گاهی اوقات وقتی میبینیم حرف کمککنندهای برای زدن به یک داغدار نداریم، بهتر است سکوتکردن را امتحان کنیم.
اختصاصی طرفداری - پرسپولیس شب گذشته در هفته هفتم لیگ نخبگان آسیا مقابل الهلال یک شکست تلخ و سنگین را تجربه کرد. نتیجه ۴-۱ چیزی نیست که بتوان با استدلالهای زیادی توجیهش کرد. ضعیف بودیم و بد بازی کردیم و باختیم! الهلال در همان نیمه اول کار را تمام کرد، ۴ گل زد و در نیمه دوم دیگر نیازی به فشاری که در نیمه نخست وارد کرده بود، نداشت. این تیم در ادامه، بازی را مدیریت کرد، به نیمکتنشینها و جوانهایش فرصت داد و به وضوح از شدت حملاتش کاست. نیازی نبود که شاگردان ژرژ ژسوس به آبوآتش بزنند زیرا برتری تفاضل خوبی نسبت به الاهلی داشتند و یک پیروزی ۱-۰ در بازی آخر هم آنها را صدرنشین خواهد کرد.
شب گذشته فوتبال ما در ادامه روندی که قطعا روبهرشد نیست، شکست تلخی را تجربه کرد اما مثل همیشه، خود شکست تنها دلیل خردشدن اعصاب مخاطب تلویزیونی این بازی نبود. بدتر از این شکست، واکنش محمدرضا احمدی گزارشگر بازی بود. او در ادامه روند افت شدیدش در گزارشگری و اجرای تلویزیونی که پیشتر راجع به آن صحبت کرده بودیم جملاتی گفت که نهتنها پایه و اساس منطقی نداشت، بلکه برای مخاطبان توهینآمیز و تمسخرگونه هم بهنظر میآمد.
احمدی پس از پایان بازی دیشب گفت:
این نکته را هم بگویم که ما ۲ نیمه متفاوت را در این مسابقه دیدیم. نیمه اول که الهلال تشنه رسیدن به دروازه پرسپولیس بود و ۴ گل هم بهثمر رساند و فشار زیادی آورد اما انصافاً در نیمه دوم آقای کارتال توانست نیمه مربیان را برنده شود. درست است که الهلال شاید کمی عقب کشید و مثل نیمه اول خودشان را برای ایجاد موقعیت گلزنی تشنه نشان نمیدادند و سیراب از گلزنی بودند اما بههرحال پرسپولیس توانست نیمه دوم را برنده شود و هواداران امیدوار باشند که میشود کارهایی با کارتال کرد.
وی پس از انجام یکسری صحبت تکراری درخصوص خرجهای تیمهای عربی و نرسیدن زور تیمهای ایرانی به آنها گفت:
نیمه دوم خیلی خوب بازی کردیم. فرشاد احمدزاده و سعید مهری خوب بودند. پرسپولیس تغییر چینش داشت و در نیمه دوم بسیار مطلوب بود.
این جملات چه معنایی دارد؟ وقتی یک تیم در نیمه اول با چهار گل در هم کوبیده شده و حریف در نیمه دوم دیگر انرژیای برای فشار بیشتر نمیگذارد، چگونه میتوان چنین جملاتی را جدی گرفت؟ آیا این یک تحلیل فنی است؟ آیا این یک نکته تاکتیکی است؟ خیر! این فقط یک توجیه بیاساس و سطحی است که توهین به شعور هواداران محسوب میشود. هواداران پرسپولیس بهتر از هرکسی میدانند که تیمشان باید تلاش خود را بیشتر کند، باید بهتر بازی کند و باید ایدههای کنترلشدهتر بیشتری در طول بازیهای سخت داشته باشد تا بتواند در یک اتفاق خوشحالکننده، النصر را در هفته پایانی شکست دهد و به دور بعد صعود کند.
محمدرضا احمدی شاید در گزارشگری افت داشته اما حداقل پیشتر از او یک سطح اطلاعاتی و تحلیلی نسبتاً خوبی از فوتبال دیده بودیم و بهنظر میآید حتی همین شاخصه را هم از دست داده است.
واقعیت شکست را پنهان نکنید!
الهلال اگر میخواست، میتوانست نیمه دوم را هم با همان شدت بازی کند و چهبسا نتیجه از ۴ به ۵ یا ۶ یا ۷ گل برسد. آبیهای ریاض حدود یک ماه پیش در لیگ عربستان تیم الفتح را ۹-۰ برده و اتفاقاً در آن دیدار هم ۴ گل تا پایان نیمه اول زدهبودند! این تیم، شب گذشته بازی را تمامشده میدید و فقط آن را کنترل کرد. آن یک پنالتی در دقایق پایانی هم تغییری در اصل ماجرا ایجاد نکرد. لابد هواداران رئال هم میتوانند به نتیجه ۱-۱ نیمه دوم فینال سوپرکاپ اسپانیا مقابل بارسا امیدوار باشند، ولو اگر نیمه اول را ۱-۴ باخته باشند!
جمله نیمه دوم را بردیم شبیه همان توجیه عجیب محمدحسین میثاقی بعد از شکست ۲-۶ ایران مقابل انگلیس در جام جهانی ۲۰۲۲ است که گفته بود:
نیمه دوم را ۲-۲ کردیم، پس اوضاع خوب بود!
این دست جملات، نه تحلیل فنی است و نه کمکی به بهبود شرایط تیم میکند. این فقط یک تلاش ناموفق برای توجیه شکستی سنگین است که باعث میشود هواداران بیش از پیش از رسانهها زده شوند.
بیشتر بخوانید:
هواداران پرسپولیس هنوز به کارتال امیدوارند، اما نه بهخاطر نیمه دوم این بازی!
در مورد اسماعیل کارتال، هنوز برای قضاوت کلی زود است. سرمربی جدید نیاز به زمان دارد و یک یا ۲ بازی نمیتواند معیار درستی برای سنجش او باشد؛ اما اگر هواداران پرسپولیس هنوز امید دارند، این امید هیچ ارتباطی به نیمه دوم بازی مقابل الهلال ندارد؛ بلکه به این دلیل است که میدانند الهلال تیمی فوقالعاده قدرتمند است و پرسپولیس هم هنوز در ابتدای راه خود با مربی جدید قرار دارد و برای پیادهکردن ایدههای تاکتیکی وقت بیشتری لازم است.
سؤال اصلی اینجاست که چرا برخی گزارشگران و مجریان، بعد از چنین شکستهایی به جای تحلیل درست، روی توجیههای عجیب تمرکز میکنند؟ هواداران فوتبال به اندازه کافی از این سبک حرفهای بیپایه و اساس خسته شدهاند و وقتی تیمشان شکست میخورد، حداقل انتظار دارند واقعیت را بشنوند، نه جملاتی که فقط زخمشان را عمیقتر میکند و گزارشگران و مجریان هم وقتی میبینند حرف مفیدی برای گفتن ندارند، بهتر است سکوت کنند تا اینکه چیزی بگویند که فقط چیزی گفته باشند.