طرفداری | شب گذشته، پرسپولیس و استقلال برابر رقبای خود متوقف شدند تا شانس سرخابیهای ایران برای صعود به مرحله بعدی لیگ نخبگان آسیا، از همیشه کمتر شود. در شبی که استقلال به مصاف پاختاکور بحرانزده رفت و به نظر میرسید پرسپولیس برابر الریان کار سختی نداشته باشد، شاگردان موسیمانه و گاریدو به تقسیم امتیازات رضایت دادند تا یک بار دیگر این سوال برای فوتبالدوستان ایرانی مطرح شود؛ ما چه انتظاری از نمایندگان فوتبال کشورمان در رقابتهای بینالمللی داریم؟
در خصوص عملکرد استقلال و پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا، باید با نگاهی واقعبینانه به مسائل نگاه کرد. تیمهای بزرگ ایران که به دلیل تاریخچه و طرفداران پرشورشان همیشه در کانون توجه بودهاند، این روزها دیگر آن قدرت و جایگاه سابق خود را ندارند. تیمهایی که به شدت از چالشهای مدیریتی، ساختاری و حتی فرهنگی رنج میبرند و این مشکلات هم در نتایج ضعیف آنها در سطح بینالمللی کاملاً مشهود است.
چرا استقلال و پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا عقب افتادهاند؟
اولین نکتهای که باید به آن اشاره کرد، فقدان یک استراتژی بلندمدت و مناسب در زمینه جوانگرایی است. به جای سرمایهگذاری روی جوانان و پرورش نسل جدید، تیمهای ایرانی هنوز به خرید بازیکنان مسن و ستارگان افولکرده علاقه دارند. این مسئله باعث میشود که تیمها نتوانند به رشد پایداری برسند و در نهایت با بحرانهای مالی و فنی مواجه شوند. از طرفی، این شیوهی مدیریت که بیشتر بر پایه خرید بازیکنان آماده و نه تربیت آنها است، نه تنها مانع از نوآوری و پیشرفت در فوتبال ایران میشود، بلکه به تیمهای ملی نیز آسیب میرساند.
مسئله دیگر، انتخاب سرمربی است. در حالی که تیمهای برتر آسیایی از مربیان با تجربه و صاحب نام خارجی بهره میبرند، تیمهای ایرانی معمولاً گزینههایی متوسط برای نیمکت خود درنظر میگیرند. هرچند که خوان کارلوس گاریدو و پیتسو موسیمانه هر دو از مربیان شناخته شده به حساب میآیند اما قابل مقایسه با نامهایی نظیر استفانو پیولی، ژرژ ژسوس و ماتیاس یایسل نیستند. علاوه بر این، سرمربیهای خارجی در فوتبال ایران، به دلیل شرایط خاص مالی و مدیریتی، نتایج مطلوبی نمیگیرند و این مسأله باعث عقبافتادگی بیشتر تیمها میشود.
در بحث جذب بازیکن نیز، پرسپولیس و استقلال بهجای خرید بازیکنان با کیفیت و نیازهای خاص خود، به دنبال نامهای بزرگ یا بازیکنانی میروند که بیشتر در پی پایان دوران حرفهایشان هستند؛ البته به این موارد، باید موضوع جذب بازیکنان خارجی را نیز افزود که خود حدیث مفصلی است که در این مجمل نمیگنجد. در نتیجه، با وجود اینکه این تیمها بازیکنان شناختهشده و گرانقیمتی دارند، در عمل کیفیت بازی آنها در سطح آسیا بسیار پایینتر از رقبای خود است.
اما شاید مهمترین ضعف در عملکرد این تیمها، نداشتن زیرساختهای مناسب برای رشد و پیشرفت باشد. در حالی که باشگاههای موفق آسیایی به زیرساختهای پیشرفته، آکادمیهای حرفهای، کادر پزشکی و مربیگری درجه یک دسترسی دارند، استقلال و پرسپولیس به دلیل مشکلات مختلف، از چنین امکاناتی بهرهمند نیستند. علاوه بر این، سیستم فوتبال ایران هنوز بهطور جدی به جوانان، استعدادیابی و آموزشهای تخصصی توجه نمیکند. به همین دلیل، استعدادهای بزرگ کشور معمولاً در دنیای فوتبال گم میشوند و تیمها نتوانستهاند به درستی از این ظرفیتها بهره ببرند.
در نهایت، لیگ نخبگان آسیا، درست همانطور که از اسمش پیداست، به یک لیگ برای نخبگان فوتبال قاره تبدیل شده است. در حالی که تیمهای ایران مدام در حال کنار آمدن با مشکلات داخلی و خارجی هستند، به نظر میرسد که جایگاه آنها در چنین لیگهایی همچنان محلی برای انزوا و عقبافتادگی خواهد بود. اگر استقلال و پرسپولیس نتوانند به خودشان بهطور جدی نظم بدهند، جوانگرایی کنند، مربیان توانمند و بازیکنان باکیفیت جذب کنند و زیرساختهای لازم را بسازند، قطعاً این وضعیت ادامه خواهد داشت و هیچوقت نمیتوانند به سطح نخبگان واقعی آسیا برسند.