به نام خدا
.
قالب: غزل
.
یارا تو مرا جانی ، من بی تو کجا باشم ؟
تا بندِ تو ام ای دوست ، حاشا که جدا باشم
.
زین خلق امیدی نیست ، دلبر ز خدا جویم
تا روزِ وصالت من ، مشغول دعا باشم
.
تا روی تو را بینم ، تا جان بدهم بر عشق
این ها همه پاسخ بود ، بر اینکه چرا باشم ؟
.
هر دم تو در این ذهنی ، در یاد تو مانایی
ای کاش که یک لحظه ، در فکرِ شما باشم
.
«تا خار غم عشقت ، آویخته در دامن»¹
من طالب غم ها و ، هر جور و جفا باشم
.
جز مهر تو در قبلم ، مهری ندهم من راه
تا روز نبودن من ، زنجیرِ وفا باشم
.
صد لعن بر این دنیا ، زان چشمِ تو گریان کرد
ای کاش به غم هایت ، با عشق دوا باشم
.
امّید بر آن روزی ، کز عشق به تو جانا
شایسته مخاطب بر ، پیغامِ صبا باشم
.
۱: مصراع از غزل سعدی تضمین شده است