مشکل پرسپولیس فصل گذشته نه از دست دادن قهرمانی لیگ بود و نه ناکامی در جام حذفی. سرخها تا دلتان بخواهد طعم سراشیبی نزول را چشیدهاند اما خیال سقوط به سرشان نزده است. حتی اگر دو قدم تا زمین خوردن فاصله داشتهباشند، کمربندهای خود را برای صعود دوباره محکمتر می کنند. اما دستپاچگی تاکتیکی تیم یحیی و محو شدن تفکر پیروزی، هواداران را بیشتر از سجده محمد نوری آشفته می کرد. با این حال خریدهای خوب پرسپولیس به مانند دم مسیحایی هواداران را برای کشتن تاکتیکهای منسوخ شده قبلی و سوزاندن جسد آن امیدوارتر می کرد. تساوی برابر ذوب آهن ده نفره با سبکی مشابه فصل گذشته اما یک نکته را درباره یحیی گل محمدی بیش از پیش ثابت کرد؛ " مجرم همیشه به صحنه جرم بازمی گردد"
پرسپولیس امسال تیم خوبی است و سعی می کند بهتر هم باشد. اما نکته عجیب امروز استفاده از دادههایی است که به سوال طرح شده اصلاً نمی خورد. همگی سروش رفیعی را در بازیسازی و پاس های رو به عمق می شناسیم. خرید وی توسط یحیی گل محمدی روزنه امیدی بود بر اصلاح دیدگاه تاکتیکی فصل گذشته پرسپولیس. اما در کمال ناباوری او صرفاً به مهرهای تبدیل شد که بازی را باز می کند و تنها نشانه تیرهایش جناحین زمین است، فارغ از این که چه قدر هدف متراکم و صعب العبور باشد. گرچه پرسپولیس نسبت به فصل گذشته با برنامه تر به نظر می رسید اما وقتی که بهترین بازیسازهای فصل گذشته لیگ را در اختیار دارید، تک بعدی بودن تاکتیک ها کمی توی ذوق می زند. گرچه بازی تخریبی و دفاعی شاگردان تارتار اجازه وسوسه را به تیم یحیی نمی داد.
تاکتیک یحیی قبل و بعد از اخراج یکی بود. ارسال از جناحین. در روزی که دفاع چند لایه ذوبیها و پرس سنگینشان در زمین خودی بیداد میکرد، استفاده از این تاکتیک به عنوان شاه راه آن هم در بازی اول، کم از شکار دیوهای شاهنامه ندارد. اول از همه باید مدافعان کناری ضمن پویا بودن، توانایی تشکیل مثلث را با هافبکها داشته باشند که حداقل صادقی و ترابی در این مهم چندان موفق نبودند و برای همین دیدن پاس رو به عقب مهدی ترابی تک و تنها نزدیک محوطه جریمه پرتکرارترین سکانس امشب بود. حتی اگر گشایشی در سد چند لایه اصفهانیها برای یک ارسال مناسب رقم می خورد، بازهم گلزنی با مهاجمان این روزهای سرخها امری بعید به نظر می رسید.
شاید در جهان موازی سرخها مهاجم بلند قامت خریدهاند اما حداقل در جهان فعلی این را مطمئنیم که صرفاً با مهدی عبدی افت کرده نمیتوان در آسمان بلند ذوب آهنیها جولان داد. تمیروف هم حتی کیفیت بازیاش روی زمین نیز محل مناقشه است چه برسد به آسمان. اینها بدیهیترین شرط گل زنی از روی ارسالها هستند. در چنین شرایطی با وجود مهره های بازیسازی نظیر سروش رفیعی و حتی ارسال های بلند به عمق حریفان می شد استفاده بهتری از تکنیک و سرعت ترابی و صادقی کرد.
آنچه که تمایز پرسپولیس این فصل را با گذشته رقم میزند، میل به بهتر شدن است. با آمدن لوکادیا و هماهنگتر شدن خط هافبک، سرخها بار دیگر برای قله فوتبال ایران دورخیز خواهند کرد. نه فقط در بعد هجومی، که در فاز دفاعی نیز نکتههای امیدوارکنندهای دیده می شود. گرچه در ضد حملهها اندکی کند بودن به چشم می خورد اما با این حال، قدرت حفظ توپ و کنترل نفوذها نسبت به فاجعه فصل گذشته با پیشرفت هایی همراه بود. مشخص است که تمرینات پیش فصل به علی نعمتی ساخته و گولسیانی نیز هنر دفاع را خوب بلد است. کمال کامیابی با انتقال خوب توپ از خط دفاعی نشانه هایی از آن هافبک دفاعی چغر و بربدن فصول گذشته را نشان داد. از طرفی سیستم چرخشی صادقی و ترابی و گرداندن توپ در میانه میدان آن هم در بازی اول فصل قابل قبول به نظر می رسید.
یحیی گل محمدی زمان بازسازی تیم را مهمترین گنج خود بداند و از همه مهم تر به این باور برسد که برای موفقیت در لیگ داغ امسال کهکشانی بودن معنا ندارد. مطمئناً شما هم قبول دارید که یک سیاره قابل سکونت بهتر از یک کهکشان پر از سیاه چاله و فاقد امیدواری است.