طرفداری | روز گذشته، هشتادمین سالروز تولد یوزف دیتر سپ مایر، یکی از بزرگترین دروازهبانان تاریخ فوتبال و اسطورهای بیهمتا در فوتبال آلمان و باشگاه بایرن مونیخ بود. مایر که در ۲۸ فوریه ۱۹۴۴ در مِتِن باواریا متولد شد، با شخصیت کاریزماتیک و حرفهای خود، تأثیری جاودان بر این ورزش گذاشت.
سپ مایر تمام دوران حرفهای خود را در بایرن مونیخ سپری کرد که گواهی بر مهارت و تعهد مثالزدنی او است. او در سال ۱۹۵۹ و در سن ۱۵ سالگی به آکادمی جوانان بایرن مونیخ پیوست و در سال ۱۹۶۳ به دروازهبان اول تیم تبدیل شد. تعهد مایر و سبک خاص و متفاوتش او را به سرعت از دیگران متمایز کرد. به دلیل واکنشهای سریع و فوقالعادهاش، لقب گربه آنزینگ «Die Katze von Anzing» را گرفت.
در طول ۱۷ سال، او در ۷۰۹ بازی حضور یافت که این شامل ۴۷۳ بازی در بوندسلیگا با 137 کلینشیت میشود. همچنین مایر برای ۴۴۲ بازی متوالی که هنوز هم رکوردی دستنیافتنی محسوب میشود، به میدان رفت. بااینحال در کنار رکوردهایش، افتخارات او نیز خیرهکننده هستند:
- چهار عنوان قهرمانی بوندسلیگا (۱۹۶۹، ۱۹۷۲، ۱۹۷۳، ۱۹۷۴)
- چهار قهرمانی دیافبی پوکال (۱۹۶۶، ۱۹۶۷، ۱۹۶۹، ۱۹۷۱)
- سه قهرمانی در جام باشگاههای اروپا (۱۹۷۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۶)
- قهرمانی در جام بینقارهای ۱۹۷۶
سپ مایر بخشی از نسل طلایی بایرن مونیخ به همراه گرد مولر و فرانس بکن باوئر بود که موفق شدند افتخارات زیادی را کسب کنند.
در سطح ملی نیز، مایر ۹۵ بازی برای آلمان انجام داد و نقش کلیدی در قهرمانی یورو ۱۹۷۲ و جام جهانی ۱۹۷۴ داشت. چابکی، واکنشهای سریع و حضور مقتدرانه او، سبک دروازهبانی را متحول کرد. او یکی از اولین دروازهبانانی بود که از دستکشهای بزرگتر استفاده کرد و با برند «Reusch» همکاری کرد تا اینگونه بهتر بتواند توپ را کنترل و از دستهای خود محافظت کند، الگویی که نسلهای بعدی نیز از آن پیروی کردند.
هر چند افتخارات او تنها به عناوین تیمی محدود نمیشود. مایر در سالهای 1975، 1977 و 1978 بهعنوان فوتبالیست سال آلمان انتخاب شد و همچنین عنوان «دروازهبان قرن فوتبال آلمان» را نیز کسب کرد.
تغییر مسیر سرنوشتساز؛ از خط حمله به دروازه
در تاریخ فوتبال، لحظاتی وجود دارند که چنان سرشار از تصادف و شانساند که گویی سرنوشت آنها را رقم زده است. یکی از این لحظات در زندگی سپ مایر، در یک مسابقه معمولی رقم خورد. مسابقهای معمولی که همه چیز را تغییر داد.
پیش از اینکه سپ مایر تبدیل به یکی از بهترین دروازهبانهای تاریخ شود، او بهعنوان مهاجم برای باشگاه «TSV Haar» بازی میکرد. در یک مسابقه در رده جوانان مقابل تیم بایرن مونیخ، دروازهبان اصلی تیم مایر مصدوم شد و او داوطلب شد که درون دروازه قرار بگیرد؛ آن هم باوجوداینکه تجربه زیادی نداشت. در آخر نتیجه آن مسابقه، شکستی سنگین با نتیجه ۱۲-۰ بود؛ اما در میان این آشفتگی، استعداد خام مایر نمایان شد. چابکی و شجاعتش توجه مربیان بایرنی را جلب کرد و آنها او را ترغیب کردند که به طور دائم درون دروازه بماند. طبق گفته مایر: «بعد از آن بازی گریه کردم، اما آن اشتباه، بهترین اشتباه زندگیام بود». این تصمیم، آغاز تولد یک اسطوره بود. مایر همچنین با شوخطبعی خاص خود درباره این اتفاق گفت:
گاهی اوقات برای شوخی در دروازه میایستادم؛ اما مصدومیت دروازهبان اصلی باعث شد که این پست دائمی من شود.
مقتدر اما شوخطبع
سپ مایر ترکیبی از قدرت بدنی، شوخطبعی و توانایی خارقالعاده در خواندن بازی حریف با پشتکاری مثالزدنی بود. همین ویژگیها، همراه با تلاش بیوقفه، باعث تمایز او از دیگران میشدند. بااینحال او بهخاطر شوخیهایش، روحیه شاداب و خندههایش مشهور بود و در رختکن بایرن مونیخ همیشه فضای تیم را سبک میکرد. همتیمیهایش از خاطراتی یاد میکنند که او کفشها را پنهان میکرد، حرکات مربیان را تقلید میکرد و در لحظات دشوار و پر تنش، باعث خنده دیگران میشد.
یکی از مشهورترین حرکتهای او نیز به سال 1976 باز میگردد، زمانی که قهرمانی بایرن مونیخ از قبل قطعی شده بود و مقابل بوخوم نیز با نتیجه 2-0 پیش افتاده بودند؛ اما ناگهان یک اردک به درون زمین آمد و مایر که تقریباً کاری برای انجام دادن نداشت، دروازهاش را ترک کرد تا آن اردک را بگیرد و تلاشهای گربه آنزینگ برای گرفتن این اردک، هر بار با تشویق و همراهی هواداران همراه میشد. حرکتی که یکی از نمادینترین صحنههای بوندسلیگا را رقم زد.
تلاش سپ مایر برای گرفتن اردک
بااینحال مایر با وجود شوخطبعیاش، رویکرد بسیار حرفهای داشت و شخصیت کاریزماتیک او در زمین مثالزدنی بود. دتمار کرامر درباره شاگرد خود در بایرن مونیخ گفت: «سپ دروازهبانی را به یک هنر تبدیل کرد. او بیشتر از همه تمرین میکرد، حتی در دوران کهولت».
یک پایان تلخ و اولی هونس در نقش منجی
دوران حرفهای درخشان سپ مایر به طرز ناگهانی و غمانگیزی در ۱۴ ژوئیه ۱۹۷۹ و بر اثر یک تصادف رانندگی متوقف شد. او در حین رانندگی با خودروی مرسدس خود در یک هوای بارانی، به دلیل لغزندگی جاده کنترل ماشین را از دست داد و بهشدت با خودرویی دیگر برخورد کرد. در ابتدا، او را به یک بیمارستان محلی منتقل کردند و تشخیص اولیه فقط شکستگی چند دنده بود. بااینحال اولی هونس، همتیمی سابق او و مدیر تازه منصوبشده بایرن مونیخ، از مایر عیادت کرد و احساس کرد که وضعیت او نگرانکنندهتر از چیزی است که تشخیص داده شده بود.
هونس بهسرعت اقدامات لازم را انجام داد و انتقال مایر را به بیمارستانی در مونیخ ترتیب داد. در آنجا پزشکان متوجه آسیبهای واقعی او شدند، پارگی ریه، جابهجایی کبد، پارگی دیافراگم و خونریزی داخلی شدید. مایر تحت عمل جراحی اضطراری قرار گرفت که جانش را نجات داد. او بعدها گفت: «اولی هوینس زندگی من را نجات داد».
در آن دوران، هونس نقش یک مربی و حامی را برای مایر ایفا کرد. او اطمینان حاصل کرد که مایر بهترین مراقبتهای پزشکی و توانبخشی ممکن را دریافت کند؛ اما حمایت او فقط به مسائل پزشکی محدود نبود. هونس کسی بود که مایر را تشویق کرد تا نهتنها از آسیبهای جسمانی عبور کند، بلکه شک و تردیدهای ذهنی را نیز پشت سر بگذارد. این رابطه نهتنها موفقیت فردی مایر را تضمین کرد، بلکه فرهنگی را در بایرن مونیخ پایهگذاری کرد که در آن همبستگی و حمایت متقابل، فراتر از مشکلات و چالشها، ارزشمند بود.
بااینحال، این اتفاق باعث شد که مایر در سن ۳۵ سالگی از فوتبال کنارهگیری کند و تلاشهای او برای بازگشت دوباره به میادین، بیفایده بودند؛ اما نجات یافتن از این حادثه به او اجازه داد تا میراث خود را خارج از زمین و بهعنوان یک مربی و راهنما ادامه دهد.
میراثی که ادامه پیدا کرد
اولی هونس که زمانی برای بایرن مونیخ در مستطیل سبز بازی میکرد و در آن مقطع بهتازگی به کادر مدیریتی تیم اضافه شده بود، اطمینان حاصل کرد که سپ مایر همچنان نقشی حیاتی در این باشگاه داشته باشد.
به همین خاطر، برای او سمتی بهعنوان مربی دروازهبانان در نظر گرفت، هونس بعدها گفت: «سپ، خانواده ما بود. ما به او چیزی بیش از یک خداحافظی بدهکار بودیم» این اقدام، پیوندی را محکم کرد که فراتر از فوتبال بود. مایر با پرورش دروازهبانهای بزرگی مانند اولیور کان، میراث خود را فراتر از دوران بازیگریاش تثبیت کرد. او در بین سالهای 1988 تا 2004، مربی دروازهبانهای آلمان بود و در بین سالهای 1994 تا 2008 نیز مربی دروازهبانهای بایرن مونیخ بود.
او در دوران مربیگریاش تأثیر قابلتوجهی بر دروازهبانهای نسل بعدی، بهویژه الیور کان داشت. یکی از جنبههای مهم روشهای آموزشی او، تغییر سبک سنتی تمرینات دروازهبانی بود. او تمرینات متنوع و غیر تکراری را جایگزین تمرینات یکنواخت کرد. این رویکرد، انقلابی در تمرینات دروازهبانی بایرن مونیخ ایجاد کرد. کان بعدها درباره اولین برخوردش با مایر گفت:
با خودم گفتم تو تا الان فکر میکردی دروازهبان خوبی هستی؟ آن را فراموش کن! خیلی زود متوجه شدم یک سطح دیگر از دروازهبانی وجود دارد که من هنوز به آن نرسیدم و سپ مایر با تمرینهایش خیلی زود این را توضیح داد و به من نشان داد که باید چه چیزی را درک کنم. کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت.
اولیور کان در کنار استاد خود، سپ مایر
از دروازهبانی تصادفی در یک بازی جوانان تا رسیدن به قلههای افتخار در فوتبال جهان، داستان زندگی سپ مایر، داستانی از تغییر مسیرهای سرنوشتساز و تبدیل اشتباهات به فرصتها است. او که با شجاعت و پذیرش یک شکست سنگین در اولین روز دروازهبانیاش، به بهترین اشتباه زندگیاش رسید.