By the last breath of the fourth winds blow
با آخرین وزش چهارمین باد
[منظور از باد، قدرت مخربیه که خدا با اون قدرت کل زمین رو نابود
میکنه؛ در کتاب مکاشفه نیز به این قضیه اشاره شده
On the leather steeds they ride
روی اسبهای چرمی میتازن
They've come to take your life
On through the dead of night
در طول نیمهشب اومدن که زندگیت رو بگیرن
With the four horsemen ride
Or choose your fate and die
یا با چهار سوارکار بتاز، یا سرنوشتت رو انتخاب کن و بمیر
You've been dying since the day you were born
از وقتی به دنیا اومدی داشتی میمردی
You know it's all been planned
میدونی که همهی اینا از قبل برنامه ریزی شده
The quartet of deliverance rides
چهار سوارکار رستگاری میتازن
A sinner once a sinner twice
یک گناهکار همیشه گناهکاره
No need for confession now
الان نیازی به اعتراف نیست
'Cause now you have got the fight of your life
چون حالا باید برای زندگیت بجنگی
The horsemen are drawing nearer
سوارکاران دارن نزدیک میشن
On the leather steeds they ride
روی اسبهای چرمی میتازن
They've come to take your life
On through the dead of night
در طول نیمهشب اومدن که زندگیت رو بگیرن
With the four horsemen ride
Or choose your fate and die
یا با چهار سوارکار بتاز، یا سرنوشتت رو انتخاب کن و بمیر
Time! Has taken its toll on you
زمان! به تو رو کرده
The lines that crack your face
خطهایی که صورتت رو َتَرک میندازه
Famine! Your body, it has torn through
خشکسالی! بدنت پاره شده
Withered in every place
همهجاش چروک شده
Pestilence! For what you've had to endure
And what you have put others through
طاعون! برای چیزی که باید تحمل میکردی و بقیهی مردم رو تو چه
شرایطی گذاشتی
Death! Deliverance for you for sure
مرگ! برای تو حتما مثل یک رستگاری
Now there's nothing you can do
حالا کاری نیست که بتونی انجام بدی
So gather round, young warriors now
پس جنگجوهای جوان، همین حالا جمع بشید
And saddle up your steeds
و اسبهاتون رو زین کنید
Killing scores with demon swords
با شمشیرهای شیطانی خصومت رو از بین میبرید
Now's the death of doers of wrong
حالا زمان مرگ گناهکارانه
Swing the judgment hammer down
چکش عدالت به پایین میافته
Safely inside armor blood guts and sweat
درون زره سالم میمونی و عرق میکنی و میکشی
The horsemen are drawing nearer
سوارکاران دارن نزدیک میشن
On the leather steeds they ride
روی اسبهای چرمی میتازن
They've come to take your life
On through the dead of night
در طول نیمهشب اومدن که زندگیت رو بگیرن
With the four horsemen ride
Or choose your fate and die
یا با چهار سوارکار بتاز، یا سرنوشتت رو انتخاب کن و بمیر
Better raise your ears
بهتره با دقت گوش کنی
The sound of hooves knock at your door
صدای سم اسبها دم در خونهت ضربه میزنن
Lock up your wife and children now
حالا زن و بچههات رو توی اتاق زندانی کن(تا در امان باشن)
It's time to wield the blade
وقتشه که شمشیرت رو بکشی
For now you've got some company
چون الان چنتا مهمون داری
The horsemen are drawing nearer
سوارکاران دارن نزدیک میشن
[چهار سوارکار کتاب مکاشفه؛ چهار شاخصی که شرارتهایی که در
آخر دنیا میآیند رو به تصویر میکشه.
" اسب سیاه و
"قحطی
"جنگ" اسب قرمز،
" اسب سفید،
"پیروزی
"طاعون یا مرگ" اسب رنگپریده رو سوار میشه.]