اختصاصی طرفداری | شاید با نگاه کردن به رفتار خونسرد، آرام و متین او، متوجه این موضوع نشویم. البته همیشه اینگونه نیست، همانطور که ماه گذشته در گودیسون پارک دیدیم!
حتی خود او هم شاید هنوز این را درک نکرده باشد. وقت سر خاراندن هم ندارد. برنامه مسابقات بسیار فشرده بوده است؛ ۲۸ بازی از زمان آخرین وقفه بینالمللی در ماه نوامبر، و ۱۸ بازی فقط در سال ۲۰۲۵.
بنابراین این سرمربی از لحظه بیدار شدن به فوتبال فکر میکند و احتمالاً هنوز فرصت نکرده است مکثی کند و به دستاوردهایش بیندیشد.
شاید دوشنبه آینده، دو هفته بدون فوتبال بالاخره فرصتی برای این کار پیدا کند. وقتی او با یک پرواز کوتاه به خانه خود در زووله بازمیگردد، ممکن است، فقط ممکن است؛ ناگهان به این واقعیت پی ببرد که به قهرمانی لیگ کاپ دست یافته است، در آستانه قهرمانی بدون رقابت در لیگ برتر قرار دارد، و شاید حتی (در رویای محال و خیالپردازیهایش) به قهرمانی اروپا هم دست پیدا کند.
بااینوجود، او حتی اگر از اینجا تا پایان فصل فقط قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد، باز هم یکی از بهترین فصلهای نخست مربیگری تاریخ لیگ برتر را رقم زده است.
با آغاز فصل و در سایهی یورگن کلوپ بزرگ، با تنها یک خرید جدید، فدریکو کیهزا که چندان هم شکوفا نشد، رسیدن به جمع چهار تیم برتر یک موفقیت قابلانتظار به نظر میرسید. ولی همانطور که از آغاز فصل بهواسطه موفقیت دائمی به آن اشاره داشتم، او به چیزی بیشتر از قبولی در آزمون اولین فصل رهبری تیم خود دست پیدا کرده است و طوفانهای زیادی را پشت سر گذاشته است.
«اما»، این امای عظیمی است، اما اگر او هر سه جام را به دست آورد؟
در آن صورت، این یکی از بزرگترین فصول مربیگریای خواهد بود که فوتبال به خود دیده است، بدون هیچ شکی… چه برسد به بهترین فصل اول یک مربی یا بهترین فصل در فوتبال انگلیس.
شش روز آینده تعیین خواهد کرد که این فصل در تاریخ چه جایگاهی خواهد داشت. پسران و دختران جوانی که در آنفیلد شاید برای اولین بار طعم فوتبال را میچشند یا این تیم را از طریق تلویزیون دنبال میکنند، سالها بعد، در دوران پیری، این فصل را برای فرزندان و نوههایشان تعریف خواهند کرد.
بله، لیورپول و مربی جدید تیم، آرنه اسلوت، در اولین فصل حضور خود در مرسیساید و آنفیلد، در آستانه دروازههای بهشت ایستاده است.
امیرحسین صدر
11 مارس 2025
ماموریت ممکن؛ تیتر اکیپ درباره شانس پاری سن ژرمن مقابل لیورپول
اولین مانع در مسیر لیورپول، پاری سن ژرمن در لیگ قهرمانان در دیدار امشب است؛ تیمی که شاید بعد از شاگردان اسلوت، بهترین تیم اروپا در این فصل باشد. لیورپول در دیدار رفت با یک پیروزی غیرمنتظره ۱-۰ پا به این بازی برگشت میگذارد. آلیسون بکر، دروازهبان لیورپول، با نمایش بهترین بازی عمر خود، لیورپول را زنده نگاه داشت و تیمش در دقایق پایانی پیروزی غافلگیرکنندهای به دست آورد. نتیجهای که روزنامه فرانسوی اکیپ از آن با عنوان «سرقت انگلیسی» یاد کرد.
سپس، روز یکشنبه، قرمزها راهی لندن خواهند شد تا در فینال لیگ کاپ در ومبلی، مقابل نیوکاسل یا بهتر بگوییم، آنچه از تیم ادی هاو پس از بحران شدید مصدومیت و محرومیت باقی مانده، از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند.
اسلوت بر شانه غولهای گذشته ایستاده و همین حالا نامش در تاریخ این باشگاه پرافتخار ثبت شده است. این فصل میتواند بهترین فصل لیورپول از سال ۱۹۸۴ باشد؛ سالی که جو فاگان موفق شد قهرمانی لیگ، جام باشگاههای اروپا و جام میلک کاپ را به دست بیاورد.
اما این مرد طاس هلندی به خودش اجازه نداده است رویای موفقیت را در سر بپروراند.
نه، در هفتهای مثل این، اصلاً رؤیاپردازی جایز نیست. فقط میدانم باید واقعاً، واقعاً، واقعاً سخت کار کنم تا تیم را به بهترین شکل ممکن آماده نگاه دارم. این همان کاری است که از اول فصل و در هر بازی سعی در انجام آن دارم. وقتی مسابقهای مثل بازی هفته گذشته را پشت سر میگذارید، با خودتان فکر میکنید: "اصلاً میتوانم بخوابم؟ یا باید باز هم بیشتر تجزیهوتحلیلها را تماشا کنم؟" پس نه، در حال حاضر به هیچوجه در این مورد رؤیاپردازی نمیکنم. ما فقط روی کاری که باید در زمین انجام دهیم، تمرکز کردهایم. این هفته با پیروزی مقابل ساوتهمپتون در روز شنبه شروع بسیار خوبی داشتیم. حالا همه منتظر پاریسیها هستیم، همه مشتاق چنین مسابقهای هستند. در آنفیلد، دو تیم بزرگ بار دیگر رو در روی یکدیگر قرار خواهند گرفت.

درست میگوید، دو تیم بزرگ در برابر هم. رقیب اسلوت در این دیدار، لوئیس انریکه، معتقد است برنده این تقابل راهی فینال مونیخ خواهد شد. بماند که احتمالاً رئال مادرید یا همشهری آنها در نیمهنهایی در کمین نشستهاند.
انریکه هفته گذشته نیز با اطمینان اعلام کرد حتم دارد پاری سن ژرمن میتواند شکست یک بر صفر بازی رفت را جبران کند.
شاید قاطعیت او در ترجمه جملهاش کمی گم شود و گزافهگویی به حساب آید، اما این سرمربی اسپانیایی با توجه به بازیکنانی که در اختیار دارد، کاملاً حق دارد چنین اعتمادبهنفسی داشته باشد؛ بازیکنانی مانند عثمان دمبله که در اوج آمادگی است، خویچا کواراتسخلیا، و ستاره جوان، بردلی بارکولا، که خط حمله را تشکیل میدهند.
در خط میانی نیز ویتینیا و ژوآو نِوش حضور دارند، دو بازیکن پرتغالی کوچکاندامی که بازی را به گونهای هدایت میکنند که آدم را به یاد ژاوی و آندرس اینیستا در دوران طلایی بارسلونا میاندازند. انریکه در آن زمان مربی همین دو بازیکن بود، زمانی که در فصل ۱۵-۲۰۱۴ سهگانه تاریخی را برای بارسلونا فتح کرد و در همان دوران، اسلوت تازه سفر مربیگری خود را در تیم هلندی کامبور آغاز کرده بود. دنیایی فاصله، دنیایی تفاوت، اصلاً دنیایی دیگر!
اینک این دو سرمربی در یک سطح، موقعیت و دنیایی مشابه قرار دارند.
اسلوت در مورد تیم انریکه میگوید:
آنها تیمی بینقص و بسیار منظم، هماهنگ و تحت مدیریتی عالی قرار دارند و ما چهارشنبه گذشته این را از نزدیک تجربه کردیم. برخی اظهار میکردند ما ضعیف بازی کردیم، اما موافق نیستم. من فقط فکر میکنم آنها فوقالعاده خوب بازی کردند. پاری سن ژرمن کاملترین تیمی است که تاکنون با آن روبهرو شدهایم. وقتی میگویم «کامل»، البته که ما مقابل آرسنال و منچسترسیتی هم بازی کردهایم و تفاوت یا فاصله بزرگی بین این تیمها وجود ندارد، اما کیفیت و شدت بازی آنها در کنار سطح فنیشان، آنها را متفاوت و متمایز میکند. بهعلاوه، یک سرمربی فوقالعاده دارند، کسی که تیم را به گونهای هدایت میکند تا از هر بازیکن بهترین عملکرد را بگیرد. کار آسانی نیست.
با عذر از غول اروپا و دوستداران همیشهمدعی رئال مادرید، خیلیها معتقدند این بازی شایسته یک فینال بود، بهخصوص که پاری سن ژرمن قبل از دیدار هفته گذشته ۲۲ بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته بود. انریکه تیم جوانی در اختیار دارد که با هدایت او باید، و به احتمال زیاد قادر خواهد بود، حتی بهتر از آن چیزی که میبینیم، تبدیل شود.
از بسیاری جهات، این دو تیم در آغاز مسیرهای جدیدی هستند؛ پاری سن ژرمن در دوران پس از کیلیان امباپه، جایی که گالاکتیکوها و ستارههای بزرگ کنار گذاشته شدهاند و جای خود را به استعدادهای جوان، پرتلاش و پرانرژی دادهاند. و لیورپول در فصل گذار، پس از آنکه سرمربی افسانهایاش، یورگن کلوپ، از این تیم خداحافظی کرد.
به همین نکته آخر باید تأکید شود، البته اگر نیازی به یادآوری داشته باشد که این فصل برای اسلوت و تیم مربیگری خستگیناپذیرش چقدر فوقالعاده بوده است.
هیچکس، حتی شاید مسئولین لیورپول که او را بهعنوان گزینه نهایی انتخاب کردند، انتظار نداشتند که موفقیت اینقدر زود از راه برسد. تمامی کارشناسان، مفسرین، هواداران لیورپول و دوستداران فوتبال همگی انگشت به دهان ماندهاند. حتی اگر کلوپ، برخلاف فرگوسن که تیم فرسوده و نامتعادلی را برای دیوید مویس بهجا گذاشت، تیم خوبی را به اسلوت سپرد! و او چون گوهری گرانبها با آن برخورد کرد و با استادی به تراش آن پرداخت. هیچکس فراموش نمیکند مدیریت تیم اصلاً حکایت دیگری است!

البته، همانطور که خود این سرمربی هلندی بارها اشاره کرده، این را هم از یاد نمیبریم، لیورپول هنوز چیزی نبرده است!
اما پرچمی که هر هفته در سکوهای کوپ برافراشته میشود و شش سرمربی جاودانه لیورپول، بیل شنکلی، باب پیسلی، جو فاگان، کنی دالگلیش، رافا بنیتز و یورگن کلوپ را به تصویر کشیده است، شاید بهزودی نیاز به کمی ویرایش و طراحی جدید داشته باشد.
نمیتوان کتمان و پنهان کرد؛ حقیقت این است؛ آرنه اسلوت در اولین فصل حضور خود در لیورپول، بهراستی در آستانه دروازههای بهشت برین و جاودانگی ایستاده است.