عصر میجی در سال 1868 نشان دهنده پایانی برای جنگجویان سامورایی ژاپن بود. با این حال، پس از قرنها حکومت ساموراییها، بسیاری از اعضای طبقه جنگجو بهطور قابلتوجهی تمایلی به کنار گذاشتن موقعیت و قدرت خود نداشتند. آنها همچنین معتقد بودند که فقط سامورایی ها شجاعت و آموزش دفاع از ژاپن را در برابر دشمنان داخلی و خارجی خود دارند. مطمئناً هیچ ارتش سرباز دهقانی نمی تواند مانند سامورایی ها بجنگد! در سال 1877، سامورایی های استان ساتسوما شورش ساتسوما یا سینان سنسو (جنگ جنوب غربی) را به پا کردند و اقتدار دولت بازسازی در توکیو را به چالش کشیدند و ارتش جدید امپراطوری را آزمایش کردند.
زمینه
منطقه ساتسوما که در منتهی الیه جنوبی جزیره کیوشو، بیش از 800 مایلی جنوب توکیو قرار دارد، قرنها با دخالت بسیار کمی از سوی دولت مرکزی وجود داشته و بر خود حکومت میکرده است. در طول سالهای آخر حکومت شوگونات توکوگاوا ، درست قبل از عصر میجی، قبیله ساتسوما شروع به سرمایهگذاری هنگفت در تسلیحات کرد و یک کارخانه کشتیسازی جدید در کاگوشیما، دو کارخانه اسلحهسازی و سه انبار مهمات ساخت. به طور رسمی، دولت امپراتور میجی پس از سال 1871 بر این تأسیسات اختیار داشت، اما مقامات ساتسوما در واقع کنترل آنها را حفظ کردند.
در 30 ژانویه 1877، دولت مرکزی بدون هیچ اخطار قبلی به مقامات ساتسوما، یورش به انبارهای اسلحه و مهمات در کاگوشیما را آغاز کرد. توکیو قصد داشت این سلاح ها را مصادره کند و به زرادخانه امپراتوری در اوزاکا ببرد. هنگامی که یک مهمان فرود نیروی دریایی امپراتوری شبانه به زرادخانه در سوموتا رسید، مردم محلی زنگ خطر را به صدا درآوردند. به زودی بیش از 1000 سامورایی ساتسوما ظاهر شدند و ملوانان مزاحم را بیرون کردند. ساموراییها سپس به تأسیسات امپراتوری در اطراف استان حمله کردند و اسلحهها را ضبط کردند و در خیابانهای کاگوشیما رژه رفتند
سامورایی با نفوذ ساتسوما، سایگو تاکاموری ، در آن زمان دور بود و هیچ اطلاعی از این اتفاقات نداشت، اما با شنیدن این خبر به سرعت به خانه رفت. در ابتدا او از اقدامات سامورایی های جوان عصبانی بود. با این حال، او به زودی متوجه شد که 50 افسر پلیس توکیو که بومی ساتسوما بودند، با دستور ترور او در مورد شورش به خانه بازگشتند. با آن، سایگو حمایت خود را پشت سر کسانی که برای شورش سازماندهی می کردند، انداخت.
در 13 و 14 فوریه، ارتش 12900 نفری حوزه ساتسوما خود را در واحدهایی سازماندهی کرد. هر مرد به یک اسلحه گرم کوچک - یا یک تفنگ، یک کارابین یا یک تپانچه - و همچنین 100 گلوله و البته کاتانای خود مسلح بود. ساتسوما هیچ ذخیره ای از سلاح اضافی و مهمات ناکافی برای یک جنگ طولانی نداشت. توپخانه شامل 28 خمپاره 5، دو خمپاره 16 و 30 خمپاره بود.
گارد پیشروی ساتسوما با 4000 نیرو در 15 فوریه به سمت شمال حرکت کرد. دو روز بعد توسط گارد عقب و واحد توپخانه تعقیب شدند که در میان یک طوفان عجیب برف آنجا را ترک کردند. ساتسوما دایمیو شیمازو هیسامیتسو وقتی که مردان برای تعظیم در مقابل دروازههای قلعه او ایستادند، ارتش در حال خروج را تصدیق نکرد. تعداد کمی از آنها برگشتند.
شورش ساتسوما
دولت امپراتوری توکیو انتظار داشت که سایگو از طریق دریا به پایتخت بیاید یا از ساتسوما حفاری کند و از آن دفاع کند. با این حال، سایگو هیچ توجهی به پسران مزرعهداری که جبراً ارتش امپراتوری را تشکیل میدادند، نداشت. او سامورایی خود را مستقیماً به وسط کیوشو هدایت کرد و قصد داشت از تنگه ها عبور کند و به سمت توکیو حرکت کند. او امیدوار بود که سامورایی های سایر حوزه ها را در این راه افزایش دهد.
مسیر شورشیان، ساتسوما قرار داشت که توسط حدود 3800 سرباز و 600 پلیس تحت فرماندهی سرلشکر تانی تاتکی اداره می شد. تانی با نیروی کمتری، و مطمئن نبودن از وفاداری نیروهای بومی کیوشو، تصمیم گرفت به جای اینکه برای مقابله با ارتش سایگو جرأت کند، در داخل قلعه بماند. در اوایل 22 فوریه، حمله ساتسوما آغاز شد. ساموراییها بارها از دیوارها بالا میرفتند، اما با شلیک سلاحهای کوچک کشته میشدند. این حملات به باروها به مدت دو روز ادامه یافت تا اینکه سایگو تصمیم گرفت در محاصره مستقر شود.
محاصره قلعه کوماموتو تا 12 آوریل 1877 ادامه داشت. بسیاری از سامورایی های سابق این منطقه به ارتش سایگو پیوستند و نیروی خود را به 20000 افزایش دادند. سامورایی ساتسوما با عزم شدیدی به جنگ پرداخت. در همین حال گلوله های توپخانه مدافعان تمام شد. آنها به حفاری مهمات ساتسوما منفجر نشده و احیای آن متوسل شدند. با این حال، دولت امپراتوری به تدریج بیش از 45000 نیروی کمکی را برای تسکین کوماموتو فرستاد و در نهایت ارتش ساتسوما را با تلفات سنگین از خود دور کرد. این شکست پرهزینه، سایگو را تا پایان شورش در حالت دفاعی قرار داد.
شورشیان در عقب نشینی
سایگو و ارتشش یک راهپیمایی هفت روزه به سمت جنوب به سمت هیتویوشی انجام دادند و در آنجا سنگرهایی حفر کردند و برای حمله ارتش امپراتوری آماده شدند. هنگامی که حمله سرانجام انجام شد، نیروهای ساتسوما عقب نشینی کردند و جیب های کوچکی از سامورایی ها را برای ضربه زدن به ارتش بزرگتر در حملات چریکی باقی گذاشتند. در ماه ژوئیه، ارتش امپراتور مردان سایگو را محاصره کرد، اما ارتش ساتسوما با تلفات سنگین راه خود را آزاد کرد.
با حدود 3000 نفر، نیروهای ساتسوما در کوه انوداک ایستادند. در مواجهه با 21000 سرباز ارتش امپراتوری، اکثریت شورشیان دست به سپوکو زدند (خودکشی) یا هم تسلیم شدند مهمات بازماندگان تمام شده بود، بنابراین باید به شمشیرهای خود تکیه می کردند. فقط حدود 400 یا 500 نفر از سامورایی های ساتسوما در 19 آگوست از دامنه کوه فرار کردند، از جمله سایگو تاکاموری. آنها یک بار دیگر به سمت کوه شیرویاما، که بالای شهر کاگوشیما قرار دارد، عقب نشینی کردند، جایی که شورش هفت ماه قبل شروع شد.
در نبرد نهایی، نبرد شیرویاما ، 30000 سرباز امپراتوری بر سایگو و چند صد سامورایی شورشی بازمانده او حمله کردند. علیرغم احتمالات زیاد، ارتش امپراتوری بلافاصله پس از ورود در 8 سپتامبر حمله نکرد، بلکه در عوض بیش از دو هفته را صرف آماده سازی دقیق برای حمله نهایی خود کرد. در ساعات اولیه صبح روز 24 سپتامبر، نیروهای امپراطور یک رگبار توپخانه سه ساعته را آغاز کردند و به دنبال آن یک حمله انبوه پیاده نظام در ساعت 6 صبح آغاز شد.
سایگو تاکاموری احتمالاً در رگبار اولیه کشته شده است، اگرچه سنت معتقد است که او فقط به شدت مجروح شده و دست به سپوکو زده است. در هر صورت، نگهدارنده او، بپو شینسوکه، سر او را برید تا مطمئن شود که مرگ سایگو محترمانه بوده است. معدود ساموراییهایی که جان سالم به در برده بودند، یک حمله انتحاری به دندان اسلحههای گاتلینگ ارتش امپراتوری زدند و سرنگون شدند. در ساعت 7 صبح آن روز، همه سامورایی های ساتسوما مرده بودند.
عواقب
پایان شورش ساتسوما همچنین پایان دوره سامورایی در ژاپن بود . سایگو تاکاموری که قبلاً یک چهره محبوب بود، پس از مرگش توسط مردم ژاپن شیر شد. او در میان مردم به عنوان "آخرین سامورایی" شناخته می شود و به قدری محبوب بود که امپراتور میجی احساس کرد که مجبور می باشد او را پس از مرگش در سال ۱۸۸۹ عفو کند.
شورش ساتسوما ثابت کرد که ارتش سرباز وظیفه متشکل از مردم عادی می تواند حتی با یک گروه بسیار مصمم سامورایی مبارزه کند - البته به شرطی که تعداد آنها بسیار زیاد باشد. این نشان دهنده آغاز تسلط ارتش امپراتوری ژاپن در شرق آسیا بود که تنها با شکست نهایی ژاپن در جنگ جهانی دوم تقریباً هفت دهه بعد به پایان رسید.