درگیری فیزیکی من با اشمایکل 10 دقیقه ادامه داشت البته پیتر بسیار پسر بزرگی بود …
به گزارش گاردین، روی کین در کتاب زندگینامه خود میگوید که سر الکس فرگوسن بدلیل مشکلاتی که با دو سرمایه دار داشت به منچستر یونایتد صدمه زد و باعث شد که این سلسله اتفاقات باشگاه منچستر یونایتد را به خانواده گلیزر واگذار کند.
روی کین در کتاب زندگی نامه جدید خود مینویسد:
"یک نفر در ایرلند به من گفت که این قضیه را به فرگوسن بگویم که او در این قضیه برنده نخواهد بود. همین را به فرگوسن گفتم و به او گفتم که برای باشگاه خوب نخواهد بود که سرمربی با دو سهام دار بزرگ باشگاه درگیر شود. احساس میکردم وظیفه دارم این را بگویم. من برای آنها یک قربان بودم. او در کنار صخره جبل الطارق (اسم اسب معروفی که در مسابقات اسب سواری قهرمان میشد و به دو سهام دار ایرلندی باشگاه تعلق داشت)، راه میرفت و انگار میگفت که من را ببینید که چقدر گنده هستم. این در حالی بود که فرگوسن حتی مالک آن اسب لعنتی هم نبود."
روایت روی کین از درگیری اش با کی روش
کین میگوید خروج وی از باشگاه منچستر ینایتد در سال 2005 به این دلیل بود که فرگوسن و دستیارش کارلوس کیروش خروج وی را رقم زده بودند.
کین در این مورد میگوید: " در آلگاوره پرتغال تمرینات پیش از آغاز فصل را دنبال می کردیم. من به این فکر میکردم که این پرتغالی با من درست رفتار نمیکند! کیروش سمت راستم ایستاده بود و داشتم فکر می کردم چرا نباید با ضربه ای خدمتش برسم. در آن لحظه او از کلمه وفاداری با من صحبت کرد. برگشتم و گفتم کارلوس لعنتی، تو دیگه از وفاداری حرف نزن. تو همونی که منچستر یونایتد رو دوازده ماه پیش ول کردی و رفتی رئال مادرید. بنابراین به خودت جرئت نده وفاداری منو زیر سئوال ببری؛ من فرصت رفتن به یوونتوس و بایرن مونیخ رو داشتم و نرفتم. حالا که در مورد این قضیه صحبت میکنم باید بگویم که در زیر زمین این حرفها را زدیم. "
فرگوسن جلو آمد و به من و کیروش گفت: دیگر به اینجای من رسیده است. دیگر تحملم را از دست دادم و نمیخواهم چنین بحثهایی را بشنوم! بس کنید! من به فرگوسن در آن لحظه گفتم که: تو هم همینطور پیرمرد حراف. ما به تو لعنتی بیشتر نیاز داریم. ما کمی بیشتر از تو میخواهیم پیرمرد حراف. داریم از تیمهای دیگر عقب میفتیم."
کین ادامه میدهد: چند روزی بود می دونستم می خوان از شرم خلاص شوند. "به فرگوسن گفتم: میتوانم برای کس دیگری بازی کنم، و وی جواب داد: بله میتوانی زیرا ما قرارداد تو را پاره میکنیم. پس من هم گفتم: خیلی خوب. درستش میکنم.
ادوین فن درسار در شبکه تلویزیونی باشگاه گفته بود باید لحن حرف زدنم را تغییر می دادم. سراغش رفتم و گفتم ادوین چرا خفه خون نمی گیری؟ تو فقط دو دقیقه ای یه پا به این باشگاه گذاشتی، ولی بیشتر از من که دوازده ساله این جا هستم مصاحبه کرده ای.
کین در کتاب "نیمه دوم" خود میگوید که از تلاش برای آشتی کردن با فرگوسن و کیروش چند روز بعد از آن اتفاقات، ابراز پشیمانی میکند: "حالا فکر میکنم که کاش تلاش نمیکردم. بعد از آن اتفاق پیش خودم میگفتم که چرا من لعنتی رفتم که آشتی کنم.
«کیروش با من رفتار غیرمحترمانهای داشت و بزرگترین پشیمانیام این است که چرا او را سر جایش ننشاندم.»
«اما عامل جدایی من از منچستریونایتد و دلخوریام از کیروش به یک روز تمرینی بازمیگردد که به او (کیروش) گفتم که چرا روند تمرینات یکی است و تنوع نداریم و همیشه روی دریبل کار میکنیم؟ سپس کیروش گفت که روی ما باید این را تکرار کنیم و به این موضوع نیاز داریم...»
روی تأیید کرده پس از این ماجرا به کیروش و همسرش توهین کرده است. توهین روی به مربیاش توهین ناموسی بود و باعث شد تا کارلوس شدیداً از کوره دربرود و به فرگوسن بگوید دیگر نمیتواند با این بازیکن کار کند. کین در این سالها تلاش میکرد تا در اینباره افشاگری نکند. جالب اینجاست حتی فرگوسن هم در کتاب خاطرات خود احتمالاً به دلیل آنکه ممکن بود باعث ناراحتی کیروش شود، کوچکترین اشارهای به این مسئله نداشت. در حال حاضر همسر کارلوس از دنیا رفته است و بیشک این مربی اصلاً تمایلی ندارد تا درباره اتفاقات رخ داده صحبت کند.
"با پیتر اشمایکل در تور آسیایی 1998 درگیر شدم. درست بعد از مصدومیت ربات صلیبی خود. فکر میکنم که در هنک کنگ بود و البته مشروبات الکی هم بی تاثیر نبود. او به من گفت که از من خسته شده است. بهتر است که همه چیز را مشخص کنیم. من هم گفتم باشه. و ما درگیر شدیم. حدود 10 دقیقه درگیری ما ادامه داشت که البته پیتر بسیار پسر بزرگی بود. صبح روز بعد که بیدار شدم، به سختی میتوانستم درگیری را به یاد بیاورم. دستانم خیلی درد میگرفت و یکی از انگشتنم خم شده بود.
وقتی که سوار اتوبوس میشدیم و مردم در مورد درگیری شب قبل صحبت میکردند، مربی با ما کار داشت و انگار مقصر من بودم. در همین زمان نیکی بات کل ماجرا را به من یادآوری میکرد که چه اتفاقاتی افتاده است. بات به درگیری ما اشاره میکرد. خلاصه درگیری این بود که پیتر من را گرفت و من با ضربه سر به او صدمه زدم. ما سالها بود که با هم دعوا داشتیم. در کنفرانسهای مطبوعاتی پیتر عینک آفتابی خود را در میآورد و یک کبودی سیاه در چشم خود داشت. یک سوالی که در ذهن من بود و میخواستم بپرسم این بود که: پیتر چشمات چی شده!؟"
روی کین یک بار در بازی منچستریونایتد و منچسترسیتی تکل خطرناکی روی پای استیو هالند زد که منجر به مصدومیت شدید این بازیکن شد. اتحادیه فوتبال انگلیس نیز پس از این بازی کین را پنج بازی محروم و به پرداخت 150 هزار پوند جریمه نقدی محکوم کرد.
کین درباره این مصدومیت گفت: هیچ گاه از این اتفاق ناراحت نیستم. هالند من را کفری کرده بود و باید یک جور دهنش را میبستم. او یک عوضی تمام عیار بود و با لبخند موذیانهاش سعی میکرد من را عصبانی کند. پس از این مصدومیت بالای سرش ایستادم و گفتم "حقته". هیچ گاه بابت آن اتفاق تاسف نمیخورم. فوتبال همین است. هر حرکت ما واکنشی را در پی دارد.