سال 2003 ويسنته دل بوسكه بعد از سه و نيم سال حضور بسيار موفق بر روى نيمكت مربى گرى رئال مادريد از اين تيم اخراج گرديد، با اينكه رئال مادريد تحت هدايت سرمربى حال حاضر تيم ملى اسپانيا، دو مرتبه ليگ قهرمانان اروپا، دو مرتبه لاليگا، يك مرتبه سوپر كاپ اروپا و يك مرتبه نيز جام باشگاه هاى جهان را فتح نموده بود.
دو روز قبل از اخراج دل بوسكه، رئال مادريد قهرمانى خود در لاليگا را مسجل نموده بود، اما اين عنوان براى سران باشگاه كافى نبود و آنها تنها مايل به فتح ليگ قهرمانان اروپا و نه عنوان ديگرى بودند. رئال مادريد در سال 2003 موفق به دفاع از عنوان قهرمانى خود در ليگ قهرمانان و كسب دسيما نشد تا قهرمانى لاليگا نيز زير سايه چنين اتفاقى قرار گيرد.
از آن زمان به بعد يازده سال به طول انجاميد تا مادريدى ها سرانجام سال گذشته توانستند فاتح ليگ قهرمانان اروپا براى دهمين مرتبه در تاريخ باشگاه خود باشند. عنوانى كه به آرزويى براى سران و هواداران اين باشگاه پرافتخار مادريدى تبديل شده بود و بى ترديد آنها چنين موفقيتى تاريخى را تنها مديون كارلو آنجلوتى سرمربى ايتاليايى خود هستند. آنجلوتى خود پيش از اين دو مرتبه در سال هاى 2003 و 2007 با ميلان قهرمانى در اين رقابت ها را تجربه نموده بود و سال 2014 اين عنوان را به نوعى به فلورنتينو پرز رئيس باشگاه رئال مادريد هديه نمود كه در واقع هرگز اعتمادى به كارلو آنجلوتى نداشته است.
قبل از فتح فينال ليسبون با پيروزى 4:1 مقابل اتلتيكو مادريد، آنجلوتى از سوى سران باشگاه تحت فشار سنگينى قرار گرفته بود و اخراج او در صورت شكست مقابل رقيب همشهرى كاملا برنامه ريزى شده بود، اما با كسب دسيما آنجلوتى پاسخ محكمى به سران مادريدى داد. وى نه تنها در مادريد ماند، بلكه بعد از فتح ليگ قهرمانان و رقابت هاى كوپا دل رى، فتح سوپر كاپ اروپا و جام باشگاه هاى جهان را نيز براى رئال مادريد به ارمغان آورد و تيم را در سال 2014 به ركورد خيره كننده و دست نيافتنى بيست و دو پيروزى متوالى رساند و موفق شد در رئال مادريد ثبات و انسجام فوق العاده اى را خلق نمايد.
روز دوشنبه بعد از اينكه كارلو آنجلوتى در دومين فصل حضور خود در رئال مادريد عنوانى براى اين تيم به ارمغان نياورد، به طور ناگهانى و غير منتظره اى خبر اخراج وى منتشر شد، چون براى فلورنتينو پرز رئيس كسب چهار عنوان مهم در دو سال كافى نبود. در واقع مى توان اخراج كارلو آنجلوتى در سال 2015 را با اخراج ويسنته دل بوسكه در سال 2003 مقايسه نمود.چون براى فلورنتينو پرز در سال 2003 با حضور ستارگانى نظير زيدان، رائول، رونالدو، فيگو و بكام تنها كسب قهرمانى در لاليگا كافى نبود و در سال 2015 نيز كسب نايب قهرمانى در لاليگا با حضور ستارگانى نظير كريس رونالدو، بيل، كروس و رودريگوئز براى اين مدير اسپانيايى فاجعه اى بيش نبوده است.
نقل و انتقالات رئال مادريد به خصوص در يك سال گذشته چندان با سليقه و توافق آنجلوتى سازگار نبوده است. اين سرمربى ايتاليايى بعد از فتح دسيما بيشتر در فكر تقويت فاز دفاعى تيم خود بوده اما سياست پرز در بازار نقل و انتقالات به جاى برطرف كردن كمبودهاى واقعى تيم، تنها بر جذب ستارگان تهاجمى و لوكس متمركز بوده و به اين ترتيب نياز هاى تيم در رده دوم اهميت قرار گرفت تا فلورنتينو پرز در انتهاى فصل نتيجه تلخ تصميمات خود در بازار نقال وانتقالات را تجربه نمايد.
در اين ميان كارلو آنجلوتى هرگز خود را در ناكامى رئال مادريد در اين فصل مقصر نمى داند، براى نمونه هنگامى كه در ابنداى سال 2015 ميلادى رئال مادريد با افت عملكرد مواجه شد و فرم خوب خود را از دست داد، انتقادات زيادى از آنجلوتى صورت گرفت وبيشتر مطبوعات اسپانيايى وى را مقصر و ضعيف براى چنين پستى مى دانستند، اما آنجلوتى در پاسخ به منتقدان خود گفت:"اين سرمربى ضعيف سه عنوان قهرمانى در ليگ قهرمانان را در كارنامه خود دارد."
بعد از اعلام رسمى اخراج كارلو آنجلوتى از مادريد، اخبارى منتشر شده كه فلورنتينو پرز حتى در تابستان گذشته نيز مايل به تغيير سرمربى تيم خود بوده، اما به دليل موفقيت هاى زياد اين سرمربى از چنين برنامه اى صرف نظر نموده، كارلو آنجلوتى كه پس از ثبت ركورد بيست و دو پيروزى متوالى به شدت مورد تمجيد قرار گرفته بود، حال كمتر از پنچ ماه بعد عامل تمامى ناكامى هاى رئال مادريد در اين فصل شناخته مى شود. هنگامى كه عملكرد تيم دچار افت شد و رئال مادريد به جاى پيروزى هاى متوالى تساوى ها و باخت هايى را به دست آورد كه سبب از دست دفتن صدر جدول لاليگا شد، پرز به عنوان مدير باشگاه نه تنها هيچ گونه تصميمى در جهت كمك به سرمربى تيم براى تغيير چنين وضعيتى نگرفت، بلكه به جاى آن سعى در غير مقصر نشان دادن خود و جستجو براى جلوه دادن و يا بهتر فربانى نمودن شخص ديگرى به عنوان مقصر داشته است.
جانشين كارلو آنجلوتى از زمان اخراج دل بوسكه به بعد، دوازدهمين سرمربى رئال مادريد خواهد بود و بى ترديد همانند سرمربيان قبلى مادريدى جايگاهى لرزان بر روى نيمكت مربى گرى تيم خواهد داشت. در مطبوعات از نام هاى زيادى براى هدايت مادريدى ها در فصل آينده نام برده مى شود، اما هر مربى كه چنين وظيفه اى را عهده دار شود، بايد مطمئن باشد كه پرز زمان زيادى جهت اجراى برنامه ها و فلسفه اش در رئال مادريد براى او قائل نخواهد شد تا بازنده اصلى چنين مديريتى تنها باشگاه رئال مادريد باشد.