El Angel de Madridهانی نوروزی بچست. هنوز بعید میدونم درک درستی از مرگ و زندگی حتی داشته باشه.
من موافق اینم که به هر حال باید خلع نبود پدرش رو اطرافیانش، حالا میخواد این افراد بازیکن حرفه ای باشن یا نه، پر کنن اما به هر حال که این بچه باید با واقعیت فوت پدرش کنار بیاد، باید این رو کنار بذاره و آیندش، حالا تو هر مقام و شکلی، رو بسازه. نمیشه که تا ابد هی تو گوش بچه خوند بابات فوت کرده!!! این بچه چی ازش میمونه از نظر روحی و روانی؟ یکی از بستگان ما میگفت وقتی هنوز به زور حرف میزده یکی از نزدیک هاش فوت کرده و خانوادش هم اینو برده بودن سر مراسم ختم و خاکسپاری. اون بچه الآن ۴۵ سالشه و هنوز که هنوزه کابوس اون روز رو میبینه!!!
در ضمن، فکر نمیکنم هانی نورورزی هنوز مدرسه رفته باشه. این ادبیات لوتی/لاتی ادبیات حداقل یه فرد با دو سه برابر سن هانیه. لایک جمع کردن به اسم یه بچه ی یتیم اصلا انسانی نیست!!! این بچه ۶-۷ سال دیگه خودش پاش به این فضاهای اجتماعی باز میشه اینا رو میبینه اصلا کسی میتونه جمعش کنه از نظر روحی؟
خدا واسه هیچکس فوت نزدیک ها رو نیاره، اما حداقل وقتی همچین اتفاق دردناکی میوفته تو زندگی کسی دور و بریاش باید حداقل سعی کنن فشار رو کمتر کنن. حتی خانوم هادی نوروزی توی هر چی فیلم ازش مراسم هادی اومد بیرون تعادل روحی و روانی نداشت و به جای این که آرومش کنن، یه عده واسه لایک و پول و توجه بیشتر با پیراهن شماره ۲۴ دور استادیوم آزادی میگردوندنش.