طرفداری | روی کاستا، رییس باشگاه بنفیکا که پیشتر مدیر ورزشی این باشگاه بود، پس از فروش 25 میلیون یورویی لازار مارکوویچ به لیورپول به قرمزها درباره استعداد این وینگر صرب، اطمینان داد:
سرعت و تکنیک لازار در لیگ برتر، تعیینکننده خواهد بود. او به راحتی میتواند از مدافعان عبور کند و همیشه برای یادگیری انگیزه دارد.
آورام گرانت، سرمربی اسبق چلسی که در پارتیزان بلگراد سرمربی مارکوویچ بود، پا را در تمجید از او فراتر گذاشته بود:
غیر از کریستیانو رونالدو و لیونل مسی، مارکوویچ بهترین استعدادی است که در 19 سالگی دیدهام. کافی است او رشد کند و بعد از آن، هیچکس توانایی متوقف کردنش را نخواهد داشت.
پس از فروش لوئیس سوارز به بارسلونا، جذب این استعداد که در سهگانه داخلی بنفیکا در فصل 14-2013 نقش مهمی ایفا کرد، میتوانست تقویت مهمی برای ترکیب تیم برندان راجرز به شمار رود. در دنیای واقعی، چنین اتفاقی نیفتاد. مارکوویچ هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند و در تطبیق با لیگ برتر انگلیس به مشکل خورد. دوران مارکوویچ در لیورپول، به قدری بد بود که او در کنار اندی کارول، آلبرتو آکوئیلانی و ماریو بالوتلی از جمله بدترین خریدهای تاریخ قرمزها محسوب میشود و در آن زمان، پنجمین خرید گرانقیمت تاریخ لیورپول بود.
یکی از امیدهای کاذب لیورپول در تابستانِ بد 2014
مارکوویچِ صرب فقط 34 بار پیراهن قرمزها را پوشید و سه گل زد، یک پاس گل ارسال کرد، یک کارت قرمز گرفت، چهار بار به تیمهای دیگر قرض داده شد و مدتی هم در تیم زیر 23 سال لیورپول قرار گرفت. پس از 4.5 فصل ناموفق، او با انتقالی آزاد در ژانویه 2019 به فولام پیوست. بعد از آن، همه چیز بدتر شد.
در همان تابستان، مارکوویچ به پارتیزان بلگراد، تیم دوران نوجوانیاش برگشت و بعد از سه سال راهی فوتبال ترکیه شد تا برای غازیآنتپسپور و ترابزونسپور به میدان برود. حالا؟ او در باشگاه نهچندان قدرتمند بنییاس امارات بازی میکند. چرا اوضاع برای مارکوویچ در لیورپول اینقدر بد پیش رفت و دوران حرفهای او نابود شد؟ فرصتهای از دست رفته، بدشانسی، خشم و ناامیدی قصه استعدادی است که هرگز شکوفا نشد.
مارکوویچ که در کودکی طرفدار چلسی بود و پوستر جانفرانکو زولا را در اتاقش داشت، به چهارمین خرید لیورپول در تابستان 2014 تبدیل شد؛ تابستانی که ریکی لمبرت، آدام لالانا، دژان لوورن، امره جان، آلبرتو مورنو و ماریو بالوتلی به آنفیلد آمدند. باشگاه لیورپول به قدری به مارکوویچ اطمینان داشت که پیراهن شماره 7 سوارز را به او پیشنهاد کرد اما بازیکن این را نپذیرفت تا پیراهن شماره 50 را به تن کند.
کمیته نقل و انتقالات باشگاه با برندان راجرز اختلاف نظر داشت چرا که درخواستهای سرمربی همیشه اجابت نمیشد. مثلا راجرز، خواهان جذب اشلی ویلیامز و رایان برتراند بود اما باشگاه برای او، ممدو ساخو و آلبرتو مورنو را خرید. اما در مورد مارکوویچ، تیم نقل و انتقالات و سرمربی، اتفاق نظر داشتند. پدیده جوان لیورپول پس از پیوستن به تیم جدیدش گفت:
میدانم که توانایی تبدیل شدن به یکی از بهترین بازیکنان لیگ برتر را دارم، شاید به این خاطر که در همه فصلهای فوتبالم توانستهام قهرمان شوم.
او بخش مهمی از تور پیشفصل را به علت مصدومیت از دست داد و بعد از آماده شدن، نتوانست به ترکیب اصلی تیم راجرز برسد. او برای بازی در فوتبال انگلیس باید قدرت بدنیاش را بیشتر میکرد و مربیان تیم به او تاکید داشتند حین مالکیت توپ و بدون آن با شدت بیشتری بازی کند اما او اعتنایی نکرد و در نتیجه در نیم فصل اول حضورش در لیورپول فقط سه بازی را از ابتدا شروع کرد.
البته شرایط لیورپول هم برای تطبیق یک بازیکن جوان، ایدئال نبود چون قرمزها هنوز در شوک از دست دادن قهرمانی فصل گذشته و لیز خوردن جرارد قرار داشتند. سه باخت در پنج بازی ابتدایی هم فضایی منفی را پیرامون لیورپول ساخته بود. سیمون مینیوله، دروازهبان پیشین لیورپول در این خصوص میگوید:
شرایط آن فصل برای لازار ایدئال نبود و رقم بالای انتقالش، فشار بیش از اندازهای روی شانههای چنین بازیکن جوانی گذاشت. او باید با کشوری جدید، زبانی جدید و سبک جدیدی از فوتبال وفق پیدا میکرد.
مارکوویچ بیرون از لیورپول هم زندگی راحتی نداشت و نتوانست با خود شهر هم تطبیق پیدا کند. او در گفتگویی با یک روزنامه صرب گفته بود:
انگلیسیها کمی سرد هستند. زندگی خارج از لندن هم سخت است. باید 200% وقت را به فوتبال اختصاص دهید. صبحانه و ناهار و تمرین همه در باشگاه است، به خانه میروید و روز تمام است. نه کسی هست که با او همصحبت شوید و نه تفریحی. روزها سخت و کسلکننده است. هوا هم همیشه بارانی است و نمیتوان هیچ کاری کرد. من از لیسبونِ همیشه آفتابی آمده بودم.
فصل ناامیدکننده لیورپول با اخراج مارکوویچ در تساوی 1-1 مقابل بازل در لیگ قهرمانان اروپا و حذف از این تورنمنت تکمیل شد. با رسیدن فصل بهار، شیرازه لیورپول از هم پاشید. مارکوویچ از تیم کنار گذاشته شد، لیورپول فقط دو بازی از 9 بازی پایانی لیگ را برد و فصل را با شکست تحقیرآمیز 6-1 مقابل استوک سیتی به پایان برد. آخرین بازی مارکوویچ برای لیورپول، نیمهنهایی جام حذفی مقابل استون ویلا در آوریل 2015 بود که بین دو نیمه تعویض شد و جایش را به بالوتلی داد.
در آگوست 2015، با ورود مهاجمانی چون دنی اینگز، کریستین بنتکه و روبرتو فیرمینو، مارکوویچ بهصورت قرضی به فنرباحچه پیوست اما مسئولان لیورپول اصرار داشتند او هنوز بخشی از برنامه طولانیمدت باشگاه است.
دوران فنرباحچه نیز امیدوارکننده پیش نرفت
انتقال به ترکیه، حسرتی بزرگ برای مارکوویچ شد چون تنها دو ماه از شروع فصل نگذشته بود که راجرز اخراج شد و یورگن کلوپ به لیورپول آمد. شاید با آمدن کلوپ، او میتوانست نظر سرمربی جدید را جلب کند چرا که اعتقاد داشت راجرز به او اعتماد ندارد:
رابطهام با راجرز خوب نبود. او در پستهای زیادی به من بازی نداد اما در پست اصلی خودم نه. وقتی بهعنوان بازیکن قرضی از تیم جدا شوید، دیگر آن نگاه سابق به شما وجود ندارد، مهم نیست چهقدر خوب یا بد باشید. اگر راجرز به من میگفت به تو نیاز دارم و نباید بروی، قطعا میماندم اما او چنین چیزی به من نگفت. کلوپ به من بازی نمیداد اما رابطه خوبی داشتیم چون میدانستم او برنامههای خودش را دارد.
در 21 بازی برای فنرباحچه، مارکوویچ دو گل زد اما مصدومیت شدید همسترینگ، فصل او را در فوریه 2016 تمام کرد. در تابستان بعدی، او به طور قرضی راهی اسپورتینگ شد. تنها پس از شش بازی در لیگ پرتغال و آن تیم آشفته لیورپول، قرارداد قرضی به طور توافقی فسخ شد. مارکوویچ در ادامه فصل به هال سیتی رفت؛ جایی که تیم سقوط کرد و امیدی برای انتقال دائمی باقی نماند.
او در خصوص سختیها و مشکلات قرض داده شدن گفت:
وقتی به تیم دیگری قرض داده میشوید، خیلی سخت است خودتان را ثابت کنید، بهخصوص وقتی بندی برای خرید دائمی نیست. شما بازیکنِ آن باشگاه نیستید و باید 10 برابر بازیکن آن باشگاه تلاش کنید. لیورپول هم نمیخواست مرا با قیمتی کمتر از مبلغ خرید بفروشد، پس مرا مدام به تیمهای دیگر قرض میداد.
هیچ باشگاهی حاضر نشد درخواست 16 میلیون پوندی لیورپول برای فروش این استعداد سوخته صرب را قبول کند و این شد که او یک دقیقه هم در تیم یورگن کلوپ بازی نکرد. پس از انتقال قرضی به اندرلخت، او توانست در بلژیک بازهم مهاجم خوبی شود اما در نقل و انتقالات تابستانی 2018، اندرلخت و لیورپول برای انتقال دائمی توافق نکردند. پس از این اتفاق، کلوپ او را به تیم زیر 23 سال باشگاه فرستاد. نیل کریچلی، سرمربی تیم رزرو لیورپول اما تجربه خوبی از حضور مارکوویچ دارد:
از حضورش لذت بردیم چون با جوانترها عالی و متواضع رفتار میکرد، حرف گوش میداد و رفتارش حرفهای بود.
لازار مارکوویچ در تیم دوم لیورپول
اگرچه مارکوویچ اعتقاد داشت قیمتگذاری بالایی که لیورپول روی او داشت، باعث نابودی فوتبالش شده است. در ژانویه 2019 پس از 4 سال از آخرین بازی برای لیورپول، او به صورت آزاد به فولام رفت و 1 میلیون پوند در هزینههای قرمزها صرفهجویی شد.
درست است که بنفیکا با فروش مارکوویچ فکر میکرد او را ارزان فروخته اما در حقیقت آنها سود مهمی کردند. با نگاه به گذشته میتوان دریافت که انتقال به لیورپول در سن کم برای این پدیده صرب، اشتباه بزرگی بود اما وقتی تیمی مثل لیورپول برای یک استعداد اقدام میکند، رد کردن آن بسیار سخت است و بعید است این پیشنهاد دوباره تکرار شود. البته لیورپول با سیاستهایش درباره این خرید نسبتا گران نیز کمتر از مارکوویچ ضرر نکرد و 25 میلیون یورو را به آتش کشید.
دوران حرفهای مارکوویچ بعد از بازگشت به پارتیزان و ترکیه حالا به بنی یاس امارات کشیده شده و حالا او در 31 سالگی، یک بازیکن کاملا فراموششده است.
گزارش جیمز پیرس برای اتلتیک
نگارش در آوریل 2022؛ ترجمه با اندکی دخل و تصرف