پپ گواردیولا میگوید: «هدف (ما) نه گردش (بیهدف) توپ، بلکه به حرکت درآوردن حریف (در کل زمینبازی) است.» سرمربی کاتالانی منچسترسیتی، استاد کنترل بازی از طریق حکمفرمایی و مالکیت مطلق بر توپ است. اما این قدرتنمایی پادشاهانه، چیزی نیست که تیمهای تحت هدایتش یکشبه به آن رسیده باشند. این امر، نیازمند تلاش مستمر در زمین تمرین، تمرکز بسیار بالا و درک فوقالعاده از تواناییهای تاکتیکی بازیکنانش است. جوزپه از روشهای تمرینی متنوعی برای پیادهسازی افکارش در زمین فوتبال بهره میبرد، اما شاید هیچکدام به اندازه روندو (به انگلیسی: Rondo) پراهمیت، خلاقانه و مؤثر نباشند.

روش تمرینی روندو، چه در بارسلونا، چه در بایرنمونیخ و چه در منچسترسیتی با موفقیت عظیمی همراه بوده است. ممکن است کلمه روندو، برای ما ناآشنا باشد، اما نیازی به تحقیق بیشتر نیست؛ زیرا این همان بازی خرس وسط خودمان است. خیلی از طرفداران پروپاقرص فوتبال از منشأ تفکرات پپ مطلع هستند. ما میدانیم که بسیاری از ایدههای او از یوهان کرایوف کبیر، اسطوره فوتبال هلند و باشگاه بارسلونا سرچشمه گرفتهشده و روش تمرینی روندو نیز از این قاعده مستثنا نیست.
ژاوی هرناندز، سرمربی حال حاضر بارسلونا و یکی از خلاقترین، باهوشترین و بزرگترین بازیکنان این باشگاه، توصیف جالبی از خرس وسط میکند: «مدل ما توسط کرایوف به ما تحمیلشده بود. این مدل آژاکس است. همهچیز در مورد روندو است؛ روندو، روندو و روندو! هرروز ما روندو بازی میکردیم. بهترین تمرین ما همین روندو بود. در این تمرین، شما مسئولیتپذیری و از دست ندادن توپ را میآموزید. هرکس که در وسط (خرس وسط) باشد، مجبور است تحقیر را تحمل کند. بقیه به او میخندند و دستش میاندازند.» اما روندو چیست و چطور کار میکند؟

همانطور که بالاتر نیز اشاره شد، روندو همان خرس وسط خودمان است. گواردیولا از مدل 8V2 استفاده میکند. 8 نفر به شکل دایرهوار حلقه تشکیل میدهند و 2 نفر باید در وسط میدان نقش خرس وسط را بازی کنند. 8 بازیکن بیرونی، باید از طریق ارسال پاس ارتباط خود را حفظ کنند، درحالیکه 2 خرس وسط، هدفشان قطع این ارتباط و پس گرفتن توپ از آن 8 نفر است. شاید روندو تمرینی ساده به نظر برسد، اما سادگی آن نباید فریبت دهد، زیرا مؤثر بودن آن در عمل اثبات شده است. هدف بازیکنان بیرونی حلقه، رسیدن به یک تعداد پاس مشخص (معمولاً 30 پاس) است. اگر یکی از خرس وسطها توپ را پس بگیرد، شمارش، دوباره از ابتدا آغاز میشود و بازیکنی که توپ را لو داده، باید جای خود را به خرس سابق بدهد.
مزایای روندو برای بازیکنان گواردیولا بسیار است؛ بهبود تکنیک مانور در محدوده های بسته، تشویق بازیکنان به حرکات هوشمندانه و اجبار آنها به پاسکاری در یک مثلث محدود، برخی از مزایای فراوان این روش تمرینی خارقالعاده هستند. برای اثبات مؤثر بودن روندو، کافی است به سبک بازی سیتیزنها در پیش و پس از حضور گواردیولا توجه کنیم تا متوجه بهبود محسوس بازیکنان در این حوزه شویم.

از منظر دفاعی، شاید بازی خرس وسط اهمیت بیشتری هم داشته باشد. دو بازیکن میانی، میآموزند که چطور با نهایت بهرهوری پرس کنند، خطوط پاس را قطع نمایند و حتی ذهن بازیکن صاحب توپ را نیز بخوانند. یوهان کرایوف در مورد روندو میگوید: «بهغیراز شوت زدن، کل فوتبال در روندو خلاصهشده است.» بهواقع همین تمرین خرس وسط ساده، همهچیز را در خودش دارد؛ از نبرد برای کنترل فضا، نحوه بازی با توپ و استاد شدن در پاس تکضرب گرفته تا فضاسازی بدون در اختیار داشتن توپ، نحوه خنثیسازی مارکینگ و بازپسگیری پرسرعت توپ، همه و همه در این تمرین جامع خلاصهشدهاند. گواردیولا نیز بهوضوح این تمرین را در عمق قلبش پذیرفته است. امکان ندارد که جلسات تمرینی منچسترسیتی بدون روندو آغاز شوند.
البته انواع مختلفی از روندو ابداعشده؛ بعضی مواقع نسبت نفرات به 6V2، 5V2 و 3V1 تغییر میکند. بعضی زمانها نیز، گواردیولا، به بازی پوزیسیونی روی میآورد. این سبک شبیه به همان خرس وسط کلاسیک، منتها با یک تفاوت است: در روش پوزیسیونی، 4 بازیکن در برابر 4 بازیکن دیگر قرار میگیرند و 3 بازیکن نیز، خارج از این دو گروه، به شکل نخودی و بیطرف باقی میمانند. هر گروهی که صاحب توپ باشد، سه بازیکن به آن گروه میپیوندند و ترتیب 7V4 تشکیل میدهند. اگر 4 نفر مقابل توپ را پس بگیرند، 3 بازیکن نخودی تغییر تیم میدهند و تمرین ادامه مییابد. تیمی که توپ را ازدستداده، بلافاصله باید پرس کند و توپ را پس بگیرد. همچنین این تمرین به بازیکن، حرکت هوشمندانه را در مواقعی که صاحب توپ نیست، بهخوبی میآموزد.

شدت تمرین بسیار مهم، اساسی و حیاتی است. تمرکز صددرصدی برای گواردیولا بسیار مهم است و به هیچ بازیکنی اجازه نمیدهد که تنبلی کند یا با بقیه بازیکنان شوخی نماید. «شما یا باید صددرصد تمرکزتان را بر روندو بگذارید و یا بهکل انجامش ندهید.» پپ به بازیکنانش گوشزد میکند. «اگر بازیکنان علاقهای به روندو ندارند، میتوانند به کوهنوردی مشغول شوند اما با این کار ما هیچوقت به پتانسیل حداکثری خود نخواهیم رسید.» پس از شوک، سختی و استرس اولیه، با گذر زمان بازیکنان با تمرين پرفشار روندوی گواردیولا خو میگیرند و حتی به آن معتاد هم میشوند.
خرس وسط نه یک برنامه تفریحی، سرگرمکننده و غیررسمی، بلکه اساس، پایه و بنیاد تیمهای گواردیولاست. مارتی پرارناوز در کتابش، «پپ گواردیولا: تکامل» (که در دوران حضور پپ در بایرنمونیخ تألیف شده) به نقل از دومنک تورنت (مربی سابق بایرنمونیخ) مینویسد: «اتفاقی را که ما با تمرین روندو شاهد بودیم، احتمالاً بهترین مثال برای پروسه تطبیقپذیری بود که همه بازیکنان (بایرنمونیخ) طی کردند.»

«بازیکنان ابتدا روندو را جدی نمیگرفتند و برایشان تنها جنبه سرگرمی داشت. اما از همان روز اول، پپ اصرار داشت که بازیکنان بر نحوه جایگیری، چگونگی دریافت توپ و کنترل آن، هم با پای چپ و هم با پای راست تمرکز و توجه کنند.»
و صدالبته که بازیکنان بایرن بهسرعت با ذهنیت پپ آشنا شدند و با انعطافپذیری بالا، روند پیشرفت را بهسرعت طی کردند: «به خاطر دارم که یک روز نشستم و روندوی روزهای اول را با روندوی حال مقایسه کردم. انگار دو تمرین کاملاً متفاوت را مشاهده میکردم. واقعاً خارقالعاده بود! اواخر دیگر توپ به نرمی و زیبایی بین بازیکنان به پرواز درمیآمد.»

چنین دیسیپلین، نظم و انضباط مشابهی در منچسترسیتی نیز پیادهسازی شده بود. سیتیزنها استعداد بالایی داشتند. آنها از همان ابتدا در سطح فوقالعادهای تمرین میکردند و با گذر زمان بهتر هم میشدند. اگر از جزئیات تمرینی گواردیولا خبر نداشته باشیم، حتی فکرش را هم نمیتوانستیم کنیم که تمرین سادهای به نام روندو چه نقش پررنگی در موفقیتهای شش سال گذشته گواردیولا و سیتیزنها ایفا نموده است. خرس وسط، عصارهای از کل فلسفه فوتبال پپ گواردیولا است؛ مجرایی که همه تفکرات، تاکتیکها و استراتژیهای جوزپه از آن به زمین فوتبال راه پیدا میکنند. در انتها، ما نباید هرگز فراموش کنیم که کرایوف فقید چه فوتبالیست و تئوریسین بزرگی بوده است. خود من خیلی مواقع از نفوذ، تأثیر و اثری که یوهان بر فوتبال جهان گذاشته است، بهکل غافل میشوم. بههرحال هر چه که باشد، او پایههای فوتبال مدرن را پیریزی کرده و بدون وجود کرایوف، ما هرگز نمیتوانستیم از فوتبال زیبا، سطح بالا و کلاس جهانی تیمهای گواردیولا، کلوپ و فلیک لذت ببریم.