طرفداری | آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) زاده 30 جولای 1947 در منطقه تال اشتیریای اتریش در نزدیکی شهر گراتز است. او فرزند گوستاو شوارتزنگر، رئیس پلیس محلی بود که به حزب نازی خدمتهای زیادی کرده بود و در جنگ جهانی دوم، محاصره لنینگراد و حمله به لهستان، آلمانیها را همراهی کرد. گوستاو به درجه نظامی هاوفلدوبل معادل با گروهبان رسیده بود. پدر آرنولد در سال 1945 با مادرش، اورلیا ازدواج کرد و دارای دو فرزند پسر به نامهای ماینهارد و آرنولد شد. گوستاو، فرزند نخستش یعنی ماینهارد را به آرنولد ترجیح میداد زیرا فکر میکرد آرنولد پسر او نبود. گوستاو بسیار سختگیر بود و از کلیسای کاتولیک پیروی میکرد. آرنولد در کودکی، هنگام شنیدن هر رعد و برق، به شدت وحشتزده میشد و نزد پدر و مادرش میرفت اما گوستاو، توجهی به پسرش نمیکرد. از این رو، رابطه آرنولد با مادرش اورلیا، بسیار بهتر از پدرش شده بود. با این وجود، علاقه آرنولد به ورزش، از پدرش به ارث رسیده بود زیرا گوستاو دوست داشت که پسرانش قهرمان ورزش آیس استاک که بسیار به کرلینگ شبیه است، باشند.
پدر آرنولد، بسیار دوست داشت او به نیروی پلیس ملحق شود و همانند خود یک نظامی باشد اما مادرش، آرزو داشت که فرزند یک تاجر موفق باشد و در کشورهای مختلف تجارت کند. در نهایت، آرنولد ورزش را بسیار دوست داشت و در نوجوانی، همزمان با فوتبال، وزنه میزد و به بدنسازی علاقه بیشتری داشت. آشنایی او با بدنسازی، از آنجایی شکل گرفت که مربی فوتبالش برای تقویت عضلات پا، او را به سالنهای بدنسازی فرستاد و آرنولد جوان پس از تمرینات پا و آشنایی با وسایل ورزشی مختلف، به این حرفه علاقمند شد و به صورت جدی به آن پرداخت. او در سال 1965 و پس از رسیدن به سن قانونی، مجبور به حضور در ارتش اتریش بود تا یک سال سربازی خود را سپری کند. در حین خدمت بود که مسابقات آقای اروپا برگزار میشد و آرنولد از پادگان ارتش فرار کرد و در این مسابقات شرکت کرد. او موفق شد تا در رقابت با 12 شرکتکننده، قهرمان آقای اروپا شود و به اولین افتخار خود در بدنسازی دست یابد. او پس از بازگشت به پادگان، به دلیل فرار از خدمت به زندان نظامی فرستاده شد و مدتی محبوس بود. او پس از فراغت از سربازی در مسابقات مستر یونیورس 1966 شرکت کرد و در رقابت نزدیک با چستر یورتون آمریکایی، به رتبه دوم مستر یونیورس رسید.
چارلز بنت، یکی از داوران مسابقات مستر یونیورس، تحت تاثیر آرنولد قرار گرفت و از او دعوت کرد تا در باشگاهش که در شهر لندن واقع بود، مربیگری کند. آرنولد پیشنهاد بنت را پذیرفت و راهی انگلستان شد. بنت یکی از دلایل شکست آرنولد در برابر رقیب آمریکاییاش را عضلات پای ضعیفتر او میدانست و با یک برنامه تمرینی، سعی بر بهبود این نقطه ضعف داشت. حضور در لندن، به آرنولد کمک بسیاری کرد تا زبان انگلیسی را بیاموزد و زیرنظر فرد دلسوزی مثل بنت و خانوادهاش، آرامش بیشتری را داشته باشد. او در سالهای 1967 و 1968 در مسابقات مستر یونیورس حضور پیدا کرد و به قهرمانی در این آوردگاه رسید. او ابتدا دنیس تینرینو را در سال 1967 شکست داد و سپس جان باب را مغلوب خود کرد. او از 10 سالگی رویای مهاجرت به آمریکا را داشت و این مهم را در سال 1968 عملی کرد و به کالیفرنیا کوچ کرد و در این ایالت، به همراه جو ویدر، پدر بدنسازی جهان تمرین کرد.
سال 1969، شروع موفقیت آرنولد در عرصه بدنسازی بود و این مرد اتریشی توانست در مسابقات حرفهای NABAA، مستر یونیورس، آقای جهان و آقای اروپا قهرمان شود و برای نخستین بار در مستر المپیا حضور پیدا کند. آرنولد رقابت سختی را برای قهرمانی در اولین حضور خود در مستر المپیا با سرخیو اولیوا داشت و در نهایت، مغلوب این بدنساز مطرح کوبایی شد. رقابت سخت آرنولد و اولیوا در این دوره از مستر المپیا، این مسابقات را بسیار محبوب کرد و شکست آرنولد همانند شکستش در مستر یونیورس 1966، باعث شد تا او به نقاط ضعف خود فکر کند و بر بهبود آن متمرکز شود. او در سال 1970 با قدرت بیشتری در مستر المپیا شرکت کرد و موفق شد سرخیو اولیوا را مغلوب کرده و برای نخستین بار به قهرمانی مستر المپیا برسد. این، شروعی برای امپراطوری آرنولد در دنیای بدنسازی و مستر المپیا بود. او در پنج دوره آینده این مسابقات نیز قهرمان شد تا بهترین بدنساز جهان شود و آوازهاش به سراسر دنیا برسد. سرخیو اولیوا، فرانکو کلمبو، لو فرینیو، سرژ نوبرت و بسیاری از بدنسازان برتر جهان در این سالها، با توجه به درخشش آرنولد، از دستیابی به رتبه اول مستر المپیا، عاجز بودند. آرنولد پس از ششمین قهرمانی، از دنیای بدنسازی خداحافظی کرد اما در سال 1980 به این مسابقات بازگشت و با پیروزی برابر کریس دیکرسون، برای هفتمین بار مستر المپیای جهان شد.سال 1971 بود که ماینهارد، برادر آرنولد در یک تصادف رانندگی درگذشت و پدرش نیز یک سال پس از درگذشت پسر محبوبش، به او پیوست و بر اثر سکته مغزی، دار فانی را وداع گفت. گفته میشد که برادر آرنولد پیش از مرگش، صاحب یک فرزند به نام پاتریک شده بود. آرنولد پس از درگذشت ماینهارد، خرج تحصیل پسر برادرش را پرداخت کرد و او را در ایالات متحده مستقر کرد.
آرنولد همزمان با حضورش در مسابقات بدنسازی، در مسابقات وزنهبرداری و پاورلیفتینگ شرکت میکرد و به عناوینی در این مسابقات رسیده بود. او در سال 1967، در یک نمایش، سنگی به وزن 254 کیلوگرم را بلند کرد تا قدرت خود را به همگان نشان دهد. او در طول دوران طلایی بدنسازی به رشد این ورزش کمک بسیاری کرد و با هفت عنوان قهرمانی، پادشاه بیچون و چرای این ورزش شده بود و الهامبخش بسیاری از ورزشکاران برای تناسب اندام شد. دو فیلمساز به نامهای جورج باتلر و رابرت فیوره، آرنولد را متقاعد به حضور در یک مستند با موضوع بدنسازی کردند. این مستند با نام «پمپاژ آهن» به پخش رسید و در آن، تمرینات آرنولد به دوستداران بدنسازی نمایش داده شد. آرنولد در سال 1975 از حضور در مسابقات بدنسازی خداحافظی کرده بود و دیگر قصد حضور در مستر المپیا را نداشت اما همه چیز از حضور او در یک برنامه تلویزیونی تغییر کرد. او در این برنامه تلویحا از رقابت با بدنسازهای جدیدتر مستر المپیا استقبال کرد و پس از هفت هفته تمرین، در مستر المپیای سال 1980 شرکت کرد و بار دیگر به قهرمانی رسید. او اقرار کرده بود که برای تقویت عضلاتش از استروئیدها استفاده میکند زیرا این مواد، به ساختن بافت بدن کمک زیادی میکنند. یک پزشک به نام ویلی هیپ، پیشگویی کرده بود که آرنولد با توجه به مصرف این استروئیدها، عمر کوتاهی خواهد داشت و بر اثر مشکلات قلبی، زندگی خود را از دست میدهد. شوارتزنگر، پس از شکایت از این دکتر، باعث شد تا دادگاه آلمان، او را به جریمه 10 هزار دلاری محکوم کند.
علاقه آرنولد به صنعت سینما از دوران کودکی آغاز شده بود که او به همراه پدرش به تئاتر و سینما میرفت. او با فیلمهای جان وین، شیفته سینما شده بود و در سال 1970 با بازی در فیلم «هرکولها در نیویورک»، به یکی دیگر از آرزوهایش رسید. لهجه اتریشی آرنولد در این فیلم به گونهای بود که سازندگان آن مجبور به استفاده از صدای دوبله بر روی او شدند. ماجراجوییهای آرنولد بر روی پرده سینما ادامه پیدا کرد و به مرور نقشهای مهم و جدیتری به این بدنساز اتریشی رسید. حضور در فیلم سینمایی ترمیناتور در سال 1984، او را به نقطه اوج کارنامه سینماییاش رساند. موفقیت او در سینما با قسمت دوم ترمیناتور با نام روز داوری ادامه یافت و آرنولد را به ستاره دنیای سینما تبدیل کرد. او همانطور که در بدنسازی درخشیده بود، در سینما نیز درخشید و باعث شد تا بدنسازان بیشتری راهی فیلمها و سریالها شوند. او همانند بدنسازی، پس از کسب جایزهها و افتخارات متعدد هنری، مدتی اعلام بازنشستگی کرد و بار دیگر به هنر بازگشت.
ماجراجوییهای او همچنان ادامه یافت و او اینبار عرصه سیاست را انتخاب کرد. آرنولد سالها یک جمهوریخواه بود و در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان سخنرانی کرد و از سیاستهای این حزب حمایت کرد. اولین انتصاب سیاسی شوارتزنگر، حضور به عنوان رئیس شورای ریاست جمهوری در زمینه آمادگی جسمانی و ورزش بود که او از سال 1990 تا 1993 در آن خدمت کرد. او سپس در فرمانداری کالیفرنیا مشغول به کار شد و مدتی نیز سفیر صلیب سرخ بود. او در سال 2003 در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا شرکت کرد. آرنولد شهرت بسیاری در کالیفرنیا داشت اما مردم این ایالت چندان از تواناییهای سیاسی او باخبر نبودند. او چندان علاقهای به حضور در مناظرههای انتخاباتی نداشت و فقط در یک مناظره حضور پیدا کرد. در 7 اکتبر 2003، آرنولد با 48.6 درصد آرا کروز بوستامانته دموکرات و تام مک کلینتاک جمهوریخواه را شکست داد و فرماندار ایالت کالیفرنیا شد. آرنولد دومین فرماندار خارجی تاریخ کالیفرنیا پس از جان جی داونی ایرلندیالاصل شد. بدنساز اتریشی مشور جهان در سال ۲۰۰۶ نیز در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا شرکت کرد و با ۵۵.۸ درصد آرا، فیل آنجلیدس دموکرات را شکست داد و تا سال ۲۰۱۳ در این منصب به ایالت کالیفرنیا خدمت کرد.
او در سال 2005 بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد. او در 17 سپتامبر 1983 موفق به دریافت تابعیت ایالات متحده آمریکا شده بود. آرنولد در تجارت نیز موفق بود و سرمایهگذاریهای سودآور زیادی در املاک و مستقلات داشت. او در سال 1992 رستورانی در سانتا مونیکا افتتاح کرد و نام آن را «شتزی» گذاشت که در زبان آلمانی به معنی «گنج کوچک» است. تخمین زده میشود که سرمایه آرنولد در حدود میلیاردها یورو است. او در سال 1997 برای خرید یک جت خصوصی، 38 میلیون دلار هزینه کرده بود. تقریبا این مرد اتریشی از هیچ ماجراجویی خود، با شکست بازنگشته و در هر عرصهای، رقبای خود را از میان برداشت و توانست به نقطه اوج آن برسد.
مطالب مرتبط
آشنایی با مایک کاتز، بدنساز آمریکایی؛ از فوتبال آمریکایی تا مستر المپیا
آشنایی با سرخیو اولیوا، افسانه بدنسازی جهان؛ از ترک کوبا تا قهرمانی در سه دوره متوالی مستر المپیا
آشنایی با یوگن ساندو، پدر بدنسازی مدرن و اولین بدنساز جهان؛ از فرار از سربازی در پروس تا حضور در سیرک
آشنایی با رگ لوئیس، بدنساز آمریکایی؛ از رتبه سوم مستر المپیا تا همبازیشدن با تونی کرتیس
آشنایی با اولین نایب قهرمان تاریخ مستر المپیا؛ هارولد پول، بهترین نوجوان تاریخ بدنسازی
آشنایی با استیو بریزبوا، مردی که پس از یک بیماری کلیوی، بدنساز شد
آشنایی با ویلفرد سیلوستر، بدنساز اهل کاراییب؛ مردی که نامش برعکس خوانده میشد!