|
به مناسبت هفتاد سالگی کارلوس کیروش...
...
از همان روزی که عکسهای لخت و عور همسر و دختر سرمربی خارجی تیملی به همراه گزارشی مبسوط در دنیای ورزش چاپ شد که آقا اصلا مگر مربی ایرانی چه کم از اوفارل ایرلندی دارد و این آقا از هوای ابری منچستر آمده اینجا تا در بندر پهلوی آفتاب بگیرد معلوم شد که آبمان با این مربی های چشم آبی در یک جوی نمی رود. شرقی و غربی و ساکسون و یوگسلاوی هم توفیری نکرد که نکرد. ایویچ بیچاره شد سیاهکار و بلاژ خدا بیامرز دلقک تا این آخرها که یک نفرشان ده سالی حسابی قلقلکمان داد و رفت و آمد و آوردیمش و بردیمش و غر زد و غر زدیم نسل‌های مان را تغییر داد و نگاه دنیا به فوتبالمان را و.... راستی کارلوس کیروش اصلا که بود؟
|
از همان روز اول معلوم بود که با بقیه فرق دارد. دستیار سر الکس فرگوسن بودن، خود بزرگترین پارادوکس دنیاست. مخالفان کیروش قسمت اولش را چسبیدند که آیییییی فلانی "دستیار" بوده و مگر ما چه کم داریم که دستیار یک مربی باشگاهی بیاید روی نیمکت تیم ملی مان و ما تاریخ داریم و فرهنگ و.... و آن طرف ذوق زده های طرفدار کیروش "سر الکس فرگوسن" را گرفتند و دست به جستجو شدند و انصافا هم عکسهای نابی از مشورت دادن‌های کیروش به سر الکس فرگوسن گیرشان آمد... یکی دو سال بعد هم سر الکس در آستانه‌ی جام جهانی 2014 لطف را در حق طرفداران کیروش تمام کرد و در کتاب اتوبیوگرافی تا توانست مدح کیروش را گفت و داستان‌های کشف کریستیانو و ساخت تیم قهرمان در مسکو و.... یک هیچ به نفع طرفداران کیروش...
امان از آن داور استرالیایی. امان از آن شوت مسی. امان از حجب و حیای جواد نکونام جلوی لیونل در دقیقه‌ی 88. اگرها بعد از جام جهانی 2014 حمله می‌کنند. عادل یک طرف. خبر ورزشی آنطرف. گل در طرفی دیگر. ورزش سه، طرفداری... اصلا هر کسی در روزهای خوش آشنایی ما و اینستاگرام می‌شود یک تریبون است و به تعداد آدمهای روی خاک ایران تحلیل درباره‌ی کیروش بیرون می‌آید... اگر دژاگه میزد... اگر پولادی اخراج نمیشد... اگر نکو آن تکل را میزد. اگر علیرضا حقیقی نبود، اگر یک مهاجم شش دانگ داشتیم... اگر اگر اگر....
اگرها کار را موکول می‌کند به چهار سال بعد. به سفرمان به کشور دوست و همسایه و برادر و برابر و.... سفر روسیه برعکس برزیل و آفریقای جنوبی و آلمان، مثل آب خوردن است. ناسلامتی مسکو و استالینگراد هم بخشی از خاک ماست ( اگر برعکس هم شد عیبی ندارد) برد کره و عکس کارلوس با آن مینی جام جهانی در سئول تازه اول سور و سات طرفداران مربی پرتغالیست.
وسط جشن‌های دلار هزارتومانی خیابان ولیعصر، کیروش می‌شود دلبر و منجی و آریایی و... و کسی که برای اولین دو برابر پیاپی میبردمان جام جهانی... دوباره ایران....
یک ربع از بازی مراکش نگذشته وقتی عادل می‌گوید کاش بازی همین الان تمام شود، نوار دو لبه می‌رود روی بخش عزا... آنها هروه رنار هجومی را دارند و ما کیروش دفاعی را. آنها... ما.... ما.... اصلا کسی فهمید آن اوت دستی و سامان قدوس و... از کجا رسیدند که کمر مراکشیهای بیچاره را شکستیم و پیشروی شان را چهار سال به عقب انداختیم و و رفتیم برای پارک کردن اتوبوس که نه قطاری با 11 واگن جلوی لاروخا و چند روز بعد هموطنان کیروش. ببخشید، وسط روزهای خروس خواندن کبک کیروش اسم دفاع اتوبوسی، و قطاری و.... صلابت البرز و زاگرس است برابر هجوم بیگانه!!!
آخر سر هم نوبت بیرانوند است با آن پنالتی گرفتنش و کریم با آن پنالتی زدن و مهدی با آن گل نزدنش تا "اگر" ها باقی بماند. تا سال بعد و سفر قطر تا آن بالا بالای قله های آسیا و فتح فوجی یاما و برد ژاپن و... همان تیمی که ما در مقابلش منتظر ماندیم تا داور بازی را متوقف کند... نوار عزا، به وسطهای رسیده و حسابی شور گرفته... وقت رفتن است آقای کیروش...
آنقدر شور روضه های رفتن کیروش بالا گرفته که هیچکس حق حرف زدن از ساختن یک نسل درست و حسابی تو دل برو در فوتبال ایران را ندارد. انگار آن ده سال علف خود رویی بودیم که خود، روییدیم و جوانه زدیم و امیدوار شدیم و کنار هم فوتبال دیدیم و داد زدیم و گریه کردیم و.... کیروش می‌شود مقصر اول و آخر. متهم اول و آخر. جای دادگاه انقلاب خالیست فقط!!! یکی دو سال باید بگذرد تا آبها از آسیاب بیفتد و.... باور بکنیم یا نکنیم کیروش برمی‌گردد...
. ایندفعه یکی از آدمهای سفارت ایران است در دوحه. ایندفعه در سالن کنفرانس خبری نطقی می‌کند و جوابهایی می‌دهد به غرایی سخنان نماینده‌ی ایران در اجلاس سازمان ملل.... ایندفعه می‌شود سرمربی تیمی که قرار است سینه چاکان چهار سال قبلش بشوند تحریم کنندگان جام جهانی و صاحبان نظریه‌ی جام جهانی، ابزار فریب افکار عمومی برای اقدامات استکباری، می‌شوند طرفدار تیم.... اوضاع خیلی خراب شد کارلوس.... کار زیادی بالا گرفت... دعوا بر سر روسری مهساست و این یکی دیگر کار تو نیست... خوش آمدی کارلوس کیروش...
