طرفداری | در شبی دیوانهکننده و پر سر و صدای فوتبال اروپا در آنفیلد، لیورپول و پاری سن ژرمن تا سر حد توان به جان هم افتادند و این قرمزپوشان بودند که در خانه خود تحت فشار بیشتری قرار گرفتند.
این مسابقه شایسته آن است که بهعنوان یکی از کلاسیکهای لیگ قهرمانان از آن یاد شود، زیرا این دیدار در مرحله یکهشتم نهایی اعصابها را خرد کرد و یک بازی پرهیجان را از آغاز تا پایان رقم زد و همه را تا لحظات پایانی روی لبه صندلیهایشان نگه داشت.
عثمان دمبله، مهاجم پاری سن ژرمن، گل تعیینکننده را برای قهرمانان فرانسه به ثمر رساند تا پس از پیروزی لیورپول در پایتخت فرانسه در هفته گذشته، بازی را به تساوی بکشاند.
این گل باعث شد بازی به وقتهای اضافه برود و سپس ضربات پنالتی تیم غالب و برنده را تعیین کند. واقعیت این بود که هر دو تیم توانایی این را داشتند که در این فصل به مقام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا دست پیدا کنند. حالا با نگاه به دو بازی، با قاطعیت میتوانیم بگوییم اینبار «حق به حقدار رسید!»
لیورپول هفته گذشته یک پیروزی غافلگیرکننده را به دست آورد، اما این بار تمام فشارهای آنها نتوانست سد تیم لوئیس انریکه را بشکند؛ تیمی که در ضدحملات فوقالعاده خطرناک بود.
بهطرز باورنکردنی، لیورپول در هر ۳۹ باری که بازی رفت خارج از خانه را برده بود، موفق به صعود شده بود، اما با توجه به فرم قهرمان فرانسه، این بار آزمونی نهایی برای شاگردان آرنه اسلوت بود.
در دقایق ابتدایی، لیورپول طوری بازی را آغاز کرد که انگار میخواهد گربه را دم حجله به قتل برساند. شروع طوفانی بود و هوادارانی که جو فوقالعادهای ایجاد کرده بودند.
صلاح دو موقعیت طلایی در ابتدای بازی داشت و پس از نمایش بیرنگ و بویش در پاریس، این بار «فرعون مصری» به نظر میرسید در پی جبران است، ولی بهمرور صلاح و لیورپول، بهویژه در دو وقت اضافه، مومیایی شدند!
بسیاری از شبهای بزرگ اروپایی در آنفیلد به شکلی غیرقابلاجتناب به سوی شکوه لیورپول کشیده میشوند، گویی ادعای قدیمی بیل شنکلی درباره اینکه «کاپ میتواند توپ را به داخل دروازه بفرستد»، همیشه زمانی که جام اروپا و لیگ قهرمانان به سواحل مرسیساید میآید، به حقیقت میپیوندد.
گل «روح» لوئیس گارسیا مقابل چلسی در سال ۲۰۰۵، ضربه استیون جرارد مقابل المپیاکوس در همان فصل، کرنر سریع ترنت الکساندر-آرنولد و گل دیووک اوریگی مقابل بارسلونا در ۲۰۱۹، و بازگشت به گل دیوید فیرکلاف در آن فضای استثنایی مقابل سناتین در سال ۱۹۷۷، همگی در داستانهای معروف این باشگاه جاودانه شدهاند.
اما این بار، اوضاع متفاوت بود.
این یک شب فوقالعاده دیگر از فوتبال بود؛ مسابقهای بینهایت پرتنش و بیامان که در فضایی پرشور برگزار شد و حس یک کلاسیک واقعی را داشت. شبهایی مثل این معمولاً با پیروزی لیورپول به پایان میرسند. لیورپول با شجاعت جنگید، اما این بار، پاری سن ژرمن و هواداران پاریسی حاضر در آنفیلد، بهسادگی برترین میدان و سکوها بودند.

|
در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد!
|
آلیسون چهارشنبه گذشته در پارک دو پرنس لیورپول را نجات داده بود؛ در این دیدار هم با چندین واکنش درخشان تیمش را در بازی نگه داشت، اما این بار، او نتوانست لیورپول را نجات دهد. این بار، یک دروازهبان دیگر قهرمان میدان بود.
وقتی بازی به ضربات پنالتی کشیده شد، جانلوئیجی دوناروما دو پنالتی لیورپول را مهار کرد، درحالیکه آلیسون حتی به ضربات پاری سن ژرمن نزدیک هم نشد.
محمد صلاح اولین و تنها پنالتی میزبان را به ثمر رساند، نوبت داروین نونیز رسید، میدانستیم، میدیدیم، معلوم و واضح و روشن بود؛ ضربه او را جانلوئیجی دوناروما مهار کرد. عثمان دمبله سومین پنالتی پاریس را با زیبایی زد و ضربه بازیکن تعویضی دیگر، کرتیس جونز را دوناروما بار دیگر مهار کرد. دزیره دوئه گل خودش را زد و بازی تمام شد. اما جشن و پایکوبی اولین تیم پیروز فرانسوی در آنفیلد تازه آغاز شده بود!
اینبار ستاره بازی، دروازهبان پاریس بود
چنانکه این نخستین بار بود که لیورپول پس از پیروزی در دیدار رفت یک رقابت اروپایی، در آنفیلد از دور مسابقات کنار میرفت، این اولین باری بود که یک باشگاه فرانسوی در یک بازی حذفی در این ورزشگاه به پیروزی دست پیدا میکند.
همچنین این اولین بار بود که لیورپول در ضربات پنالتی در این رقابتها شکست میخورد. آنها در فینال جام باشگاههای اروپا ۱۹۸۴، رم را شکست دادند، در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۰۵ مقابل میلان پیروز شدند و در نیمهنهایی ۲۰۰۷، چلسی را در ضربات پنالتی شکست دادند. اما این بار، شانس یاریشان نکرد تا موفقیتهای گذشته را تکرار کنند.
حالا آنها باید تلاش کنند تا برای فینال لیگ کاپ روز یکشنبه آماده شوند، اما نیوکاسل یونایتد، حریفشان در ومبلی، قطعاً با دیدن مصدومیت ترنت الکساندر-آرنولد و ابراهیما کوناته، امید بیشتری پیدا کرده است.
هر دو تیم با ترکیبهای بدون تغییر نسبت به دیدار چهارشنبه گذشته در پارک دو پرنس وارد زمین شدند، اما در ابتدا به نظر میرسید این مسابقه متفاوت خواهد بود. در دقایق ابتدایی، پاری سن ژرمن کاملاً مسلط به نظر نمیرسید و از همان لحظه سوت آغاز، حریف خود را تحت فشار قرار داد، گویی که همهچیز به این بازی بستگی دارد.
آنها باید در دقیقه چهارم به گل میرسیدند. دومینیک سوبوسلای با یک حرکت درخشان از سمت چپ میانی نفوذ کرد و الکسیس مکآلیستر را پیدا کرد. مکآلیستر توپ را در مسیر محمد صلاح فرستاد، خیال میکردیم صلاح حتماً گل خواهد زد، اما ضربه او که در مسیر دروازه با واکنش فوقالعاده نونو مندش منحرف شد، از بالای دروازه به بیرون رفت.
در ده دقیقه ابتدایی، تمام فشار از سوی لیورپول بود. پاری سن ژرمن فرصت نفس کشیدن نداشت. لیورپول آنها را آنقدر تحت پرس شدید قرار داده بود که بازیکنان پاریس پاسهای اشتباه زیادی ارسال میکردند.
سپس پاری سن ژرمن گل زد و همهچیز تغییر کرد. عثمان دمبله در میانه میدان در فضایی باز، پاس نونو مندش را دریافت کرد و به سمت خط دفاعی لیورپول حرکت کرد. او توپ را به داخل و پشت مدافع کناری فرستاد و بردلی بارکولا آن را به داخل محوطه شش قدم سانتر کرد.
این سانتر باعث سردرگمی شد. ابراهیما کوناته تلاش کرد به توپ برسد، اما در انجام این کار تنها موفق شد آلیسون را فریب دهد و توپ آرامآرام به سمت دروازه غلتید. دمبله از روی هر دوی آنها پرید و توپ را بهراحتی از فاصلهای نزدیک با بغل پا وارد دروازه خالی کرد.
لیورپول کاملاً گیج شده بود و هیچ قدرتی برای متوقف کردن کنترل پاری سن ژرمن در میانه میدان نداشت. درست مانند هفته گذشته، پاریسیها کاری کردند که لیورپول تیمی درجه دو به چشم بیاید.
این کشمکش ادامه پیدا کرد.
در نیمه دوم اوضاع بهتر بود و لیورپول فکر کرد که در دقیقه ۵۴ به گل تساوی رسیده است. در یک لحظه پرهیجان، جانلوئیجی دوناروما شوت سنگین ترنت الکساندر-آرنولد را دفع کرد، آرنولد در برگشت توپ را به تیر دروازه زد و سپس توپ را برای سوبوسلای ارسال کرد تا گل بزند. اما لوئیز دیاز در ابتدای حرکت در موقعیت آفساید قرار داشت.
لیورپول دوباره حمله کرد. هواداران شور و هیجان تازهای حس کردند. دیاز در تیر نزدیک، با یک ضربه سر تماشایی، توپ را به سمت دروازه فرستاد.
درحالیکه هواداران لیورپول آماده بودند تا گل را جشن بگیرند، دوناروما با پرشی فوقالعاده، با دست راستش توپ را در آخرین لحظه از روی خط دروازه بیرون کشید.

در فرصتی دیگر، دیاز باید گل میزد، زمانی که صلاح بالاخره در بازی زنده شده بود و او را در موقعیتی طلایی قرار داد. اما دیاز اعتمادبهنفس لازم برای زدن ضربه را نداشت و فرصت از دست رفت.
پاری سن ژرمن با تمام توان از دروازه خود دفاع میکرد. صلاح یک والی مستقیم به سمت دروازه زد، زمانی که توپ روی یک ضربه کرنر به او رسید، اما از میان همه بازیکنان، این کواراتسخلیا بود که توپ را از روی خط دروازه بیرون کشید.
لحظهای آرامش در میانه این هیجان ایجاد شد، زمانی که الکساندر-آرنولد برای تکل زدن روی ویتینیا شیرجه زد و به نظر میرسید که استوکهایش در زمین گیر کرده است.
زانوی او به عقب و پشت بدنش خم شد. بلافاصله مشخص بود که مشکل جدی دارد و او مجبور شد از بازی خارج شود. جریل کوانسا جایگزین او شد. داروین نونیز نیز همزمان بهجای دیوگو ژوتا وارد زمین شد و لیورپول به حملات خود روی دروازه پاری سن ژرمن ادامه داد.
کوانسا روی یک ضربه آزاد از رابرتسون، با ضربه سر توپ را به تیر عمودی دروازه کوبید، اما باز هم پرچم آفساید بالا رفت. پاری سن ژرمن موقعیت چندانی نداشت، اما آنفیلد میدانست که این تقابل و مبارزه همچنان کاملاً متوازن است.
در لحظهای حساس، پاریس یک فرصت دیرهنگام به دست آورد. توپ در سمت چپ محوطه جریمه به کواراتسخلیا رسید. او خودش را تنظیم کرد و شوتی کاتدار زد، از دایو زیبای آلیسون گذشت، اما از بالای دروازه هم عبور کرد.
بازی به وقت اضافه کشیده شد.
پاری سن ژرمن وقت اضافه را بهتر آغاز کرد. نونو مندز با ضربه سر توپ را با اختلافی کم به بیرون فرستاد و تعویضی آنها، دزیره دوئه، با شوتی خلاقانه، توپ را فقط چند سانتیمتر کنار تیرک راست آلیسون زد.
پس از استراحت، آلیسون بار دیگر درخشش هفته گذشته را به یاد آورد و با واکنشی سریع، به سمت راست خود شیرجه زد و شوت دمبله را به کرنر فرستاد. دمبله با ناباوری به صحنه نگاه میکرد.
جشن و شادی پاریسیها؛ وصفناپذیر و بیپایان
پس از آن، جنگ فرسایشی آغاز شد و هیچیک از دو تیم نتوانستند راهی به دروازه پیدا کنند. همهچیز برای ضربات پنالتی آماده بود.
لیورپول همیشه مایل است در نیمه دوم بهسوی سکوهای کوپ حمله کند و ضربات پنالتی خود را در آنسو شلیک کند، ولی در پرتاب سکه داور، نه برای انتخاب زمین و نه برای ضربات پنالتی خوششانس نبود.
در ضربات پنالتی، پاریسیها کاملاً خونسردی خود را حفظ کردند و بهعنوان اولین تیم پیروز فرانسوی در دیدارهای حذفی اروپا، آنفیلد را ترک کردند. آغوش گرفتنهای انریکه و یارانش و جشن شادی با هوادارانشان، نشان از پیروزی پراهمیتی برای پاریسیها داشت. تیم خوب و جوانی که با کمی بخت خوش، بعد از غلبه بر لیورپول، میتواند در برابر چشمان مظنونین همیشگی اروپا، جام را از آنها بقاپد و شاید برای نخستین بار آرزوی خود را عملی کند. اگرچه پیروزی با ضربات پنالتی بهدست آمد، ولی باید گفت آنها با شایستگی از این مرحله عبور کردند.
غم و درد مردان قرمزپوش هم وصفناپذیر و بیپایان بود
درحالیکه پاریسیها به شادی در قلب مرسیساید ادامه میدادند، اسلوت احتمالاً با این تفکر بهسوی رختکن رفت: چه کار دیگری از دستان او و تیمش برمیآمد! شب گذشته، به قول علیرضا نجاتی که به شوخی بهعنوان مطلب دیروز میگفت: «دروازههای بهشت و کسب سهگانه در اولین فصل به روی اسلوت بسته شد!»
در میان شادی، رقص و پایکوبی مهمانان آنفیلد، پس از حذف لیورپول از معتبرترین رقابت باشگاهی اروپا، محمد صلاح بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و در زمین اشک ریخت. شاید او هم مانند ما تصور میکرد این آخرین فرصت او برای درخشش در میادین اروپایی و کسب آن توپ طلایی است، چنانکه شاید این آخرین مبارزه اروپایی فاندایک و الکساندر-آرنولد باشد. شاید دوران طلایی این بازیکنان با لیورپول به پایان رسیده است!

پاریس میرود تا شاید در میان برندگان همیشگی، قد علم کند و بر قله اروپا بایستد و لیورپول میرود تا بعد از فینال لیگ کاپ در روز یکشنبه، به مبارزه خود برای قطعی کردن هرچه سریعتر لیگ برتر، اقدامات لازم را انجام دهد!
اگرچه همه میدانیم؛ حذف از اروپا حکایت دیگری دارد! خروج از رقابت قهرمانی اروپا برای بزرگانش، همیشه با دردی همراه است؛ دردی جانکاه. همیشه…