مطلب ارسالی کاربران
حق با شما بود آقای ساری
چندی پیش مطلبی منتشر در خصوص اینکه آقای ساری سرمربی لاتزیو گفته بودن که با مورینیو طور دیگه ای برخورد میشه و کلا خیلی برا مورینیو کوتاه میان و از این حرف ها. دقیقا مثل خیلی از انسان های دیگر که هیچ دستی در فوتبال ندارن و تنها کارشان نقد و توهین است و نام هایی همچون طرفدار، کارشناس، و ... به دوش می کشند.
من هم با صحبت های سرمربی لاتزیو تا اینجا که با مورینیو طور دیگری برخورد میشود موافقم. ولی تا همین جا!
ما هم میدانیم که با اون طور دیگری برخورد میشود. با تیم هایی او به سان تیم های دیگر برخورد نمیشود. زیاد به عقب بر نمیگردیم. و از زمانی که مورینیو کاراش را در یونایتد شروع کرد بر میگردیم. مو، با ترکیبی متشکل از رمروی آراژانتینی درون دربازه، بلیند، همین اسمالینگ( البته به شدت افول کرده، که بعد از رفتنش از رم و رژِم گیاهی تونست خودشو تجدید کنه) ، دارمیان، والنسیا، هررار، فلینی، خوان ماتا و ... توانست با اختلاف ناچیز چند امتیازی پشت سر منچستر سیتی به نایب قهرمان لیگ دست پیئدا کنه.
توانست به اون ترکیب: قهرمانی در جام کمیونیتی شیلد که با برتری 2 بر 1 مقابل لستر سیتی بدست امد را تجربه کند.
توانست با اون ترکیب:در اون فصل و در بازی مقابل واتفورد که با برتری دو گل منچستر یونایتد همراه بود 2000 مین امتیاز خود را کسب کند، کاری را که هیچ تیمی نتوانسته انجام دهد .
توانست با اون ترکیب:کسب 600 مین پیروزی منچستر یونایتد در لیگ برتر تجربه کند.
توانست با اون ترکیب: در اون فصل با 25 بازی بدون باخت ، رکورد سال 2010 خود را که 24 بازی پیاپی را بدون باخت بگذراند ثبت کند .
و از همه مهمتر، با اون ترکیب توانست: با برتری 2 بر 0 مقابل آژاکس ، منچستر یونایتد موفق شد به تنها جامی که در ادوار تاریخ باشگاه کسب نکرده است دست پیدا کند و قهرمان لیگ اروپا شود.
این ها هیچ کدام مهم نیست، اما اهمیت آنجایی نمود پیدا میکند که تمام این کارها زیر تیغ تیز منتقدانی که فکر می کردنند فوتبال را خیلی بهتر از مورینیو میفهمند انجام شد. منتقدانی که خود بعد از به سدت گرفتن هدایت یک تیم و حضور واقعی کنار زمین چمن، تازه فهمیدند که نع، داستان چی دیگریست و پس از چند بازی اخراج شدند. منتقدانی هم چون نویل. منتقدانی که همهی آن ها در زمان سولشیر نه تنها نقدی نمیکردنن. بلکه با وجود مخارج به مراتب سنگینتر از مورینیو مدام در حال به به و چه چه بودند. و سر تا پا حمایت، حمیات و حمایت بودند. تا جایی که صدای ریو فردیناند هم سر این موضوع بلند شد.
( حالا به سایر داستان ها نظیر خرید هری مگوایر و ... کاری نداریم) تمام این هارو گفتم تا برسم به موضوع آخرین جامی که منچستر با تن هاخ سرمربی بسیار خوب خودش همین جدیدا گرفت. تیترهای روزنامه ها بسیار خنده دار بود، بسیار جانب دارانه بود.
" رستاخیز منچستریونایتد تن هاخ
" کار باورنکردنی منچستریونایتد تن هاخ
" و ...
در این که تن هاخ سرمربی بسیار خوبی هست، شکی نیست اما همین امر ثابت میکنه که حق با آقای ساری بود، آقای ساریای که بعد از این که وارد تیم چلسی شد و محبوبیت آقای خاص را در استمفرودبریج دید هیچ حرفی برای گفتن نداشت جز این که سیگار بکشد، آقای ساریای که هر روز از سالنی عبور میکرد که در آن عکس آقای خاص فوتبال ( ژوزه مورینیو ) را می دید، آقای خاصی که هر روز از کنار جامهایی رد میشد که مورینیو برای باشگاه به دست آورده بود. حق با آقای ساری بود تا اونجایی که با مورینیو جور دیگهای برخورد میشه.
این مطلبو طولانی نمیکنم، اما تمام این جریاناتو با تیم تاتنهام و آقای کنه هم میتونید صادقانه پیش خودتون بررسی کنید، به قول مو، بیستو شیشو نیم جام.
به میزان خرید تیم کنته و مو دقت کنید، به میزان هزینهها به دست آوردها در این تیم دقت کنید.
به نظر میرسه مدیرانی که دنبال کمترین مخارج هستن و میخوان به صورت فوری از بحران خارج بش، میرن دنبال مورینیو تا از اعتبار و آوازهی اون به نهایت ممکن استفاده کنن. مدیرانی که میخوان تا لحظهی آخر مقاومت کنند، که اگر نشد بعد شروع کنند به هزینه کردن و...
جمله را با جوابی که مورینیو به گری نویل داد را به پایان میبرم.
هر زمان که فکر کردی منتقد خوبی هستی، کارت را کنار خط شروع کن. روی صندلی استودیو حرف زدن خیلی خوب است. اما اگر واقعا میخواهی حرف بزنی روی صندلی کنار خط بشین و حرفت را بزن!