مطلب ارسالی کاربران
آنالیز بازی لیورپول-دورتموند
آنالیز بازی لیورپول-دورتموند
یک/چگونه صفر-صفر تبدیل به دو-صفر شد؟سال ۲۰۰۵،آمار کمیته فنی یوفا،آمار گلهای به ثمر رسیده ازطریق ضدحملات دربازیهای اروپایی،چهل وپنج درصد.سال ۲۰۱۴.بیست وسه درصد.این کاهش با توجه به دفاعی تر شدن تیمها حاصل چه علتی ست؟یورگن کلوپ در صدر سیاهه علت ها،کلوپ به خاطر خلق گیگن پرسینگ،ضد ضدحمله.روشی که به محض ازدست دادن توپ در فاز انتقال از حمله به دفاع رخ می دهد،با چند مولفه-پنج ثانیه ابتدایی،تمام زمین،فشار شدید روی توپ،و ازهمه مهمتر با استفاده از روش چند نفر به صاحب توپ،چند نفر از چند جهت روی صاحب توپ و بستن کانالهای پاس عمقی و عرضی-،نسخه کلوپ برای فوتبال تهاجمی،نسخه ای که در صدر سیاهه علت های تهاجمی شدن فوتبال در دو فصل اخیر قرار دارد.لیورپول برابر دورتموند،خوردن دو گل در ۱۶ دقیقه ابتدایی از طریق ضدحمله!!!مربی لیورپول کلوپ است.پس چرا؟این چرا پاسخی دو وجهی دارد،یک وجه ضعف لیورپول،یک وجه ویژگی دورتموند.لیورپول به این دلیل روی ضدحمله گل خورد چون وقتی توپ را از دست می داد بین توپ و دروازه خودی ،نفر ،کم داشت،نفر کم به علت عدم توازن صحیح بین نفرات جلوی توپ و افراد پشت توپ.به این ترتیب پازل بستن کانالها برای بازیکن صاحب توپ رخ نمی داد،پازلی که شامل سه قطعه در عمق و دو قطعه در عرض چپ و راست توپ هست،یعنی پنج نفر.اما فقط دو قطعه و یا نهایتا سه قطعه حل می شد و قطعات حل نشده کانالهایی برای توسعه ضدحمله بودند.و از آن مهمتر خود دورتموند بود،دورتموند توخل.بزرگترین ویژگی تاکتیکی این فصل دورتموند،پاسهای با طول ۲۵تا۳۰متری روی زمین مورب آنهاست.همانند پاس مورب اشملزر به آبومیانگ وقت گل دوم و همانند پاس میختاریان به کاگاوا وقت گل اول.درواقع دورتموند توخل با استفاده از این سبک پاس دادن مدام در حال تغییر مسیر حمله و دوباره تغییر مسیر حمله است ،با استفاده از این سبک پاس دادن توانسته کانال حرکتی سومی بین عرض و عمق خلق کند که باعث می شد به هنگام پرس لیورپول با استفاده از این سبک پاس بتواند پیشروی را انجام دهد.
دو/پرسینگ دورتموند،نشانه ای از توانایی فنی توخل:بازی پرسینگ.این یکی از پرطرفدارترین تعاریف برای بازی بود و دورتموند توانست تا قبل از بازگشت دراماتیک لیورپول،بسیار قوی و هوشمندانه در این زمینه عمل نماید.با طراحی سیستمهای مختلف پرسینگ برای دقایق مختلف.سریع،منظم،خطرناک.آنچه که در بیست دقیقه اول انجام داد و دقیقا روی آن دو گل زد"فشار شدید در ۱۵*۱۵ متر موقعیت توپ "بود. اما بدون درگیرشدن مستقیم بر سر توپ.تنها با محاصره کردن توپ،با محاصره کردن بازیکن صاحب توپ و هرلحظه محیط را کوچکتر کردن و فشار را بالا بردن.چه اتفاقی افتاد:پاسهای اشتباه،از دست دادن توپ و مهیا شدن شرایط ضدحمله.وقتی تیم توانست به برتری دو گله برسد،حفظ انرژی بازیکنان به اولویت تبدیل شد اما نه با حذف پرسینگ،بلکه با اجرای شیوه دیگری.در روش جدید که تا پایان نیمه اول ادامه داشت پرسینگ در تمام زمین صورت می گرفت ولی فقط جهت بستن کانالهای عمقی،جهت جلوگیری از اینکه لیورپول بتواند حملات سریعی که در آن تخصص دارد را انجام دهد،جهت مجبور کردن لیورپول به دادن پاس های عرضی.هر پاس عرضی برای تیم کلوپ یعنی یک ضربه به خود،و انجام بازی عرضی مداوم یعنی مرگ،مرگ،مرگ..باید اعتراف کرد که توخل آنهارا با این روش کشت.با شروع نیمه دوم تغییر بعدی در پرسینگ دورتموند صورت گرفت،تبدیل سیستم تیم به ۴۴۱۱ که چهار میانی برخلاف استفاده مرسوم بقیه تیمها که بصورت خطی است برای بصورت لوزی ترسیم شده بود و اما چرا؟به خاطر حذف بازیکنان طراح حریف،چون آنچه که مشخص بود حملات پردامنه لیورپول در راه بود و تنها با گیر انداختن خط هافبک آنها می شد از شدت حملاتشان کاست و با این سیستم چهار بازیکن در راس مرکزی تیم،از هافبک دفاعی تا مهاجم مرکزی قرار می گرفتند که با پرسینگ دو به یک روی بازیکن صاحب توپ لیورپول اجازه طراحی حمله را نمی دادند.با پرس دو به یک از عقب و جلو با توجه به منطقه حضور توپ.یک بازیکن که معمولا وایگل بود ازعقب هافبک مرکزی صاحب توپ حریف را به شدت پرس می کرد واجازه چرخیدن به وی نمی داد و بازیکن بعدی که اکثرا کاگاوا بود از جلو پرس کرده و توپ را از این بازیکن می گرفتند.سریع.منظم.خطرناک.این ویژگی پرسینگ دورتموند در سیستم های مختلف،در تایم های زمانی مختلف،با توجه به نیاز تاکتیکی تیم بود.
سه/آنچه که باعث تغییر یک-سه به چهار-سه شد؟لیورپول مدت زمان زیادی را صرف درگیریهای یک برابر یک بر سر مالکیت توپ کرد و هربار شکست خورد،هربار فقط انرژی بدنی از دست داد.تا اینکه قبل از گل سوم دورتموند تصمیم جدیدی گرفت،سپردن صددرصد توپ به زردپوشان و منتظر ضدحمله ماندن.اما چهار دقیقه بعد گل سوم را خورد،چهار دقیقه پس از اینکه توپ را صددرصد به حریف داد گل خورد.باید چکار می کرد؟کشف شیوه زدن حملات سریع حتی اگر مالکیت توپ مستمر را داشته باشد،و این شیوه را کشف کرد.از دقیقه هفتاد به بعد دستور جدید از سوی کلوپ صادر شد:"هربار که توپ را می گیرید به عمق پاس بدهید،حتی اگر کانالهای عمقی بسته باشند".این دستور به اجرا گذاشته شد و دورتموند در تله افتاد،بازی سرعتی شد،مالکیت های چند ثانیه ای و حمله کردن و از دست دادن توپ و پرس کردن.پشت سرهم مالکیت بین دو تیم ردوبدل می شد،پاس عمقی،پاس عمقی،پاس عمقی.این وضعیت بازی سریع به سود کدام تیم است؟تیمی که سریع تر باشد.لیورپول.کشف شیوه زدن حملات سریع به تغییر نتیجه کمک کرد.قبل از آن لیورپول تلاش می کرد از پس پاسهای عرضی یک کانال در عمق پیدا کند و ترتیب حمله سریع را بدهد.پس از دستور حملات پیاپی در عمق را انجام دادند.زنده باد کلوپ دانا.
نویسنده:مجتبی مرشدنژاد