ماتیاس دلیخت در مصاحبهای مفصل و خواندنی، به تشریح ویژگیهای خود و انتظاراتی که بایرن مونیخ را مجاب به جذب او کرد پرداخته است.
طرفداری | در آستانه تقابل حساس بایرنمونیخ با پاری سن ژرمن در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، ماتیاس دلیخت مدافع هلندی و ۲۳ ساله باواریاییها که در جولای سال گذشته میلادی از یوونتوس راهی مونیخ شد، مصاحبهای خواندنی با اتلتیک انجام داده و در آن به نکات جالبی از جمله دلایل پیوستن به بایرن، تاثیرات مربی فعلی منچستریونایتد بر پیشرفت او و دوران حضورش در یوونتوس صحبت کرده است. شما را دعوت می کنیم خواندن این مصاحبه خاص را از دست ندهید:
- چرا به بایرنمونیخ آمدی؟ آنها چه انتظاراتی از تو دارند؟
مدیران بایرن به من گفتند ما یک مدافع معمولی نمی خواهیم بلکه از تو انتظار داریم که "رهبر" خط دفاعی باشی. آنها دقیقاً چیزهایی را گفتند که من دوست دارم بشنوم. من مدافع خوبی هستم و می توانم با هدایت خط دفاعی، کمک به دیگر بازیکنان و اطمینان از بالابودن تمرکز بازیکنان کنارم به تیم بیشترین کمک را بکنم. مدیران بایرن گفتند که این تمرکز به اندازه کافی در دفاع وجود ندارد و من را گزینه خوبی برای بازیابی آن می دانند. بعد از شنیدن این حرفها، من واقعا خوشحال شدم که آنها من را چنین بازیکنی می بینند. این یک دلیل بزرگ برای آمدن به مونیخ بود.
- تاثیر اریک تن هاخ بر رشد و پیشرفت تو
تن هاخ مهم ترین مربی در روند پیشرفت من بود. زمانی که فقط ۱۸ ساله بودم، او من را فردی میدانست که میتواند یک تیم را رهبری کند و کاپیتان خوبی باشد. بعد از اینکه کاپیتان آژاکس شدم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم و متوجه شدم به جایی رسیدم که می توانم تفاوتها را رقم بزنم. این اتفاق به رشد من کمک کرد و از نظر ذهنی نیز تاثیر عمیقی در من گذاشت.
- تو سه فصل در سری آ بازی کردی و یک اسکودتو بردی اما منتقدان فقط روی اشتباهات تو زوم می کردند:
من فقط 19 سال داشتم! به عنوان کاپیتان آژاکس به تورین رفتم و طبیعتا فشار زیادی روی من وجود داشت که کار را دشوار می کرد. من هنوز خیلی جوان بودم. در آن سن و سال از کودکی که همه چیز را در آژاکس به خوبی انجام می داد به یک مدافع در تیم بزرگی مثل یوونتوس تبدیل شدم، در یووه هر اشتباه کوچکی که انجام دادم را سریع همه می دیدند.
تمرکز بقیه روی نکات منفی بازی من واقعا برایم سخت بود و فشار زیادی به من وارد می کرد.
من به آرامی ذهنیتم را تغییر دادم تا بفهمم چه بازیکنی هستم و با تواناییهایم چه کاری می توانم برای تیم انجام دهم. شما نمی توانید از من بخواهید که حریفان را دریبل بزنم و گلزنی کنم، می دانم که می توانم گاهی اوقات این کار را انجام دهم، اما این مهارت طبیعی و اصلی من نیست. ویژگی اصلی من این است که همیشه برای جنگیدن در زمین متمرکز و آماده باشم، تیم را رهبری کنم و در ترکیب به ثبات برسم، وظیفه من این نیست که با توپ حرکات تکنیکی انجام دهم و مهارت خودم در بازی با توپ را به همه نشان دهم. تیم به کسی نیاز دارد که همیشه و در هربازی در یک سطح خوب بازی کند، نه اینکه یک بازی خیلی عالی باشد و بازی بعد افتضاح! این طرز فکر متفاوتی است که اکنون دارم، حالا احساس می کنم که بازی به بازی بهتر می شوم و تجربه بیشتری کسب می کنم.
من از سه مربیای که در یوونتوس با آنها کار کردم، چیزهای زیادی یاد گرفتم. مهار نفر به نفر بازیکن حریف را از مائوریتزیو ساری، بازی از پشت را از آندره آ پیرلو و دفاع خالص را از ماسیمیلیانو الگری. جورجو کیهلینی بسیار باهوش و قوی و از نظر تاکتیکی بسیار خوب و باکیفیت است. او همیشه به من می گفت: "اگر از بدنتان به خوبی در کنار شهود تاکتیکی خود استفاده کنید، یک ترکیب ایدهآل ساخته اید. او واقعاً واقعاً مدافع خوبی است، یکی از بهترین ها در جهان. من از همه افرادی که از آنها چیزهای مختلفی آموخته ام سپاسگزارم اما در نهایت، با تجربیات مختلف در موقعیتهای مختلف، شما بیشتر از خودتان یاد میگیرید تا از دیگران. این است که شما را بازیکن بهتری می کند.
- قبل از انتقال دلیخت به یوونتوس تماس هایی بین بایرنمونیخ و آژاکس وجود داشت و تن هاخ مربی سابق تیم دوم بایرن توصیه کرد که او باید به مونیخ برود:
در آن زمان این اتفاق نیفتاد. بایرن هنوز هم جایگاه ویژه ای در قلب تن هاخ دارد. او در تابستان و زمانی که قرار شد به بایرن بیایم واقعا برای من خوشحال بود و به من تبریک گفت. من همچنین سال ها پیش با آرین روبن درباره این باشگاه صحبت کردهبودم اما این بار نیازی به مشاوره گرفتن از کسی نداشتم، از قبل می دانستم که می خواهم به مونیخ بروم.
- خود را چطور مدافعی میبینی؟
با قدرت و سرعتی که دارم می توانم بر حریفان مسلط شوم اما از آن دسته مدافعانی نیستم که بتوانم با سرعتم به سادگی از همه پیشی بگیرم. من خیلی روی جنبه ذهنی بازی متکی هستم. بزرگترین قدرت من بازیخوانی و پیش بینی اتفاقات است. از نظر فیزیکی بازی در این سطح به اندازه کافی سخت است اما از نظر ذهنی برای یک مدافع سخت تر هم می شود! شما می توانید در طول مسابقه بهترین بازی را انجام دهید اما بازیکن هدفتان را در آخرین دقیقه رها کنید و او گل بزند و بازی تمام شود! حفظ این سطح از تمرکز دشوار است.
- وقتی سوت پایان به صدا در می آید، به سختی اتفاقاتی را که در طول بازی رخ داد را به یاد می آورم:
من آنقدر روی خودم و تیم متمرکز هستم که واقعاً نمیتوانم بعد از بازی به شما بگویم که فلان بازیکن خوب بازی کرد یا نه. یک بار یکی به من گفت: "وای، جمعیت امروز واقعاً پرسر و صدا بود" و من گفتم: "اوه پسر، من حتی صدای آنها را نشنیدم". این یک ویژگی خوب است که بتوانید تا این حد متمرکز باشید اما از نظر ذهنی نیز می تواند سخت باشد زیرا خارج شدن از این حالت پس از اتمام بازی سخت است! من اغلب قبل از مسابقات مدیتیشن می کنم و از پیاده روی با پارتنزم لذت می برم، این ذهن من را روشن و من را آرام تر می کند با این حال باید در آن بهتر شوم. باید کمتر به فوتبال فکر کنم!
- بایرن به ندرت بازیکنی با تفکر دفاعی بیش از حد در ترکیب داشته است:
ما بازیکنان شگفتانگیز و تکنیکی زیادی داریم، نقش من در حال حاضر ایجاد تعادل است. اگر 11 بازیکن در حمله داشته باشید، فاجعه خواهد بود. اگر 11 بازیکن دارید که فقط دفاع می کنند هم همینطور، شما باید یک ترکیب متناسب و متعادل داشته باشید.
من درگیر یک نبرد دائمی برای تبدیل شدن به یک بازیکن بهتر هستم. در هر فصل من می خواهم بهتر از فصل قبل باشم. اینکه آمار را مد نظر قرار می دهید خوب است اما بسیاری از کارها و تاثیرات مدافعان در زمین در آمار نشان داده نمی شوند. من می خواهم اعتماد به نفس داشته باشم، می خواهم احساس کنم که مسلط هستم، می خواهم احساس کنم که هم تیمی هایم به من اعتماد دارند و مهاجم حریف به خودش بگوید: "اوه نه! امروز باید مقابل ماتیاس دی لیخت بازی کنم و کارم امروز خیلی سخت است" با هر بازی و گذر هر هفته، بیشتر و بیشتر شبیه ایدهآلم می شوم. من در حال پیشرفت هستم و این روند از زمان ورود به بایرن مونیخ سرعت گرفته است اما هنوز هم می توانم بیشتر به تیم کمک کنم. من می توانم همه چیز را بهبود ببخشم. این چیزی است که من هر روز در تمرینات به دنبالش هستم: تبدیل شدن به بهترین بازیکنی که می توانم باشم.