سورنا
بی راهه نیست طرف راه
زخم شرر ما، می زنه به شرفت آروم باش
طعم خطر تاریخه توی قلم ما
نه تو نیستی طرف حساب
زدم به پام، زخم کمر دارو
طناب اتصالمون نالید تو خلع دار
تو خفا پیچید دور کمر ماری
که با ولع تموم میشد ولع ما
طلب قدرت شد ثمر راهمون
میخوایم همو بدریم
حالا یکی غلطه یکی طلبه رسیدن به شرفه
تف تو قلمِ خامی که وسط کویر میده خبرِ باغ
همون بهتره ادبِ لال
کاش کِش میومدی تو جات،.....
دِ بگو زخم هنر رو نبره کاسبی
ما تیزی می ساختیم از قلم داغ
واقعیتم اینه که نَرَمه آینده ام
هستم تا ته تو خطر خاک
با این امکان کم که نرم به ...
ورم پرچمای قدرت رو بکشید محکم، به دهن شانس
مرگ همیشه خبر داغ بود
باشه علی نبره یاد
نگاهت همینو می گفت توی روز دفن
رفته حالا علی از زخم پاها،
شایع
می بُرم اما آرزو کم نی
بدنم داره از حال میره تو تمرین
شاگرد خودمم خودم هم مربیم
زدم تو انضباط زدم تو تغییر
همه حواسم به کارامه
تنها وقت استراحتم تو روز، وقت ناهاره
حرفا زده، وعده ها داده این آدم
این سری شروع با دنده چهاره
آماده کردم یه طومار، لیست از کارها
ببخشید منو یه مدتی نیستم دادا
دیگه تو چاه نمیرم با این طنابا
عوض قبل کار می کنم بیشتر حالا
مدام تو برنامم و هدف و انجام دادن
نه صبر دارم اصلا نه هنوز اعصاب دارم
پاک شده دیگه هپروته از کارنامم
خیلی چیزها رو تیک زدم و باز هارم
وایستادم
انگار طلب دارم از همه
راه من یا بهشته، یا جهنمه
کاش می شد ساعت نگذره
حالم خوبه اینکه نگرانم، بده
هی احساس می کنم دارم عقب می مونم
خوب و درست همه رو غلط می دونم
قد کافی باهاشون بد هست میونهام
یه بار جوون بودیم نچسبید اونم
خلوت
نه نای موندن هست نه پای رفتن و
نه چیزی دیگهمیده بهم حال قبلا و
نه میخوام همه تو دلاشون جا بدن منو
دیگه فکر و خیال شدهکار هر شبو
نه روی دیگه ی ادما عجیبه واسم
نه دیگه برام مهمه برقصه کسی به سازم
نه تب میکنم برا کسی که نمیره واسم
ديگه مهم نی جفت شیش نشینه تاسم
چرا واسه نجات بقیه فرشته باشم
وقتی هیچکس نمیسوزه دلش به حالم
وقتی خوبیا نمیاد بهچش عالم
تنهاییام مثل بهشته واسم
هیشکی نمیکنه تره خورد برات
میخوانت ا چراغت اگه غول دراد
اگه میخوای ازخدا نخوان خفه خون برات
باید جوری را بری یه موقع بدشون نیاد
تتلو
من از همه بُریدم از همه کلاً
چپیدم توو اتاق لامصب خودم
بسمه دوییدن از همه پُرم
به چشمم همه آدما مسخره شدن
من خودم پُرِ معضلم
ولی خب دارم مسئله تو رو هم
من خودم دوس ندارم
توو ساکِ باشگام یه دونه اسلحه کنم
خودم که مقصدم بن بسته
خراب نمیکنم مقصد تو رو هم
آره خودم خواستم تنها باشم
چون یه کمی خستمه گلم
خسته اَ این شب بیداریا
خسته اَ این کوفتِگیا
خسته اَ این زهرِ ماریا
بذا حالم خوب شه بیا