اختصاصی طرفداری | تنها چند هفته از شروع فصل 25-2024 میگذرد و قضاوت همهجانبه تیمها از نظر فنی شاید کمی زود باشد اما همین حالا نیز چیزهایی از درونمایه فنی تیمها مشخص شده و طی ماههای آینده ساختار فنی تیمها برپایه همین چیزهایی که میبینیم، شکل خواهد گرفت.
در نخستین قسمت از یادداشتهای «توپشناسی» که مختص تحلیل مسابقات و تیمهای فوتبال اروپا است، سری به ایتالیا میزنیم و وضعیت فنی تیم یوونتوس پس از چند بازی دشوار ابتدای فصل را بررسی میکنیم. در قسمت بعدی، به دربی دلامادونینا و عملکرد میلان و اینتر تا اینجای فصل خواهیم پرداخت.
پس از سه سال ناامیدکننده با ماسیمیلیانو الگری، مدیران یوونتوس معتقدند «سال صفر» این تیم با هدایت تیاگو موتا شروع شده است. توقع داشتن قهرمانی اسکودتو و پیشروی تا مراحل بالای لیگ قهرمانان شاید بیش از اندازه باشد اما انتظار مدیریت یووه و هواداران از سرمربی جدید، ساختن بستری جدید و مناسب برای ارائه فوتبالی مدرن با هدف مبارزه برای قهرمانی در تمام جامها طی سالهای آتی است. یوونتوس طبق ترند سالهای پیرلو و الگری، بازی ابتدایی فصل را با برد 3-0 شروع کرد تا هواداران امیدوار شوند. در مسابقه مقابل کومو و هلاس ورونا، یووه از نظر فنی عملکرد برتری نسبت به حریفان داشت و نقشههای تیاگو موتا با وجود ناقص بودن ترکیب و غیبت خریدهایی که حالا در تیم هستند، بهخوبی پیاده شد.
بیلدآپ و موقعیتسازی یوونتوس
یوونتوس با وجود مغلوب کردن آیندهوون در لیگ قهرمانان با یک بازی برتر، در دیدار برابر رم، امپولی و ناپولی به سه تساوی بدون گل رسید که این نتایج و عملکرد تیم، بسیاری از هواداران را نگران کرده است. در هر مسابقه مقابل کومو، هلاس ورونا و آیندهوون که یوونتوس موفق شد سه گل بزند، بیانکونری با تاکتیک محبوب تیاگو موتا در بولونیا به گل رسید. همچون سایر مربیان مدرن روز فوتبال، تیاگو موتا با ارائه سیستم 1-3-2-4 روی «بیلدآپ» یا «ساخت بازی» از عقب زمین تاکید دارد.
موتا در یوونتوس، پروفایلی همچون ریکاردو کالافیوری، مدافعی که حملتوپ و دقت پاس بالایی دارد را در تیمش نمیبیند اما با ترکیب زوج برمر-گاتی و کالولو-برمر ترکیب نسبتا خوبی از حملتوپ و پاس سالم در عقب زمین ساخته است. گاتی، کاپیتان جدید یوونتوس مدافعی است که شبیه به جورجو کیه لینی، حمل توپ سریع و مسلطی دارد و بارها با این حرکت خودش را به نیمه زمین حریف رسانده است. کالولو و برمر نیز مدافعانی هستند که با دقت پاس بالای 90%، از بهترین بازیکنان لیگ در زمینه ارسال پاس صحیح بهشمار میروند. ضمن اینکه کالولو در زمینه پیش بردن و حمل توپ نیز ماهر است.
با سالم رسیدن توپ از عقب زمین به خطوط جلوتر، این شرایط برای یوونتوس فراهم میشود تا بازیکنان در یکسوم میانی زمین بتوانند "Overload" بسازند و برتری عددی در یک نقطه خاص از زمین ایجاد کنند. استفاده از یک فولبک اینورتد مدرن همچون آندره آ کامبیاسو و اضافه شدن به مناطق مرکزی و نیمفضاها، به خط هافبک یوونتوس این امکان را میدهد تا نسبت به حریف، برتری عددی بسازد.
اهمیت ایجاد برتری عددی، داشتن گزینههای پاس بیشتر برای پیشروی است. اگر حریف اعمال پرس نکند، بیانکونری میتواند مالکانه رو به جلو برود. در صورتی که حریف بخواهد رویکرد پرس را بر بازیکنانِ بیشترِ یووه اعمال کند، تیم حریف در دو صورت در تله گرفتار میشود: 1- تیم حریف با بازیکنان کمتر شروع به پرس کند، بازهم به لطف برتری عددی، امکان شکسته شدن پرس با پاسهای صحیح وجود دارد. 2- تیم حریف با تمام قوا شروع به پرس کند تا ضعف نداشتن برتری عددی را پوشش دهد، آنگاه فضای دیگری از زمین خالی میشود و با یک پاس بلند میتوان توپ را به فضای خالی فرستاد و ایجاد موقعیت کرد. مورد دوم را روی گل نیکولو ساوونا به هلاس ورونا و گل کنان ییلدیز به آیندهوون دیدیم.
در مسابقه با ناپولی هم دیدیم که یوونتوس بارها از جناح چپ، همانجایی که جناح آندره آ کامبیاسو به شمار میرود، سعی در ایجاد «اُورلود» داشت تا بتواند بازیکنان ناپولی را در تله پرس گرفتار کرده و توپ را به سمت راست بفرستد اما نیکولاس گونزالس و دوشان ولاهوویچ در استفاده از سانترهای ارسالی موفق نبودند.
در تمام بازیهای اخیر دیدهایم که این تنها رویکرد یوونتوس برای موقعیتسازی بوده است و مقابل تیمهایی مثل امپولی و ناپولی که رویکرد «لو بلاک» و تشکیل بلاک دفاعی در عقب زمین را در پیش میگیرند، یووه نتوانسته موقعیت خاصی بسازد. در واقع یووه با وجود داشتن سومین میزان مالکیت بالا سری آ (بیش از 59%) و بیشترین میزان پاس صحیح (میانگین 534 در هر بازی با دقت 91%)، نمیتواند همچون تیمهای وینچنزو ایتالیانو، مالکیت و تسلط بر بازی را به موقعیت خطرناک تبدیل کند.
نقطهضعف یوونتوس تیاگو موتا
میزان xG یوونتوس در بازی برابر رم، امپولی و ناپولی، مجموعا 1.7 بوده است و در کل لیگ، یووه توانسته 4.23 xG بسازد؛ این آمار نگرانکننده است چرا که فقط دو تیم انتهای جدولی ونتزیا و مونتزا xG کمتری تولید کردهاند (به ترتیب: 4.0 و 1.9). بهترین xG متعلق به میلان با رقم 9.3 در 5 بازی است و این نشان میدهد که یوونتوس در جلوی زمین، خلاف دو سوم عقب زمین اصلا تاثیرگذار نیست.
این موضوع به همراه گلنزدنهای ولاهوویچ میتواند نگرانکننده باشد چرا که فصل گذشته هم تیم تیاگو موتا در بولونیا در 7 مسابقه فصل به تساوی 0-0 دست یافت و در واقع با تکیه به دفاع تیمش توانست سهمیه لیگ قهرمانان کسب کند. بولونیا فصل گذشته در زمینه تولید xG، هشتمین تیم لیگ بود و توانست 54 گل روی 48.7 xG بزند. در واقع بازیکنان بولونیا نسبت به موقعیتهای تولیدشده، اصطلاحا "Overperform" یا عملکردی فراتر از انتظار داشتند. این در حالی است که یوونتوسِ الگری توانست 54 گل روی 56 xG به ثمر برساند که بازیکنان تهاجمی یووه (که نسبت به بازیکنان بولونیا باکیفیتتر هستند)، تقریبا در حد معمول ظاهر شدند.
استراتژی مدیریت تیاگو موتا
در دفاع از تیاگو موتا باید گفت شکستن مقاومت تیمهایی که استراتژی لو بلاک را بهخوبی پیاده میکنند، سختتر از گذشته شده است. اگر اشتباه فردی بازیکن حریف را در نظر نگیریم، غیر از سانتر و ضربه سر با استفاده از برتری فیزیکی، شوت از راه دور و استفاده از دریبل و خلاقیت فردی، راه موثری برای شکستن این مقاومت وجود ندارد. حتی منچسترسیتی هم با دوجین بازیکن خلاق هم مقابل اینتر و آرسنال، زجر کشید.
غیر از این موضوع، این تساویهای متوالی آن هم با کلینشیت، خیلی هم بد نیست. تکامتیازها در مقطع ابتدایی فصل مقابل تیمهای قدرتمند سری آ مثل ناپولی و رم، میتواند در پایان فصل بسیار حیاتی باشد. در مقطعی که به لطف برنامههای مضحک نهادهای جهانی فوتبال، جذابیت این ورزش بهدنبال فرسودگی و خستگی بیشتر رو به افول است، تیمهای ایتالیایی از اینتر و میلان گرفته تا یوونتوس و ناپولی، آمادگی بدنی بالایی ندارند، تیاگو موتا استراتژی مناسبی برای مدیریت انرژی بازیکنانش در همه مسابقات وضع کرده است. بهوضوح میتوان دید که بخش مهمی از بازیکنان یوونتوس، صرفا توانایی 60 دقیقه فوتبال بازی کردن دارند و بازیکنانی مثل دنیلو یا داگلاس لوئیز، فعلا بیش از 20 دقیقه نمیتوانند کارایی داشته باشند.
حقیقت رایجی میان مربیان باسابقه فوتبال ایتالیا وجود دارد که میگوید تیمی که دفاع خوبی داشته باشد، در نهایت برای قهرمانی میجنگد و تیاگو موتا ظاهرا دنبالهروی این حقیقت نانوشته شده است. یوونتوس تنها تیم فوتبال اروپا است که در لیگ داخلی، گل نخورده و با ثبت 5 کلینشیت متوالی، بهترین عملکرد در تاریخ را در این زمینه تکرار کرده است (دفعه قبلی فصل 15-2014 بود که یووه در فصل اول الگری به دوگانه و فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید).
ساختار دفاعی و پرسینگ یوونتوس موتا
کلینشیت بهخودیخود آمار سنجش مناسبی برای وضعیت خط دفاعی نیست. تیمهای مریض الگری در فصول پیش هم توانستهاند رکورد 7-8 کلینشیت متوالی را ثبت کنند اما ساختار دفاعی تیم بهوضوح فرصت شوتزنی در اختیار حریف میگذاشت. مثال این مورد هم باخت معروف 5-1 مقابل ناپولی است که برمر با وجود کیفیت فنی بالا، به دلیل ساختار دفاعیِ فشل، مقابل اوسیمن و کواراتسخلیا به یک جوک تبدیل شد. یوونتوس در 5 مسابقه ابتدایی سری آ 25-2024، به حریفانش مجموعا 2.2 xG داده و حریفان در رسیدن به یکسوم تهاجمی بانوی پیر و ساخت موقعیت، تقریبا ناتوان بودهاند. اینها در حالی است که یووه در زمینهی قطع توپ، تکل و پرس از بالا جزو برترینهای سری آ نیست اما با پیادهسازی اصل فشردگی میان خطوط باعث شده تیم تیاگو موتا، در عین رعایت تعادل در زمینه پرس و عقبنشستن، ساختار دفاعی محکمی داشته باشد تا میکله دی گرگوریو در اکثر مواقع مسابقه، استراحت کند.
غیر از این موضوع، به لطف اضافه شدن پروفایلهایی چون تئون کوپماینرس و نیکو گونزالس، یوونتوس در پرس از بالای زمین در حال یافتن شباهت بیشتری به یک تیم مدرن است و هافبک هلندی بهلطف آموزههایی که از جانپیرو گاسپرینی در آتالانتا داشته، به محض کمی عقبنشستن بازیکنان، همتیمیهایش را به دوندگی و پرس فرا میخواند. یوونتوس در بازی با ناپولی، بهترین عملکرد خود در پرسینگ را در این فصل داشت و میزان 8.5 PPDA را ثبت کرد. این درحالی است که این رقم برای ناپولی، 16 بود! به عبارت سادهتر، یوونتوس در 60% بالای زمین به ازای هر 8.5 پاس ناپولی بهطور میانگین یک اقدام دفاعی انجام میداد و این نشان از شدت پرس نسبتا بالای بیانکونری بود اما از آن سو، ناپولی که در اکثر مواقع بازی عقب نشسته بود، تمایلی برای اجرای پرس از بالا نداشت و در 60% بالای زمین به ازای هر 16 پاس یووه یک اقدام دفاعی انجام میداد.
آینده یوونتوس چگونه خواهد بود؟
انتظار میرود در ادامه فصل، یوونتوس بتواند همین ساختار دفاعی را حفظ کرده و خلاف تیم الگری در سالیان گذشته از عقبنشینی افراطی و دادن توپ به حریف، دوری کند. در همین بازی با ناپولی هم دیدیم که برعکس چیزهایی که فصول قبل مشاهده شد، یوونتوس تیمی نبود که مدام نگران گل خوردن باشد و اتفاقا این ناپولی بود که بهعقب رانده شده بود. اگرچه نگرانی اصلی درباره رویکرد موتا، ساخت موقعیتهای گلزنی بیشتر و چگونگی استفاده دوشان ولاهوویچ از آنها است. البته در این مورد، خوشبینیهایی وجود دارد. ممکن است با بالاتر رفتن آمادگی بدنی، یوونتوس بتواند توپ را سریعتر در زمین بچرخاند و استفاده از بازیکنی تکنیکی مثل چیکو کونسیسائو میتواند همچون سلاحی مخفی برای شکستن بلاکهای عمیق حریفان باشد. بههرصورت، یوونتوس پس از 3-4 فصل، حالا با ایده مشخصی فوتبال بازی میکند و اگر بحران مصدومیتها و کمبود انرژی در اثر عمق پایین اسکواد مطرح نشود، قطعا شاهد پیشرفت در تیم یوونتوس خواهیم بود.
شاید در صورت بالا نرفتن بیش از حد انتظارات، تیمی شبیه به یوونتوس 12-2011 زیر نظر آنتونیو کونته ببینیم؛ تیمی که به مساویهای زیادی رسید اما توانست برای قهرمانی رقابت کند و البته مدیریت انرژی در لیگ قهرمانان اروپا نیز تاثیر دارد.