اولین مرگ ثبت شده انسان منتسب به یک یوفو
از کتاب : پروژه بیگانه : بررسی نقش فرازمینی ها در میان ما
جیم مارس
یکی از این رویدادها که دکتر جی آلن هاینک مامور بررسی آن شد مربوط به چیزی است که برخی از محققان آن را اولین مرگ ثبت شده انسان منتسب به یک یوفو می دانند.
در 7 ژانویه 1948، کاپیتان گارد ملی کنتاکی، توماس اف. مانتل جونیور، در حال خلبانی یک
F-51 (نسخه پس از جنگ ارتقا یافته از موستانگ مشهور P-51D) در مسیر پایگاه نیروی هوایی استندفورد، کنتاکی، همراه با سه هواپیمای گارد دیگر بود. اندکی بعد از ساعت 1:30 بعد از ظهر پلیس ایالت کنتاکی گزارش داد که شهروندان در حال مشاهده یک شیئ دایره ای بزرگ بر فراز منسویل، کنتاکی هستند. گزارش های مشابه به زودی از ایروینگتون و اوونزبورو به دست آمد. این شیئ از برج مراقبت پایگاه نیروی هوایی گادمن نیز دیده شد. شیئ که به صورت بزرگ، گرد و سفید با نور قرمز نزدیک قسمت پایینی آن توصیف شده بود، به آرامی به سمت جنوب حرکت می کرد. حدود ساعت 2:40 بعد از ظهر از پرواز مانتل برای بررسی کمک خواسته شد. یک خلبان اجازه ادامه پرواز خود را دریافت کرد، در حالی که مانتل و دو نفر دیگر در تلاش برای رهگیری یوفو شروع به بالا رفتن کردند. با پیشروی مانتل، سه موستانگ به زودی به ارتفاع پانزده هزار فوتی رسیدند، جایی که مانتل در رادیو گفت: "جسم در حال حاضر مستقیماً جلوتر و بالای من است و با تقریباً نصف سرعت من حرکت می کند... به نظر می رسد یک جسم فلزی یا احتمالاً انعکاس خورشید از یک جسم فلزی باشد و اندازه فوق العاده ای دارد... من هنوز در حال صعود هستم... سعی می کنم برای دیدن بهتر به آن نزدیک شوم."
با رسیدن به ارتفاع بیست و دو هزار پا، دو همراه مانتل به عقب برگشتند، زیرا جنگنده های جنگ جهانی دوم به اکسیژن مجهز نشده بودند. مانتل به حرکت خود ادامه داد و ظاهراً به دلیل کمبود اکسیژن از حال رفت، زیرا صعود هواپیمای او در حدود 30 هزار فوتی متوقف شد. سپس در یک شیرجه مارپیچی فرو رفت و در مزرعه ویلیام جی. فیلیپس در نزدیکی فرانکلین، کنتاکی به زمین برخورد کرد. بر اساس گزارش رسمی سقوط، جسد مانتل همچنان در لاشه هواپیما گیر افتاده بود. ساعت او در 15:18 متوقف شده بود.
در ساعت 3:50 بعد از ظهر، یوفو از دید گادمن گم شده بود، اما گزارش ها همچنان از مناطق جنوبی تر و حتی از تنسی می رسیدند.
علت مرگ مانتل بحث های فوری را برانگیخت. دو روز پس از این حادثه، نیویورک تایمز مطلبی را با عنوانهای "خلبان در تعقیب یک بشقاب پرنده می میرد" و "هواپیما بر فراز کنتاکی منفجر شد و ایالت های همجوار شیئ عجیب را گزارش می کنند" منتشر کرد. گمانه زنی مبنی بر اینکه یوفو باعث مرگ مانتل شده بود به سرعت توسط نیروی هوایی متوقف شد و اعلام کرد که جنگنده ها در حال تعقیب سیاره زهره بودند و مانتل به دلیل آنکسی (کمبود اکسیژن) سقوط کرده. هم خلبان و هم موتورش در ارتفاعات به سادگی اکسیژنش تمام شد و هواپیما به زمین افتاد. اما مانند بسیاری از مسائل مربوط به یوفوها، هیچ چیز به این سادگی نیست که به نظر می رسد.
در حالی که بی اکسیژنی محتمل ترین توضیح در مورد مرگ مانتل است، گزارش یک شاهد را که روزنامه به آن استناد می کند توضیح نمی دهد. گلن مِیز که در نزدیکی فرانکلین زندگی می کرد، گفت که دیده است هواپیما در هوا منفجر شده است. مِیز گزارش داد: "هواپیما سه بار دور زد، مثل اینکه خلبان نمی دانست کجا می رود، و سپس از ارتفاع 20.000 پایی شروع به شیرجه به سمت زمین کرد. تقریباً در نیمه راه یک انفجار مهیب رخ داد." همچنین توضیح نمی دهد که چرا گای اف. هیکس، فرمانده پایگاه گادمن، که به خبرنگاران گفت که "بشقاب پرنده" را برای تقریباً یک ساعت با دوربین دوچشمی مشاهده کرده است، شیئ را با سیاره زهره اشتباه می گیرد.
ریچارد تی. میلر، که بعداً ارتباطات باورنکردنی را از آنچه که "برادران فضایی" نامیده بود ضبط کرد، نیز به توضیح رسمی اعتراض کرد. میلر گفت که در زمان تعقیب و گریز مانتل در نیروی هوایی و در اتاق عملیات پایگاه نیروی هوایی اسکات در بلویل، ایلینویز ایستاده و صحبت های رادیویی بین اپراتورهای برج گادمن و هواپیماهای تعقیب کننده را شنیده است. میلر ادعا کرد که آخرین مخابره رادیویی مانتل را شنیده است که این بود: "خدای من، موجوداتی را در این چیز می بینم!" در یک جلسه توجیهی بعدی، او گفت که متوجه شده است که بر اساس ادوات F-51 سقوط کرده، مانتل بیش از یک ساعت پس از اتمام سوختش پرواز کرده است. میلر به یاد می آورد: "هیچ کس نمی تواند این موضوع را توضیح دهد". او همچنین گفت که کشاورز مِیز به طور مشخص نگفت که انفجاری را دیده است. "او گفت هنگامی که هواپیما به ارتفاع بالای درختان رسید، توسط فلش نور سفید درخشانی احاطه شد. این نور آنقدر روشن بود که انگار به خورشید نگاه می کرد. به نظر می رسید که هواپیما از این نور خارج شده و به زمین بر خورد می کند. حالا این نور درخشان هر چه بود، هواپیما را از چرخش خارج کرد و سرعت فرود آن را کاهش داد. . . . نیروی مرموز به نحوی در سقوط این هواپیما دخالت کرده بود. هنگامی که هواپیما به زمین برخورد کرد، تسمه های شانه کاپیتان مانتل پاره شد، او به سمت اهرم کنترل به جلو پرتاب شد و اهرم به سینه او فرو رفت. به این ترتیب کاپیتان مانتل درگذشت."
میلر گفت صبح روز بعد از سقوط مانتل، بازرسان به این نتیجه رسیده بودند که مانتل "در تعقیب یک شیئ پرنده ناشناس هوشمندانه کنترل شده " جان خود را از دست داده است، اما در شب، افسران مرکز اطلاعات فنی هوایی از پایگاه نیروی هوایی رایت-پترسون رسیدند و به همه پرسنل دستور دادند که هرگونه بقایا و مستندات مربوط به سقوط را تحویل دهند. او گفت: "سپس پس از اینکه ما آنها را تحویل دادیم، گفتند که تحقیقات را قبلاً تکمیل کرده اند. من دیگر فقط شکاک نبودم. من تا آن زمان شکاک بودم. و حالا من متعجب بودم که چرا دولت این همه زحمت کشیده که قضیه را پنهان نگهداشته وآن را از دسترس مطبوعات و افکار عمومی دور نگه دارد."
پروژه بیگانه : بررسی نقش فرازمینی ها در میان ما
جیم مارس
ترجمه لژیون
بازبینی و ویرایش : مهر
https://t.me/thelostbook