حوالی ظهر 27 مارس 1977، یک بمب کوچک در یک کافه در فرودگاه لاس پالماس در گرن کاناریا منفجر شد. چندین نفر زخمی شدند و سرویس های امنیتی اطلاعاتی دریافت کردند که ممکن است بمب دیگری در فرودگاه وجود داشته باشد. در نتیجه کل فرودگاه بسته شد و هواپیماهایی که در حال حاضر در هوا هستند به فرودگاه لوس رودئوس تنریف هدایت شدند.
فرودگاه Ros Rodeos در تنریف تنها فرودگاه جزیره در آن زمان بود (دومین فرودگاه بسیار بزرگتر، تنریفو سور، تنها در 8 نوامبر 1978 به طور رسمی افتتاح شد) و برای جابجایی هواپیماهای مسافربری بزرگ سازگار نبود. علاوه بر این، فرودگاه دارای رادار و امکانات فنی به اندازه کافی بزرگ برای رسیدگی به ترافیک هوایی بزرگ نبود - از جمله هیچ ماشین "فالو من" برای هدایت ترافیک. بدتر از آن، در آن روز روشنایی باند فرودگاه خراب شد و تنها دو کنترلر در برج بودند.
هواپیمای منحرف شده به تنریف شامل دو بوئینگ 747 - یک بوئینگ 747-206B، پرواز KLM 4805، و یک بوئینگ 747-121، پرواز پان امریکن (PanAm) PA 1736 بود. هواپیمای هلندی از آمستردام پرواز می کرد، در حالی که هواپیمای آمریکایی لوی یورک پرواز می کرد. این هواپیماها به ترتیب در ساعت 13:38 و 14:15 به زمین نشستند. مدت کوتاهی پس از آن، وضعیت در گرن کاناریا به حالت عادی بازگشت و کنترلرهای ترافیک هوایی شروع به تسهیل ترافیک در فرودگاه کردند.
کاپیتان هلندی، Jacob Veldhuyzen van Zanten، از این وضعیت و سفر طولانی بسیار ناراضی بود، زیرا KLM محدودیت های بسیار سختی برای ساعات کاری خدمه داشت. بنابراین، اقامت طولانی مدت در تنریف می توانست منجر به فراتر رفتن از محدودیت ها شود و در نتیجه خدمه مجبور شوند شب را در جزیره بگذرانند و پرواز را به روز بعد موکول کنند. بنابراین او درخواست کرد که هواپیما را در تنریف سوخت گیری کند تا زمان را در گرن کاناریا تلف نکند.
به دلیل رویهها، مسافران مجبور بودند در حین سوختگیری از کشتی پیاده شوند که این امر کل عملیات را طولانیتر کرد (تاخیر دیگر به دلیل مشکلات در جمعآوری مسافرانی بود که در اطراف فرودگاه پراکنده شده بودند). در حین سوختگیری، هواپیمای KLM ترافیک فرودگاه را مسدود کرد، بنابراین هواپیمای پانام نتوانست بلند شود و باید منتظر ماند تا فضایی در دسترس باشد. هر دو خدمه به طور فزایندهای بیصبر میشدند، کنترلکنندههای ترافیک هوایی خسته بودند و هوا شروع به خراب شدن میکرد.
ساعت 16:58 بود که هواپیمای KLM شروع به آماده سازی برای ترک فرودگاه کرد. کنترلکنندههای ترافیک هوایی به خدمه دستور دادند تاکسیوی را که در آن هواپیماهای دیگر منتظر بودند (که خدمهشان به اندازه هلندیها بیصبر نبودند) دور بزنند و در امتداد باند فرودگاه به سمت دیگر فرودگاه تاکسی کنند. در ساعت 17:02، خدمه PanAm دستورالعمل مشابهی دریافت کردند، اما قرار بود از طریق خروجی شماره از باند فرودگاه خارج شوند. 1 (که نیاز به چرخش 90 درجه دارد).
به دلیل مه در فرودگاه و مشکلات ارتباطی با کنترلرهای برج که به خوبی انگلیسی صحبت نمی کردند (به دلیل لهجه و خستگی)، هواپیمای آمریکایی از خروجی پرش کرد و دو نفر بعدی تصمیم به خروجی شماره گرفتند. 4 (راحت تر). در همان زمان هلندی ها به انتهای باند رسیدند و برای بلند شدن صف کشیدند.
کاپیتان ون زانتن به برج از قصد خود برای برخاستن در ساعت 17:04 اطلاع داد. خدمه PanAm نیز اعلامیه را شنیدند و به برج اطلاع دادند که هنوز در باند فرودگاه هستند و زمانی که آن را پاک کردند به ما اطلاع خواهند داد. کنترلرها به طور همزمان به هلندی ها پاسخ دادند که پیام آنها را دریافت کرده اند و به آنها اطلاع می دهند که چه زمانی می توانند پرواز کنند. متأسفانه، ون زانتن قسمت آخر پیام را نشنید و فرض کرد که از پرواز مجوز گرفته شده است (احتمالاً فقط مهندس پرواز فهمیده بود که آنها برای بلند شدن مجوز ندارند، اما اظهارات او توسط کاپیتان کم اهمیت جلوه داده شد).
بوئینگ 747 KLM شروع به برخاستن کرد و در ساعت 17:06 هنگامی که دستگاه به سرعت 290 کیلومتر در ساعت رسید، متوجه یک دستگاه PanAm در باند فرودگاه شد که خدمه آن با دیدن هواپیمای در حال نزدیک شدن سعی کردند با افزایش قدرت موتور از باند فرار کنند. متأسفانه ماشینها خیلی به هم نزدیک بودند و هواپیمای KLM که برخاسته بود با موتورها و ارابههای فرود خود به پشت هواپیمای جامبو جت PanAm برخورد کرد و آن را کاملاً له کرد و کابین خلبان را از بین برد.
ماشین آسیب دیده 150 متر دیگر پرواز کرد و سپس روی باند سقوط کرد و در آنجا 300 متر دیگر به خراشیدن ادامه داد و سپس منفجر شد (علت انفجار، جدای از خسارت، مقدار زیادی سوخت در هواپیما بود که قرار بود برای پرواز به گرن کاناریا و سپس آمستردام کافی باشد). هواپیمای آسیب دیده پان ام بوئینگ 747 نیز در آتش سوخت و مسافرانی که از این برخورد جان سالم به در بردند سعی کردند هواپیما را ترک کنند. در آن زمان زنگ خطر در فرودگاه به صدا درآمد و نیروهای اورژانس به سمت لاشه هواپیمای KLM شتافتند (کنترل کننده ها از اینکه هواپیما پانام نیز آسیب جدی دیده است بی اطلاع بودند). تنها پس از 20 دقیقه امدادگران به لاشه هواپیمای دوم رسیدند.
در نهایت، 234 مسافر و 14 خدمه (همه سرنشینان) در پرواز KLM جان خود را از دست دادند، در حالی که 317 مسافر و 9 خدمه در پرواز PanAm جان باختند. 70 نفر قبل از اینکه هواپیما به طور کامل در شعله های آتش سوخته شود، ترک کردند، اما 9 نفر از آنها به دلیل جراحات وارده جان خود را از دست دادند، از جمله جراحات ناشی از ترکش های ناشی از موتورهای در حال کار پان ام.
بزرگترین فاجعه هوایی تاریخ
در مجموع 583 نفر جان خود را از دست دادند و فاجعه تنریف را به بدترین فاجعه هوایی تاریخ از نظر تعداد قربانیان تبدیل کرد. تنها 61 نفر زنده ماندند، به علاوه یک مسافر که از هواپیمای KLM در حال سوخت گیری پیاده شد، زیرا قرار بود در تنریف فرود بیاید.
بررسی های انجام شده پس از فاجعه نشان داد که عوامل بسیاری منجر به فاجعه شده است. مهمترین آنها اشتباهات کاپیتان هواپیمای هلندی بود که خیلی سریع تصمیم می گرفت و پیام ها را نادیده می گرفت و به همین دلیل بدون رضایت کنترل کننده ها مراحل برخاست را آغاز کرد. علاوه بر این، به دلیل خستگی و انبوه وظایف، ناظران ترافیک هوایی در هنگام اطلاع رسانی مرتکب اشتباهات و خطاهایی شدند که منجر به سردرگمی شد.