طرفداری- به همین مناسب سایت فیفا به سراغ قهرمان کم سر و صدای آن بازی ولادیمیر اشمیتزر رفته است. ملی پوش دوست داشتنی اهل جمهوری چک که با مصدومیت هری کیول در نیمه نخست وارد زمین شده بود، توانست گل دوم تیم و یکی از پنالتی های انتهای بازی را به ثمر برساند.
فیفا: تو کفش هایت را در سال 2009 آویختی. دلت برای فوتبال تنگ نشده است؟
باورتان شود یا نه؛ باید بگویم من هنوز بازنشست نشده ام. من هنوز برای یک تیم محلی در دسته ششم بازی می کنم. این به من کمک می کند تا آماده بمانم. اما بله، بازی کردن در مقابل سی هزار هوادار و تجربه جو استادیوم هایی پر از آدم چیزی است که دلتنگ آن هستم.
فیفا: سال های زیادی در فرانسه بودی. از آنجا خاطرات خوبی داری؟
البته. من پنج سال عالی در فرانسه داشتم. سه سال اول در در باشگاه لنز بود که برای من به مانند یک خانواده بود. جوان بودم و این نخستین بار بود که به کشوری دیگر می رفتم. زبان و فرهنگی تازه را یاد گرفتم و این به من کمک کرد با تجربه شوم. تجربه دوم در بوردو بین سال های 2005 تا 2007 کمی ناامید کننده بود. تیم خوبی داشتیم و در سطح بالایی می جنگیدیم اما مصدومیت های زیادی به سراغ من آمدند. می خواستم چیزهای بیشتری برای آن باشگاه بگذارم اما باید بگویم که همه آن روزها خاطرات خوب من از فرانسه را تشکیل می دهند.
فیفا: و در این بین دوره ای که در لیورپول حضور داشتی.
باشگاهی باور نکردنی که بهترین خاطره من از فوتبال در آن رغم خورد.
فیفا: قطعا به قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و بازی مقابل میلان اشاره می کنی.
همین طور است. آن بازی نقطه اوج فوتبال من بود. لیورپول پس از 19 سال به فینال این مسابقات راه پیدا می کرد و این نخستین تجربه من نیز بود، در آن زمان 32 سال داشتم. می دانستم که این آخرین چالش بزرگ من خواهد بود چون با توجه به سنم نمی توانستم انتظار بیشتری داشته باشم. من به همراه کشورم در فینال جام ملت های اروپا بازی کرده بودم اما تجربه بازی در چنین مسابقاتی نادر هستند. باید بگویم که آن بازی به اندازه کافی ویژه بود. ما 3-0 از میلان بزرگ عقب افتادیم اما توانستم در بازی و پنالتی ها گلزنی کنم. آن بازی برای من یک عصر باور نکردنی و بزرگترین بازی تمام زندگی ام بود.
فیفا: صادقانه در بین دو نیمه باور داشتی که نتیجه به این شکل رغم بخورد؟
صادقانه بگویم شانس زیادی برای خودمان قائل نبودیم. اما ما 45 هزار هوادار داشتیم که از ما انتظار داشتند تلاشمان را انجام دهیم. آن ها اجازه نمی دادند تسلیم شویم و در تمام طول بازی به حمایت خود ادامه دادند. پس ما باید وظیفه مان را انجام می دادیم و آن ها را شادمان به خانه می فرستادیم. باید دست از فکر کردن به گل های آن ها بر می داشتیم و سعی می کردیم یه گل به ثمر برسانیم. اگر موفق به این کار می شدیم شاید می توانستیم شرایط را تغییر دهیم. نمی دانید در فوتبال چه اتفاقی در انتظار شماست اما با وجود شرایط نیمه نخست بازگشت غیر قابل باور بود. میلان کاکا را در بهترین شرایط ممکن داشت و هرنان کرسپو در فرم بسیار خوبی بود. در خصوص بردن بازی فکر نمی کردیم و تنها می خواستیم پایان خوبی برای آن رغم بزنیم. و بعد در شش دقیقه سه گل زدیم. دیوانه کننده بود.
فیفا: گل دوم را با یک ضربه زمینی از 20 متری به ثمر رساندی.
بله آن گل امید زیادی به ما داد. مطمئن نبودم گل زده ام. نخستین چیزی که دیدم این بود که دیدا دست خود را به سمت توپ برد و هیچکدام از هم تیمی هایم برای خوشحالی به سمت من نیامدند. اما بعد متوجه شدم که آن ها به مرکز زمین می روند تا خود را برای گل سوم آماده می کنند.
فیفا: ژابی آلونسو گل تساوی را زد و بعد کار به وقت اضافه و پنالتی کشید. چطور شد که مسئولیت زدن یکی از پنالتی ها را پذیرفتی.
رافائل بنیتز به سراغ من آمد و گفت یکی از پنالتی ها را می زنی؟ اعتماد به نفس خوبی داشتم: در بازی گل زده بودم و پنالتی های زیادی را برای لیورپول به ثمر رسانده بودم. او به من گفت می خواهی این کار را انجام دهی؟ بدون تردید گفتم بله. بعد گفت خوب، چهارمین پنالتی با تو خواهد بود. پس از آن بود که نگرانی ها به سراغ من آمدند و دیدم فشار زیادی روی من است. اما تلاش می کردم با خودم صحبت کنم. اینطور فکر می کردم که در سن مناسبی برای قبول مسئولیت هستم. باید بلوغم را به خودم ثابت می کردم. هیچگاه از به ثمر رساندن یک پنالتی پیش از ضربه اطمینان ندارید. می دانستم که آن آخرین ضربه ای است که برای لیورپول به توپ می زدم. نمی توانستم ریسک اینکه آخرین ضربه ام، ضربه ای بد باشد را بپذیرم.
فیفا: مصدومیت ها پس از آن همواره تو را آزار دادند و چهار سال بعد بازنشست شدی. اینکه بلافاصله به شغل مربیگری در تیم ملی چک روی آوردی چطور بود.
تجربه خوبی بود. در 9 نوامبر 2009 در اسلاویا پراگ از فوتبال خداحافظی کردم اما روز بعد پیشنهاد مربیگری در تیم ملی را دریافت کردم. ایده اصلی این بود که وظیفه ای مانند اولیور بیرهوف را در تیم ملی آلمان انجام دهم. چهار سال خوب در آن مسئولیت داشتم که دو سال نخست بهتر بودند. به یورو 2012 صعود کردیم و تا یک چهارم نهایی صعود کردیم و آن جا بود که مغلوب پرتغال و کریستیانو رونالدو شدیم. متاسفانه نتوانستیم به جام جهانی راه پیدا کنیم. ناامید کننده بود چون راه یابی چندان دور از دسترس نبود. پس از آن کادر مربیگری تغییر پیدا کرد و به عنوان مربی به اسلاویا بازگشتم. پس از آن تصمیم گرفتم تا مدتی از فوتبال دوری کنم. نیاز داشتم کمی آرامش داشته باشم و اوقاتم را با خانواده سپری کنم. پس از آن کمی به سراغ کارهای دیگری رفتم که به سیاست نیاز داشتند و مدتی را در کمپین مبارزه با چاقی جوان ها بودم.
فیفا: اوضاع برای تیم ملی چک در مقدماتی یورو 2016 خوب پیش می رود. وضعیت را چطور می بینی؟
شروع خوبی در بازی های مقدماتی داشتیم. بازی نخست ما را در مسیر درست قرار داد چون هلند را در خانه شکست دادیم. این پیروزی پس از عدم راهیابی به جام جهانی و روند بدون پیروزی در بازی های دوستانه یک نیاز برای تیم ملی ما بود. زیر فشار بودیم اما به یک باره اوضاع بهتر شدند. سپس ترکیه، قزاقستان و ایسلند را شکست دادیم. مقابل لاتویا اوضاع خوب پیش نرفت اما همچنان از شرایط رضایت دارم. با وجود انجام مسابقات در فرانسه، امیدوارم چک بخشی از آن باشد. این چیز ویژه ای برای من خواهد بود.