مطلب ارسالی کاربران
معرفی فیلمی که ارزش دیدن دارد
شهر خدا داستان فقر است، داستان نادانی است و داستان بیچارگی بچه هایی که از روزی که چشم باز کردند جنگ و خون و کثافت دیدند. فیلم روایتگر زندگی مردم زاغه نشین منطقه Rio de Janeiro در برزیل است و در دهه ۶۰ اتفاق می افتد و بر اساس داستانی واقعی ساخته شده. شخصیت اصلی فیلم پسر نوجوانی (بوشکاپه) است که در بین همین مردم زندگی می کند و همه اتفاقات از جمله درگیری گروه های بزرگ فروش مواد مخدر را که بیشتر اعضایشان نوجوان ها هستند و کودکانی که قربانی این بازی می شوند را از نزدیک می بیند. بوشکاپه که علاقه شدیدی به عکاسی دارد بالاخره موفق می شود با چند عکس از فعالیت گروه های فروش مواد خود را به یک سرویس خبری نزدیک کند و در نهایت با گرفتن عکسی به یاد ماندنی از درگیری دو گروه بزرگ عمق فاجعه جاری در این شهر را به گوش دنیا برساند. فیلم بسیار خوش ساخت است و تماشاگر به هیچ وجه احساس خستگی نمی کند. بارز ترین نکته فیلم سقوط کودکان بی گناه در فلاکت و بدبختی به خاطر دنیای سیاهی است که اطرافشان را گرفته.
دیالوگ برگزیده:
"کابلیرا: گوش کن برنیس، یه چیز خیلی مهم می خوام بهت بگم. بگو ببینم، تو تا حالا چیزی در مورد” عشق در نگاه اول” شنیدی؟
برنیس: آره، اما لوطی ها عاشق نمی شن. اونا فقط حشری میشن.
کابلیرا: ای بابا، هر حرفی که زدم رو خراب کردی که.
برنیس: لوطی ها حرف نمی زنن، اونا کلمات رو بالا میارن.
کابلیرا: ای خدا! من دارم بیخودی فک می زنم. بیخیال بشم بهتره انگار.
برنیس: لوطی ها بیخیال نمیشن، اونا فقط یه کم اون وسطها استراحت می کنن.
کابلیرا: مثل اینکه صحبت کردن در مورد عشق با تو بی فایده هست. نه ؟
برنیس: عشق! شوخی می کنی؟ مزخرف نگو.
کابلیرا: اما همینه. این احمقی که اینجاس عاشقته "