طرفداری | این اتفاق در فوریه ۲۰۰۷ به وقوع پیوست. دیوید مورس با چشمانی اشکبار، میراث خانوادگی خود را به تام هیکس و جرج ژیلت تحویل داد. مورس، هوادار مادامالعمر قرمزها و سهامدار اصلی باشگاه، سرانجام جستوجویی را که حدود سه سال پیش آغاز کرده بود، به پایان رساند.
او در آن زمان گفت: «خیلی سخت است که فکر کنم این دیگر باشگاهِ من نخواهد بود. با این حال، آن را به دستانی امن میسپارم. آنها برای حضوری طولانی مدت اینجا هستند، زیرا پسرانشان را هم درگیر امورات کردهاند تا بتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.»
البته تاریخ نشان داد که این کلمات به شکلی ناامیدکننده اشتباه بودند، اما مورس در آن زمان از اعماق وجودش احساس میکرد که تصمیم درستی گرفته است.
در واقع، او تنها کسی نبود که اینگونه فکر میکرد. هیکس و ژیلت در سال ۲۰۰۷ اعلام کردند که ۹۸ درصد از باشگاه را به دست آوردهاند و قصد دارند با خرید اجباری سهام باقیمانده، مالکیت کامل را تکمیل کنند.
چند هفته پیشتر، هیکس و ژیلت در آنفیلد بودند و در حضور سیلی از رسانهها، به سؤالات پاسخ میدادند؛ آن هم تنها یک هفته پس از آنکه دبی اینترنشنال کپیتال اعلام کرد که آنها خریدار باشگاه نخواهند بود.
درباره برنامههای ساخت استادیوم جدید اعلام شد: «ظرف ۶۰ روز باید عملیات کلنگزنی آغاز شود.» مالکان وامی به مبلغ ۳۵۰ میلیون پوند از بانک سلطنتی اسکاتلند و واچویا گرفته بودند. از این مبلغ، ۱۰۵ میلیون پوند بلافاصله به حسابهای باشگاه منتقل شد و ۲۴۵ میلیون پوند باقیمانده توسط کپ هلدینگز، شرکتی که مالکان جدید هنگام خرید باشگاه تأسیس کرده بودند، اخذ شد. تا پایان دوره مدیریت آنها، لیورپول روزانه حدود ۱۰۰,۰۰۰ پوند سود وام پرداخت میکرد و این در حالی بود که تهدید ورشکستگی نزدیکتر میشد.
زبان هیکس و ژیلت در سال ۲۰۰۷ بهوضوح نشان میداد که آنها در فوتبال نسبتاً تازهکارند، اما این دو آمریکایی با مجموعهای از تیمها شامل مونترال کانادینز، دالاس استارز و تگزاس رنجرز، حداقل تجربه فراوانی در ورزشهای دیگر داشتند. با این حال، هیکس پیشتر در دنیای فوتبال ضربه خورده بود. در سال ۱۹۹۹، او برای مالکیت کروزیرو و کورینتیانس در برزیل شریک شده بود و چهار سال بعد آنجا را ترک کرد.
پس از کشمکشهای قانونی و مشکلات مالی، هیکس بدون تحقق وعده ساخت استادیوم جدید رفت. تاریخ به شکلی غمانگیز در آنفیلد تکرار شد.
اما در ماههای ابتدایی سال ۲۰۰۷، کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که سه سال و نیم بعدی تا چه حد برای قرمزها در خارج از زمین فاجعهبار خواهد بود.
رافا بنیتس، در اولین پنجره نقل و انتقالاتش با هیکس و ژیلت در رأس کار، مورد حمایت قرار گرفت. مربی لیورپول پس از شکست تیمش در فینال لیگ قهرمانان مقابل میلان در آتن، چهرهای ناامید داشت و میدانست که به سرمایهگذاری نیاز است. او از آنها خواست در پنجره تابستانی ۲۰۰۷ خودی نشان بدهند. آنها با قراردادهایی برای فرناندو تورس _ رکورد خرید باشگاه با ۲۰ میلیون پوند _ رایان بابل (۱۲ میلیون پوند) و یوسی بنایون (۵ میلیون پوند) به درخواست او پاسخ دادند. همچنین لوکاس لیوا و آندری ورونین به ترتیب از گرمیو و بایرلورکوزن به تیم پیوستند.
هیکس و ژیلت پول را به کار گرفتند، اما این سرمایه از جیب خودشان نبود که برای تقویت تیم استفاده شد. نوامبر همان سال، تَرَکها بر بنای لیورپول، شروع به نمایان شدن کردند.
بنیتس در یک کنفرانس مطبوعاتی عجیب، در پاسخ به هر سؤالی گفت که فقط روی تمرین دادن بازیکنانش متمرکز است. پس از آنکه بهطور خصوصی به او گفته شده بود کاخا کالادزه از میلان در دسترس نیست، در مجموع بنیتس پانزده بار همان پاسخ را داد.
در ژانویه ۲۰۰۸، با وجود محبوبیت عظیم بنیتس در میان هواداران لیورپول، هیکس و ژیلت یورگن کلینزمن را برای جایگزینی بنیتس بهعنوان مربی در نظر گرفتند.
هیکس بعداً در این رابطه گفت: «ما سعی کردیم گزینهای بهعنوان رزرو داشته باشیم تا اگر رافائل به رئال مادرید یا باشگاههای دیگری که در رسانهها شایعه شده بود برود، او (کلینزمن) سرمربی ما شود. نگران این بودیم که رافا را از دست بدهیم. اطلاعاتی داشتیم که او به رئال مادرید میرود و فرصتی برای صحبت با یورگن بهعنوان نامزد احتمالی داشتیم، پس با او ملاقاتی ترتیب دادیم».
هواداران لیورپول از دست مالکان باشگاه به ستوه آمده بودند
کمی بعد، گروه هواداران لیورپول «روح شنکلی»، در میخانه ساندون _ جایی که باشگاه در سال ۱۸۹۲ متولد شده بود _ تشکیل شد تا به شدت با مالکان آمریکایی و مسیری که باشگاه تحت مدیریت آنها در پیش گرفته بود، مخالفت کند.
میگفتند: «اعتراضها شامل جنبههای زیادی از ماندن در زمین و پارکینگ اصلی تا راهپیماییهای پر تعداد و حفاری بزرگ بود. ما کلنگی را در استنلی پارک به زمین زدیم؛ کاری که هیکس و ژیلت نتوانستند انجام دهند.»
ژیلت در واقع چند دقیقه پیش از راهپیمایی برنامهریزیشده در سال ۲۰۰۸، با SOS ملاقات کرده بود. او اصرار داشت که باشگاه از نظر مالی در وضعیت امن است و تأخیرهای پیرامون ساخت استادیوم جدید را، به بحران مالی بانکها و ناتوانی آنها در تأمین اعتبارات، نسبت داد.
پیش از برد ۲-۱ مقابل منچستریونایتد، حدود ۴,۰۰۰ عضو SOS، از مقر کانون هواداران لیورپول تا آنفیلد راهپیمایی کردند.
سخنگوی SOS، جی مککنا، گفت: «پیام ما این است که هیکس و ژیلت را نمیخواهیم. آنها باید کار درست را انجام بدهند و از باشگاه فوتبال ما بروند.»
حکایت قدیمی دبی اینترنشنال کپیتال، برای مدت کوتاهی دوباره بر زبانها افتاد، پیش از آنکه مشخص شود رابطه هیکس و ژیلت روز به روز شکنندهتر میشود.
در ماه می همان سال، در حالی که هیکس و ژیلت در جنگ بودند و نمیتوانستند ۳۰۰ میلیون پوند لازم برای توسعه ورزشگاه را تأمین کنند، ساخت استادیوم جدید متوقف شد. حالا بیش از یک سال از ضربالاجل ۶۰ روزهای که آنها هنگام ورود به باشگاه تعیین کرده بودند، گذشته بود.
سالها بعد مشخص شد که لیورپول تا ۳۵ میلیون پوند برای هزینههای طراحی، حقوقی و اداری مربوط به زمین ساختهنشدهای که قرار بود استادیوم جدیدشان را در خود جای دهد، خرج کرده بود.
در حالی که باشگاه از یک مشکل به مشکل بعدی میرسید، هواداران خشمگین به اعتراض علیه مالکان از نظرها غایب، ادامه دادند.
دکتر روگان تیلور، بنیانگذار گروه هواداران ShareLiverpoolFC، در آگوست ۲۰۰۸ نوشت: «من از آنچه در باشگاهم در جریان است، بهویژه از زمان تصاحب آمریکاییها، شرمندهام. حدود دوازده باشگاه در جهان وجود دارند که این چنین ترکیبی از قدرت محلی و جهانی را دارند. اما این وضعیت خطرناکی است. این باشگاه اکنون بیش از هر زمان دیگری در ۴۷ سال هواداری من، آسیبپذیر است. این مثل خانهای از ورق است، که نسیمی میتواند آن را واژگون کند.»
بنیتز قرمزها را در اوج بازی نگه داشت و لیورپول را در فصل ۲۰۰۸/۰۹، در یکی از هیجان انگیزترین چالشهای قهرمانی، هدایت کرد.
اما در حالی که استیون جرارد، تورس و همتیمیهایشان با یک فصل هیجانانگیز هواداران را شاد میکردند، خارج از زمین همه چیز با سرعت زیادی از هم میپاشید.
کریستین پرسلو در تابستان ۲۰۰۹ بهعنوان مدیرعامل منصوب شد و وظیفه یافتن ۱۰۰ میلیون پوند سرمایهگذاری برای راضی کردن طلبکاران را بر عهده گرفت؛ در حالی که ژابی آلونسو با ۳۰ میلیون پوند به رئال مادرید فروخته شد.
جانشین او، آلبرتو آکوئیلانی، با کمی بیش از نیمی از آن مبلغ (یعنی ۱۸ میلیون پوند) در پنجرهای که نقطه عطفی برای بنیتس در آنفیلد بود، آمد و نتایج رو به افت گذاشت.
سپس در آگوست ۲۰۰۹، پس از آنکه مشخص شد شرکت کپ هلدینگز، ضرری ۴۲.۶ میلیون پوندی متحمل شده است، به هیکس و ژیلت هشدار داده شد اگر نتوانند بدهیهایشان در باشگاه را بپردازند، مالکیتشان بر قرمزها با «تردید قابل توجهی» مواجه خواهد شد.
در ژانویه ۲۰۱۰، استفن هورنر، هوادار لیورپول، نسخهای از مقاله لیورپول اکو را برای تام هیکس جونیور، عضو هیئت مدیره قرمزها، ارسال کرد. این مقاله درباره محدودیتی بود که بنیتس به دلیل مسائل ناشی از سوءمدیریت مالی مالکان باشگاه، مجبور به کار در آن بود.
هورنر از هیکس جونیور دعوت کرد تا نظر بدهد و پاسخی یک کلمهای دریافت کرد: «احمق». سپس هیکس جونیور نوشت: «دست بردار، بی مصرف. برو به جهنم. حال مرا بهم میزنی.»
این ماجرا منجر به برکناری هیکس جونیور از هیئت مدیره شد، اما این برای مالکانی منفور که در اواخر دهه گذشته عملاً حضور نداشتند، فقط نوک کوه یخ بود.
وقتی آوریل ۲۰۱۰ از راه رسید، هیکس و ژیلت در مواجهه با انتقادهای شدید، خشم هواداران قرمز در سراسر جهان و مهمتر برای آنها، مشکلات مالی فلجکننده، مارتین بروتون، رئیس بریتیش ایرویز، را برای نظارت بر فروش لیورپول به کار گرفتند.
تام ورنر و جان هنری
بار دیگر، لیورپول در جستوجوی یک خریدار بود. آنها در سپتامبر همان سال خریداری پیدا کردند: زمانی که پس از نبردی در دادگاه عالی و تحرکاتی در هیئت مدیره لیورپول که شبیه چیزی از سریال موفق شبکه اچبیاو «جانشینی» بود، FSG (که آن زمان به نام نیو انگلند اسپورتس ونچرز شناخته میشد) به رهبری جان هنری، از دادگاه عالی لندن با پیروزی خارج شد.
حالا عصر FSG رسماً آغاز شده بود و کابوس زندهای که از سال ۲۰۰۷ لیورپول را در بر گرفته بود، رسماً به پایان خود رسید.