کامران و هومن در گروه بلک کتس - آلبوم سیندرلا
۱۳۷۸ - 1999
ترانه و آهنگ : شهبال شبپره
تنظیم : دیوید بتسامو
صد سال پیش تو شهری از مشرق زمین
برو بیایی بود که بابا بیا و ببین
میگن تو اون شهر یه جایی همون ورا
سلطانی داشت قصر و برو و حرمسرا
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چِل صیغه داشت
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چل صیغه داشت
باریک و بلند! داشتش
ظریف و لَوَند! داشتش
موفرفری و گیسوکمند از همه رنگ نازو قشنگ رنگ و وارنگ! داشتش
یکی پیرنش گلگلی و یکی دیگشون لبگلی بود
اما میون اون همه گل
تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
همه میدونستن سوگلی جونش بود
همه میدونستن سوگلی جونش بود
قند تو قندونش بود نمک نمکدونش بود
اما خبر نداشت شبا سوگلی
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
سوگلی لباش سرخ تنش سبزه بود
همیشه رو اون کنج لباش خنده بود
سوگلی لباش سرخ تنش سبزه بود
همیشه رو اون کنج لباش خنده بود
تپل مپل تودل برو
هلوی پوست کنده بود
تپل مپل تودل برو
هلوی پوست کنده بود
باریک و بلند! داشتش
ظریف و لَوَند! داشتش
موفرفری و گیسوکمند از همه رنگ نازو قشنگ رنگ و وارنگ! داشتش
یکی پیرنش گلگلی و یکی دیگشون لبگلی بود
اما میون اون همه گل تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
تُپُلی واسش سوگلی بود
سلطانو شبها سوگلی خواب میکرد
بیسرصدا چفت درو وا میکرد
تو تاریکی یواشکی میرفت پایین
پسر حکیم باشی رو بیخواب میکرد