"تعادل"،این "رازشماره یک" است..
برای پرویز،عبدالله ویحیی..
آریگو ساچی می گوید:به ازای یک "زیدان"،یک "ماکه له له"..به تعبیری یعنی:به ازای هر "سرویس گیرنده"،یک "سرویس دهنده"..این مفهوم می تواند"رازبزرگ بردن"باشد،مفهوم"تعادل"و"بالانس"تاکتیکی داشتن که ازپس انتخاب مهره های"متعادل به هم"برمی خیزد..رازی که می توان نمود عینی اش را به خوبی درتسخیررتبه های اول تاسوم لیگ برترتوسط استقلال تهران،استقلال خوزستان وذوب آهن تا پایان نبرد یازدهم دید..دراین تیمها،گونه ای "تعادل نفری"دیده می شود که تبدیل به"تعادل تیمی"شده است..سرویس دهنده ها وسرویس گیرنده ها به طور موزونی درکالبد این تیمها جریان دارند.مسئله ای که دربقیه تیمها به شدت با فقرآن مواجه هستیم..با واکاوی تک به تک این سه تیم"متعادل"به جزئیات جریان یافتگی"رازبزرگ"درآنها آشنایی پیدا خواهیم کرد..
استقلال تهران:تیم پرویزمظلومی بهترین "deep-line"لیگ برتررا ازلحاظ "تعادل کارگرها ومهندس ها"دارد.به این خط طولی توجه کنید:چشمی،ابراهیمی،انصاری،شهباززاده.خط عمقی که با چهارراس از تقاطع 1/3دفاعی-میانی ایستگاه دارد تا درون باکس جریمه حریف..روزبه چشمی به عنوان اولین ایستگاه یک "سرویس دهنده"کامل است،کسی که می تواند خصوصیات بازی دراین پست را وام داربازی درپست مدافع آخردرچند مقطع باشد..این کارگر خوب آبی ها دو وظیفه مهم نسبت به خط پرسینگ تیم دارد:درصورت پرس زمین حریف وظیفه وی "پوشش"است،پوشش نفرات پرس کننده با تمرکز بر(بک های چپ وراست وپست هشت).درصورت دفاع تیم درزمین خودی وظیفه وی "تخریب"است،تخریب سه گزینه:تخریب کارهای ترکیبی بالاترازسه نفرحریف درهرسه"قطعه طولی"زمین-تخریب طراحی ها وتوسعه های حمله حریف به شکل ویژه درمناطق 8و11-تخریب کامل خط عرضی جلوی باکس خودی به عنوان نفردوم درتمام چالشهای یک مقابل یک بازیکنان خودی.دقیقا چشمی نمونه کامل یک پست شش با خصوصیت "سرویس دهندگی" است که 80درصد توپهایی که دریافت می کند را به صورت کوتاه برای ابراهیمی انتقال می دهد تا از"سرویس" وی استفاده کند.ابراهیمی به عنوان نفرپست هشت که بین یک سرویس دهنده و سرویس گیرنده باید درنقش یک "رجیستا"عمل کند به واقع قبل ازایجاد "تعادل"درحرکت تیم،به معنای واقعی کلمه خود یک سکه دوروی"نصف کارگر-نصف مهندس"است واین نیزدقیقا همان خصوصیت"عالی"برای پست هشت است که با تکیه به آن،امکان خلق"دبل پویت"های پرتعدادی با پست شش وده را فراهم می نماید..درابتدای فصل که مظلومی ازابراهیمی دراین نقش استفاده می نمود انتقادات زیادی شکل گرفت اما امید که یک هافبک دفاعی تخصصی بود رفته رفته دراین "دستورفنی"پخته شد وکاربه جایی رسیده که امروز می توان به کروش هم پیشنهاد استفاده ازابراهیمی را درپست"هشت"داد.درواقع ابراهیمی درپست"رجیستا"یعنی گامی بزرگ به سوی"تعادل سازی".جابرانصاری را درپست شماره ده می توان ازگونه های نادر"مهندسان"دانست..اصولا یک "مهندس"درفوتبال کم می دود وتعداد زیادی پاس کلیدی می دهد.به شکلی که می توان آن را یک"سرویس گیرنده تغذیه کننده"دانست،نزدیک ترین نمونه:کرارجاسم..اما انصاری بسیارمی دود و تعداد زیادی حرکت پابه توپ کلیدی دربین 1/3میانی تا باکس جریمه حریف خلق می کند.این یک ضعف نیست زیرا دربخش تاکتیکی فوتبال"هدف"مهم است و انصاری "هدف"را که همان خلق موقعیت است انجام می دهد،حال چه اهمیتی دارد با کدام"وسیله"؟؟؟و خب البته همین ویژگی باعث می شود درصورت لزوم ازوی درپست هشت هم به عنوان بازیکنی که رگه هایی از"سرویس دهندگی"دارد استفاده شود..اکنون یک پرسش مطرح می شود:این ترکیب سه نفره خط میانی کدام گزینه است؟دفاعی ترین ترکیب؟متعادل ترین؟یا تهاجمی ترین؟پاسخ روشن است،وقتی نفرات دقیقا آنچه هستند که درفلسفه تعریف پست ها آورده شده پس این ترکیب"متعادل ترین"انتخاب است که به خاطر"رازبزرگ تعادل"دروضعیت های مختلف می تواند تهاجمی ترین یا تدافعی ترین ترکیب باشد...آخرین راس بهترین"خط طولی"لیگ برتر ،شهباززاده است درپست"مهاجم مرکزی"با خصوصیات یک "مهاجم مرکزی پویا"یا به اصطلاح یک"شماره9"که رزومه پربارش به لحاظ گلزنی نشان ازتخصصش دراستفاده از"سرویس"ها دارد.خصوصیت گلزن بودن وی درکنارتخصصش در"بازی فضاها"به مخاطب اجازه می دهد به صورت یک مهاجم"چندوجهی"به وی بنگرد.اینکه با توجه به بازیهای پابه توپ پرتعداد انصاری،تیم یک مهاجم دارد که به خوبی درفضاها بازی می کند وبه این ترتیب گاهی خود انصاری درموقعیت گل قرارمی گیرد با چه مفهومی قابل توضیح است جز"جریان یافتگی تعادل"دراین تیم؟؟
استقلال خوزستان:به بازی تیم ویسی دقت کنید:این تیم نمونه منحصربه فردی را از"تعادل"دراجرای سیستم تاکتیکی 5-5ارائه می کند..درقالب دو گروه،دو واحد،بصورت"سرویس دهنده ها وسرویس گیرنده ها"به شکل "کارگرها ومهندس ها" والبته ازتمام آنها مهمتربرگرفته ازتاکتیکهای کلاسیک فوتبال..مثل آنچه که دردهه های سی تا هفتاد میلادی نمایش داده می شد و البته تاکتیکهای کلاسیک درخطه ای که فوتبال را کلاسیک بازی می کند،با "شور"زیاد وبا عشق...پنج پست عقب تیم به سان فوتبال کلاسیک بازیکنان قدرتی هستند که نقش کارگران تیم را ایفا می کنند وپنج پست جلوی تیم بازیکنانی جوان وتکنیکی وسریع وفانتزی بازکه ازخدمات تیم عقب زمین استفاده می کنند..این "تعادل"منجرمی شود که تیم "ضدحمله"نخورد و"ضدحمله"های خطرناکی بزند..اگربه اینکه چرا تیم ویسی بهترین دفاع لیگ را دارد بنگریم به همین"قدرت تعادل"می رسیم،زیرا یک دفاع قدرتی همراه با یک حمله سریع باعث می شود تیمهای حریف دروسط پشت بام بمانند تا نه ازاین سمت بیوفتند ونه از"سمت دیگر"..
3-ذوب آهن:یک "تعادل"متکی به دو بازیکن فوق العاده..حدادی فردرنقش پست شماره شش وظیفه "سرویس دهندگی"به کل تیم را با تخریب-پوشش-پرس و توان بالا دربازیهای یک به یک انجام می دهد ورجب زاده درنقش پست شماره ده به عنوان یک "خلاق سرویس گیرنده"وظیفه طراحی-توسعه و ترکیب زنی های پرتعداد را درحمله به عهده دارد وهردو به بهترین شکل وظایف خود را انجام می دهند.یک "زیدان"،یک "ماکه له له"درذوب آهن یعنی یک "رجب زاده"،یک"حدادی فر"..دو بازیکنی که بهترین خط هافبک لیگ برتررا دراختیاردارند،خطی که به شکل عالی بازی درکانالهای عرضی پرتعداد را به ایجاد ترکیب های مثلثی درکانالهای طولی انتقال می دهد و به محض ازدست رفتن توپ،حدادی فر به مثابه یک ماشین پرس کننده با باک پرسانت به سانت زمین را تخریب می کند-پوشش می دهد..بله تیمهای بزرگی بوده اند که به مانند ذوب آهن با دوبازیکن ستاره ومجموعه ای ازبازیکنان خوب موفق به کسب جام شده اند..اما ذوب آهن برگ برنده دیگری نیز دارد وآن سبک بازی است که با تکیه به این دو"گارگر-مهندس"با کیفیت بالا به نمایش می گذارد،برگ برنده ای که باعث شده تمام تیمها دربرابراین تیم ازفوتبال"مستقیم"استفاده کنند واقدام به حذف خط هافبک خود ازجریان بازی کرده تا درمقابل خط هافبک ذوب آهن را نیزازجریان بازی خارج کنند اما درصد موفقیت؟..می توان گفت تاکنون خیلی کم زیرا خط هافبک ذوب انباری ست از"رازشماره یک" از"تعادل"..
به عنوان پایان می توان گفت:ازلحاظ آماری حداقل حق به حق دار رسیده است و سه تیم اول لیگ صاحب بهترین خط حمله ودفاع وهافبک لیگ هستند..اما یک پرسش:این که تیم اول بهترین خط حمله،تیم دوم بهترین خط دفاع و تیم سوم بهترین خط هافبک لیگ را دارد نشان ازتاثیربرترنوع فوتبال بررتبه است؟؟
نویسنده:مجتبی مرشدنژاد