طرفداری- پس از شکست ناگهانی ایران در جام ملت ها بود که مصاحبه ها و مقالات، درست از نیم ساعت پس از سوت پایان بازی، روی سر مرد پرتغالی آوار می شد. قد علم کردن کسانی که به لحاظ کارنامه و عملکرد چند سر و گردن پایین تر از کارلوس کیروش بود، برای خیلی ها قابل تحمل بود. البته بودند کسانی که از خوبی ها گفتند. از خدماتی که در طول این مدت به فوتبال ملی ما شد. انشگت شمار بودند کسانی که از این فرصت (سو)استفاده نکردند. جالب بود که در این بازار مکاره همه یا سیاه بودند یا سفید. انگشت شمار بودند کسانی که از سر دلسوزی برای حذف تیم ملی حسرت می خوردند.
باخت در ضربات پنالتی برای عده ای مثل مراسم عروسی بود که به خاطر فوت اقوام نزدیک، یک سال به تعویق افتاده بود. در این میان صحبت از پلن B بود. گرفتن ایرادهای تاکتیکی در کنار صحبت هایی همچون رقم قرارداد کیروش، برنامه های وی یا انتقاد ناپذیر بودن سرمربی تیم ملی مانند نقل و نبات در روزنامه ها منتشر می شد. جالب اینجا بود که چه کسانی این انتقادات را مطرح می کردند.
تیم ملی پلن B نداشت !
انتقاد حمید خان درخشان از کارلوس کیروش مرا یاد آن کارشناسی می اندازد که رییس مآبانه از تاکتیک های خوزه مورینیو در بین دو نیمه دیدار اینتر میلان و بایرن مونیخ ایراد می گرفت و می گفت اگر جای مورینیو بودم چه می شد و چه! جالب است که کسانی از تیم ملی و کارلوس کیروش می پرسند پلن بی چه بود که شاید پلن A هم در تیمشان یافت نشود. جالب اینجاست که امیر قلعه نویی نیز در حمایت از وی بیانیه صادر می کند و کیروش را می کوبد.
حمید درخشان که اگر آن برد دربی نبود، الان روی نیمکت پرسپولیس نمی نشست می گوید: " کیروش کمکی به فوتبال ما نکرد و بدون معطلی باید از تیم ملی برود. به نظر من باید مربی بعدی تیم ملی ایرانی باشد."

بله حمید خان! و ای کاش آن روز سیاسی از زندان آزاد شده باشد تا شما را روی نیمکت تیم ملی ببینیم و از بازی های زیبا و پلن سه گانه شما لذت ببریم. از حمید درخشان انتظار بیشتری می رود. به 20 سال اخیر فوتبال که نگاه کنیم، تا قبل از آمدن کیروش، دفاع کردن برای تیم ملی ما مانند سمی مهلک بود. امکان نداشت تیم ملی بخواهد از داشته اش دفاع کند و بیشتر از 10 دقیقه دوام بیاورد. آقای درخشان؛ آیا در این چند سال هیچ نکته مثبتی در تیم ملی ندیدید؟
سازمان دهی دفاعی و همدلی بین بازیکنان را ندیدید؟ تعداد حملات روی دروازه ایران در بالاترین سطح از فوتبال آسیا به تعداد انگشتان یکدست هم نرسید و شاید اگر آن اخراج کذایی نبود، ایران به راحتی به نیمه نهایی می رفت. آیا سرمربی ما حق ندارد تاکتیک تیمی اش را خودش بچیند؟ حتما باید با میل شما این کار را انجام دهد.
لابد می خواهید از خوزه مورینیو هم ایراد بگیرید. یا از دیگو سیمئونه. که چرا حمله نمی کنند اما می برند. ما شما را به سکوت دعوت می کنیم. نگذارید فکر کنیم از همان دسته ای هستید که به عروسی دعوت شده اند.
رقم قرارداد کیروش بالاست !
در حال حاضر مبالغ قابل توجهی از منابع ارزی فدراسیون بدون هیچ تضمینی در حساب بانکی یک شخصیت حقیقی ساکن خارج از کشور است. معلوم نیست بر چه اساسی مبالغ هنگفتی از سرمایه ورزشی این کشور در یک حساب شخصی نگهداری میشود؟ آقای کفاشیان در پاسخ به مکاتبات کمیسیون تلاش میکند تا با ارائه پاسخهای انحرافی، بازی را به وقت تلف شده بکشاند درحالی که این اقدام هم مطابق قوانین اصل 90 جرم محسوب میشود.
صحبت های بالا تنها بخشی از مصاحبه تکان دهنده حمید رسایی است. فساد فدراسیون دیگر بر هیچکس پوشیده نیست. فدراسیونی که رییس خندانش چشم در چشم مردم می گوید دوست ندارم با کیروش تمدید کنم تا پول آن را در فوتبال پایه و آکادمیک خرج کنم. کدام فوتبال پایه آقای کفاشیان. کدام آکادمی. ای کاش دادگاهی باشد تا در آن به مردم توضیح دهید چه کرده اید برای این فوتبال. ما که چندین سل است جز شکست و شکست و شکست چیزی ندیده ایم. جالب است هیچ چیز عوض نشده اما شما در سال 2013 بهترین فدراسیون آسیا شده اید و بارها نیز از سنگینی این افتخار استفاده کرده اید. افتخاری که شیرینی شیخ سلمان بود بابت حمایتتان از وی. ما به شما و برنامه آکادمیک شما اعتماد نداریم و این عدم اعتماد، حاصل تلاش چندید ساله خود شماست آقای کفاشیان.

چرا مردم را سیاه کنیم؟ فوتبالی که علی دایی اش 2 میلیاردی است. قلعه نویی اش 1/5 میلیاردی است و فرکی ها و ابراهیم زاده ها 1 میلیاردی، چرا به کیروش 10 میلیارد ندهد؟ اصلا گیریم که به قول آقایان کیروش در پرتغال و رئال مادرید هم شکست خورده باشد؛ بزرگی این دو اسم کافی نیست تا سکوت کنید؟ آقایانی که آرزوی نیمکت این دو تیم را فقط و فقط در بازی MANAGER فیفا تحقق یافته می بینند، با چه اعتماد به نفسی هم می گویند قرارداد کیروش سنگین است. مگر شما برای رسیدن به نیمکت پیکان تغییر چهره ندادید؟ یا وقتی از تیم رفتید چوب لای چرخ تیم نگذاشتید و سکوها را نخریدید؟
اصلا گیریم با همین کارنامه اش، هیچ تیم ملی یا باشگاهی در اروپا او را نمی خواهد (که البته دروغ بزرگی است) گیریم که کارلوس کیروش رایگان برای ما کار کنند. آیا ده میلیاردش خرج فوتبال و تیم ملی و آکادمی می شود؟ یا یکراست می رود در حساب شخصی آقایان؟ اگر به انتخاب مردم است؛ آقایان بزرگوار! مردم کیروش را می خواهند با همین 10 میلیاردش. چرا؟ چون مشکل ما کیروش نیست. مشکل ما شما هستید. ما نمی خواهیم شما باشید. نه اینکه می خواهیم کیروش باشد. مشکل ما کسانی هستند که با افتخار بازیکن و داور خرید و فروش می کنند و دلالی شان را می کنند. اما به کیروش که می رسند می شوند علامه دهر. اگر آلمان فرانسه و اسپانیا بودیم بله. دوست داشتیم ریال ریال این قرارداد سنگین را در فوتبال پایه هزینه کنند. مثل والیبال. مثل هندبال یا بسکتبال. اما پولی که در این راه هزینه نمی شود، نوش جان کیروش. انگار قهرمان جام جهانی هستیم و بین کیروش و گاس هیدینگ دو به شک!
برخورد اشتباه رسانه ملی با تیم ملی
"خداحافظ جام جهانی و شاید خداحافظ برانکو." جمله معروف عادل فردوسی پور پس از حذف تیم ملی در جام جهانی 2006، در سال 2014 و پس از حذف با همان نتایج تبدیل شد به ممنون کارلوس کیروش!
چه بخواهیم و چه نخواهیم رسانه ملی مهم ترین اهرم برای خط دادن به افکار عمومی است. پر بیننده ترین برنامه فوتبالی کشور، یعنی نود عادل فردوسی پور، سالهاست که با تریبون خود، به جای جهت مثبت دادن به فضای فوتبال، آمپول حد ما همینه، را به فوتبال تزریق می کند. و چقدر هم بد است این جمله. آسان ترین راه حل برای هضم تمام شکست ها. چیزی مثل ایستاده مردن. کار رابه جایی رسانده ایم که کیروش حتی حاضر نیست جواب کارشناسان و منتقدین حق (نه ناحق) را بدهد. در حالی که مهم ترین فاکتور پیشرفت برای فوتبال همین تعامل است.

عادل فردوسی پور تا توانست از تیم ملی تعریف کرد، تک تک بازیکنان را، بررسی و ستایش کرد(به جز یک نفر) اما سوال ما از او این است. اگر اینقدر خوب بودیم، پس چرا حذف شدیم. بهانه دستمان هست البته، می توانیم تمام کاس کوزه ها را بر سر بنجامین و AFC بشکنیم. اما خودمان چه؟ یعنی واقعا بی ایراد بودیم؟ دیگر خسته شده ایم که بشنویم فوتبال ما همین است. ما عقب افتاده ایم. ما تحریم هستیم. خیر! ما دوست داریم فوتبالمان هم عین والیبالمان باشد. دوست داریم عیب و ایراد ها هم گفته شود. مثلا بگوییم که به عراقی باختیم که امکاناتش 10 برابر از ما کمتر است. سال هاست اسیر جنگ داخلیست. اما همین عراق قهرمان 2007 است و تیم چهارم 2015. نه به خاطر اینکه دشمن تیم ملی و کیروشیم. ما نه اجنبی پرستیم نه ایرانی پرست. ما تیم ملی پرستیم.
همیشه پس از شکست ها، میز گردها هم می آید. و اشکال هم از همین میز گردهاست. یا سیاهیم یا سفید، یا طرفداریم یا دشمن. یا مغرضیم و یا دلسوز.آخر همهشان هم دعوا می شود و کدورت. هیچ صدِ مطلقی وجود ندارد. انتقاد سازنده (نه مخرب) می تواند کاتالیزور پیشرفت باشد. اما متاسفانه تمام راه ها بسته شده است. این راه همان راهیست که کیروش در پرتغال و رئال رفت. آنجا هم او با منتقدینش اصلا رابطه خوبی نداشت. اما ما نمی خواهیم او را از خودمان دور کنیم. چرا که او به اعتماد به نفس داد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردم به نسبت 4 سال پیش، ارتباط بهتری با تیم ملی دارد و ما دوست نداریم آن را از دست بدهیم. گرچه اینگونه شده که هر کس صحبتی می کند، کیروش او را دشمن می گمارد. در حالی که از بین رفتن تعامل و افتادن فاصله میان تیم ملی، کارشناسان و مردم، همان پنبه ای است که بی صدا سر می برد.
کاش بفهمیم این چاقوی پنبه ای در دستان کیست!