یادم میاد که چشمات چه آتشی به پا کرد
اون روز که زیر بارون نگاهمو صدا کرد
اما یه روز غمگین دلت رو کندی بردی
رفتی یه جای دیگه به دیگری سپردی
داره بارون میباره دلم چه بی قراره
هوات می خواد دوباره اشکامو در بیاره
صدای پای بارون که می پیچه تو ناودون
منو رها میکنه به اون گذشته هامون
به اون گذشته هامون
بارون میباره امشب بارون میباره امشب
یاد گذشتههامو برام میاره امشب
بارون میباره امشب بارون میباره امشب
یاد گذشتههامو برام میاره امشب
چشام تو کوچهی یاس هنوز نگاتو میخواد
غمگین و با دل شاد داده به دستای باد
به انتظار روزی که باز تو رو ببینه
هر روز میاد سراغت کنار تو بشینه
نذار که جغد حسرت رو بوم من بخونه
نذار مسافر عشق تو کوچه ها بمونه
نذار که جغد حسرت رو بوم من بخونه
نذار مسافر عشق تو کوچه ها بمونه
بارون میباره امشب بارون میباره امشب
یاد گذشتههامو برام میاره امشب
بارون میباره امشب بارون میباره امشب
یاد گذشتههامو برام میاره امشب بارون بارون
بارون میباره امشب بارون میباره امشب
یاد گذشتههامو برام میاره امشب