هر چهارسال یک بار، مهاجمان بزرگی از سراسر جهان، در بزرگترین رویداد فوتبال یعنی "جام جهانی" گرد هم می آیند. برای خیلی از افراد، این رویداد، نقطه اوج آنها و شانسی برای حک کردن نام خود در تاریخ می باشد و هر جام جهانی، مهاجمی دارد که تا ابد نامش با این رویداد، گره می خورد و همچنین یک گل که در خاطرات مردم، زنده می ماند.
هنگامی به سال 1962 بازگردیم، گل شگفت انگیز گارینچا به انگلیس، در مرحله یک چهارم نهایی را می بینیم. در سال 1966، گل جنجالی جف هرست به آلمان غربی در مقابل هاسن تیلکوفسکی دیده می شود.
در سال 1974، گرد مولر، خوی درندگی خود را به نمایش گذاشت و کابوس هلندی ها شد. چهار سال بعد، ماریو کمپس، از خط دفاع هلند عبور کرد موهای بلند و مواجش در خاطره ها باقی ماند. اما این لیست ادامه دارد: پائولو روسی قاتل برزیل ۱۹۸۰. دیگو مارادونا در سال 1986 مقابل انگلیس با گل دست خدا، روبرتو باجو در سال 1990 مقابل چکسلواکی.
وجه مشترک همه اینها، گلزنی مهاجمان است که برای همیشه از آن رویدادها به یادگار مانده است و اغلب اولین چیزی است که وقتی کسی نام و مسابقه را ذکر می کند به آن فکر می کنید. اگر فقط کلمات 1998 و زین الدین زیدان با هم گفته شود، احتمالاً اولین فکر شما دو گل او در آن فینال است.
در لیست بالا عمداً یک جام جهانی حذف شده است، جام جهانی 1970 مکزیک. بله، آن جام جهانی زیبا که آمیخته شده با سراب و رویا بود. اگر یک بار دیگر "بازی کلمه" را انجام دهید و از کسی بپرسید که وقتی به آن رقابت اشاره می کنید چه چیزی به ذهنش می رسد، احتمالاً پاسخ وی، برزیل است.
در واقع، اگر از آنها بخواهید که از آن تیم، یک بازیکن، نام ببرند احتمالا پاسخشان پله می باشد، برزیل آن زمان در حالی برنده ای رویداد شد که احتمالاً بهترین تیم ملی تاریخ فوتبال بود البته مجارستان 1954 و هلند 1974 نیز ممکن است این را تداعی کنند و یک بازیکن این تیم نقش برجسته ای در این امر داشت.
پله چقدر مهاجم بزرگی بود؟ خب، اجازه دهید که با آمار 501 گل در 493 بازی او برای سانتوس بین سالهای 1956 و 1974 شروع کنیم - بنابراین بله، میانگین بیش یک گل در هر بازی برای 18 سال. احتمالا میگویید، «این آمار در لیگ برزیل است، که مطمئناً در سطح لیگهای اروپایی نیست؟» این موضوع نیز قابل بحث است، بهویژه با توجه به تعداد فوتبالیستهای کلاس جهانی در آن زمان حالا بیایید رکورد بین المللی پله را با 77 گل در 92 بازی در نظر بگیریم. این شامل بازی در چهار جام جهانی مقابل تیم های برتر آن دوران می شود. در مواجهه با آمارهایی از این قبیل، سخت است که قبول نکنیم که پله در ارسال توپ به دروازه فوق العاده خوب بوده است.
اما این به یک نتیجه جالب منجر می شود. شکی نیست که جام جهانی 1970 و پله در خاطرات مردم آمیخته شده اند. یکی از بهترین گلزنان تاریخ که به تیمش کمک کرد تا با 4 گل در طول مسابقات جام را در بالای سر ببرند. امّا به طرز تعجب آوری، اگر از مردم بپرسی که 5 چیز اولی که با نام بردن از پله و جام جهانی 1970 به خاطر می آورند، شگفت زده خواهی شد؛ چون که احتمالاً هیچ یک از آنها گلی از پله نبوده است.
برخلاف سایر مهاجمانی که قبلاً ذکر شد، شهرت پله در سال 1970 در واقع به خاطر گلزنی حاصل نشد. بله، یکی از بهترین گلزنان در واقع برای از دست دادن موقعیت و سیو شدن ضربه هایش بهتر به خاطر آورده می شود.
خاطره اول: سه ژوئن ۱۹۷۰
در بازی اول برزیل، آنها در برابر یک تیم قدرتمند به نام چکسلواکی قرار گرفتند. تنها سه دقیقه از شروع بازی گذشته بود که پله توپ را در حالی که دروازه، خالی بود به بالای دروازه فرستاد تا با این موقعیت سوزی، چکسلواکیایی ها بتوانند در دقیقه 11 از برزیلی ها پیش بیافتند. اوضاع بازی برای سلسائو، چندان جالب نبود امّا آنها دوباره آرامش خود را بدست آوردند و ریوِلینو در دقیقه 24، با گلی پرقدرت و دقیق از روی ضربه آزاد، بازی را به تساوی کشاند.
در دقایق نزدیک به پایان نیمه اول، پله در حالی که توپ را به سمت نقطه مرکز زمین می بُرد، متوجه شد که ایوو ویکتور، از دروازه فاصله گرفته است و توپ را بلند به سمت دروازه فرستاد. دوربین ها دروازه بان چکلسواکی که با خشم به عقب بر می گشت را در حال فیلم برداری از توپ پرتاب شده توسط پله را نشان دادند. گزارشگر برزیلی این صحنه را اینگونه توصیف کرد:« پله، پله، پله ... تقریباً.» زیرا توپ از کنار تیرک به بیرون رفت.
مهم این است، که تلاش را در نظر داشته باشید. این یک بازی لیگ مقابل ویمبلدون نبوده است که با نتیجه 2-0 به رختکن بروند. این یک بازی افتتاحیه جام جهانی بود، که در آن شما هم سطح هستید. حتی تلاش برای فرستادن چنین ضربه هوایی در چنین صحنه ای، نشان دهنده جسور بودن پله بود. این امر، با این واقعیت رنگ و روی حیقت می گیرد که در با این که این موقعیت به گل تبدیل نشد اما هنوز هم همه مردم، آن را به یاد دارند. بله، ضربه هوایی های دیوید بکهام فوق العاده بودند، اما پیش از او پله این کار را انجام داده بود.
خاطره دوم: 7 ژوئن 1970
برزیل در نهایت با یک پیروزی قاطع 4-1 مقابل چکسلواکی، با گل پله پیش از دبل جرزینیو، به پیروزی رسید. اما آنها در گروه خود با رقابت سختی روبرو بودند، آنها مقابل مدافع عنوان قهرمانی، پادشاهی انگلیس قرار گرفته بودند که مسلماً تیم بهتری نسبت به سال 1966 بودند و بازی بین این دو تیم برای مشخص شدن صدرنشین گروه مهم بود.
بازی، ظهر، در زیر آفتاب سوزان مکزیک آغاز شد. برزیل به دلیل عادت به شرایط آب و هوایی شرایط برتری داشت. فقط دیدن آلن بال مو قرمز و کک و مکی در حال تعقیب توپ، یک تبلیغ برای کرم ضد آفتاب بود!
تنها 9 دقیقه بعد از شروع بازی، کارلوس آلبرتو با توپ به سمت میانه زمین می رفت و بعد یک پاس عالی به جرزینیو داد. جرزینیو بعد از دریبل کردن مدافع انگستان، تری کوپر، پیش از عبور توپ از خط انتهایی زمین، سانتری خوب برای پله ارسال کرد که سپس با ضربه سر فوق العاده پله به سمت پایین، در ارتفاعی که برای هر دروازه بانی وحشتناک است، همراه شد. اما دروازه بان انگلیس، گوردون بنکس بود که با یک دست توپ را دور نکرد، بلکه آن را با دو دست به بیرون پرتاب کرد. یک لحظه جادوانه!
با گذشت زمان، سیو بنکس بیشتر و بیشتر مورد تمجید قرار گرفت. به طور کلی، از آن به عنوان بهترین سیو تمام دوران یاد می شود که البته چیزی است که هر کسی می تواند نظر خودش را داشته باشد.
خاطره سوم: 7 ژوئن 1970
گفته می شود که یک عکس می تواند هزاران کلمه را بیان کند. در تاریخ فوتبال، تصاویر نمادین زیادی وجود داشته است - مارادونا در مقابل پنج مدافع بلژیکی یا باجو پس از از دست دادن پنالتی اش - اما یکی از معروف ترین آنها تصویری است که پله و بابی مور در پایان بازی برزیل-انگلستان یکدیگر را در آغوش گرفته اند. در آغوش گرفتن ممکن است کلمه ای بسیار قوی باشد با توجه به اینکه شامل یک مرد انگلیسی در دهه 1970 می شود، اما لطافت و نرمی مشخصی در نحوه لمس صورت موره توسط پله وجود دارد، در حالی که با افتخار پیراهن برزیلی را در دست گرفته است.این تصویری از دو بازیکن افسانه ای است که می دانند به تازگی درگیر مبارزه ای بزرگ شده اند. این تصویری از احترام متقابلِ خالصانه است.
به هر حال، در بازیای که به گفته انگلیسیها قبلاً «بزرگترین سیو تمام دوران» انجام شده بود، به گفته انگلیسیها بار دیگر «بزرگترین تکل تمام دورانها» توسط جریزینیو صورت گرفت. این لحظه ای بود که به صورت تضمینی، نسلها در یادها خواهد ماند.
خاطره چهارم: 17 ژوئن 1970
برزیل، در نهایت، در تمام بازی های خود در مرحله گروهی پیروز شد و در مرحله 1/4 نهایی پرو را با نتیجه 4-2 شکست داد. حالا آنها باید با دشمنان قدیمی خود، اروگوئه روبرو می شدند. باید به خاطر داشت که اروگوئه در سال 1950، برزیل را در ماراکانیا، در فینال جام جهانی شکست داد. بنابراین هر بازی بزرگ مقابل اروگوئه همیشه باعث افزایش تنش هواداران سلسائو می شد.
با برتری زودهنگام اروگوئه، بازیکنان ناامید نشدند. با پایان یافتن نیمه، احتمالاً افکار به سمت فینال 1950 کشیده می شد. آیا بزرگترین تیم برزیل توسط همسایگان کوچکش دوباره حذف می شد؟ اما گل تساوی کلودینیو قبل از پایان نیمه، به آرام کردن اعصاب از بین رفته کمک کرد.
در 15 دقیقه مانده به پایان، برزیل با گل زیبای جرزینیو به برتری رسید. نفس راحتی در میان طرفداران آنها موج می زد، اما با خاطره ای که آنها همچنین در ماراکانازو داشتند، آرام شدند. و به این ترتیب، آنها آرامش خاطر نداشتند تا زمانی که تدر نها یک دقیقه باقی مانده به پایان بازی، پله در بین خط دفاعی اروگوئه می دوید، قبل از اینکه برای ریوِلینو موقعیتی خلق کند تا برنده بازی را مشخص کند.
اما این پله است، بازیکنی که با نبوغش تقریباً در اوایل این رویداد یک گل از وسط زمین را به ثمر رسانده بود. دور زدن دروازه بان خیلی ساده بود. بالاخره برزیل بازی را برده بود بنابراین، در عوض، در حالی که با سرعت کامل می دوید، فقط از روی توپ گذشت و به آن اجازه داد تا از کنار مازورکیویچ حیرت زده ای که هیچ کاری نمی توانست انجام بدهد، بگذرد.. پله با سرعت تمام، به سمت راست چرخید تا توپ را تعقیب کند. آن را به سمت راست دروازه شوت کرد و توپ را که به طرز تأسف باری به بالای تیر دروازه می رفت را تماشا کرد. این حرکتی بود که نفس را بند می آوَرد، مانند حرکت کرایف (Cruyff turn) در سال 1974 و احتمالاً بهترین گلی که گل نشد.
خاطره پنجم: ۲۱ ژوئن ۱۹۷۰
برزیل و ایتالیا به فینال جام جهانی ۱۹۷۰صعود میکنند. پس از ۱۸ دقیقه از شروع بازی پله گل اول را به ثمر رساند اما قبل از اینکه نیمه تمام شود روبرتو بونسینا گل مساوی را به ثمر رساند. پس از گل مساوی ایتالیا، با دو گل جرسون و جرزینیو، برزیل به بازی بازگشت. هرچه به پایان مسابقه نزدیک میشدیم آهنگ های برزیلی فضای مکزیکی را فرا میگرفت.
اما هنوز یک گل باقی مانده.
برزیل توپ را در محوطه جریمه خود پس میگیرد و شروع به پاسکاری میکند، توپ به دست کلودوآلدو می افتد و او چهار ایتالیایی را دریبل میکند و پس از این توپ را به ریولینو میسپارد و ریولینو هم توپ را به جرزینیو پاس میدهد او توپ را از محوطه جریمه عبور می دهد و سپس پله را در سمت راست خود می بیند. کمی بعد و در حالی که یک مدافع ایتالیایی مقابل او قرار دارد، او ری توپ را به سمت دروازه می برد و بعد پله با حس ششم، توپ را لحظه ای نگه می دارد در حالی که پشت سر او، کارلوس آلبرتو در سمت راست خود در حال حرکت رو به جلو است. پله اتفاقی به سمت راست میچرخد و توپ را وارد دروازه میکند و برزیل یکبار دیگر قهرمان جهان است.
اما نمادین ترین تصاویر جام جهانی مربوط به هواداران برزیلی است که به میدان می روند و در واقع تمام وسایل خود را به عنوان یادگاری در اختیار بازیکنان قرار می دهند.
تیم برزیل در سال ۱۹۷۰ بدون شک یکی از بزرگ ترین تیم ها بود. و در حالی که کل تیم فوق العاده بود، پله همیشه به عنوان نقطه کانونی به یاد خواهد آمد. چهار گل او، از جمله یک گل در فینال، به برزیل کمک کرد تا پیروز شود، درست مانند گل های ۱۲ سال قبل او در سوئد که منجر به اولین قهرمانی برزیل شد و به خصوص گل اول او در برابر چکسلواکی.
تنها پله این جرعت را داشت که یک دروازه بان را فریب بدهد و سپس توپ را پس بگیرد و تقریباً به گل برساند. تنها پله می توانست یک ضربه سر بی نقص به دروازه حریف وارد کند.
پله یک گلزن برجسته بود در واقع فقط به خاطر کاری که او انجام داد نبود که او را معروف کرد؛ بلکه زمان و مکانی است که او این کار را انجام داده است.
ترجمه شده از سایت:
thesefootballtimes