طرفداری- منچستر سیتی چهارشنبه شب در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا با پذیرفتن شکست مقابل رئال مادرید از گردونه این رقابت ها حذف شد تا هیچ تیم انگلیسی را در فینال لیگ قهرمانان نداشته باشیم. شاید کمتر کسی از منچستر سیتی انتظار داشت که بر رئال مادرید آماده این روزها غلبه نموده و راهی فینال شود اما نمایش فنی و تاکتیکی آبی های شهر منچستر بسیار نا امید کننده و انتقاد بر انگیز بود.
شاگردان مانوئل پیگرینی هم در بازی رفت و هم در بازی برگشت، با اینکه فقط یک گل دریافت کردند اما تفاوت فاحشی با رقیب خود داشتند و در واقع به وضوح می توانستیم ببینیم که سیتی با آن همه ستاره گران قیمت به مثابه یک شیر بی دندان بود که حتی یک بار هم طی 180 دقیقه، یک حرکت هجومی حساب شده و خطرساز روی دروازه حریف خود نداشت. همین واقعیت باعث بروز انتقادات شدید روزنامه ها از پیگرینی و تیمش شد.
پیگرینی بعد از بازی، با اظهار این مطلب که تیمش شایسته باخت نبود و با شانسی دانستن برد رئال مادرید، سعی داشت که فراری رو به جلو داشته باشد اما کیست که نداند سیتی در همان بازی رفت و در ورزشگاه امارات هم باید حداقل یک گل می خورد. این تیم شاید در امور تدافعی با دریافت فقط یک گل طی 180 دقیقه از خط آتش رئال مادرید، عملکرد قابل قبولی داشت اما هرگز در خط میانی و خط حمله نمایش آبرومندانه ای را ارائه نداد.
پیگرینی پس از بازی اعتراف نمود که کشاندن بازی به ضربات پنالتی بهترین اتفاق ممکن برای این بازی بود که خود گواه این واقعیت است که منچستر سیتی از اعتماد به نفس بالا برای شکست دادن رئال برخوردار نبود و شاید تا رسیدن به همین جا نیز باعث اشباع شدن آنها گردید. تیم منچستر سیتی در طول 180 دقیقه از خلاقیت لازم بهره مند نبود و بر عکس گفته پیگرینی، اگر خوش شانسی در خانه آنها را نمی زد و رونالدو مصدوم نمی شد یا حتی 50 درصد موقعیت های گل رئال مادرید درون دروازه جو هارت قرار می گرفت، یک باخت سنگین نصیب این تیم می شد.
حتی آمار و ارقام بازی هم نشان دهنده این عدم خلاقیت و عدم بُرّندگی خط حمله منچستر سیتی بود. اینکه سیتی فقط یک شوت داخل چارچوب داشته باشد، چه معنایی قابل استنباط است؟ سرخیو آگوئرو هم که در این بازی به طور کامل تحت الشعاع مدافعان حریف بود و فقط توانست یک شوت خارج از چارچوب را در آخرین دقایق به سوی دروازه کیلور ناواس بزند که آن هم از بیرون محوطه جریمه بود. آگوئرو حتی یک بار هم نتوانست داخل محوطه جریمه رئال مادرید صاحب توپ شود و 7 بار توپ را لو داد که بیشتر از هر بازیکن دیگری بود. چرا باید آگوئرو تبدیل به یکی از بدترین بازیکنان زمین می شد؟ چرا از بازیکن با استعداد و بزرگی همچون یایا توره با دریایی از خلاقیت در این بازی به نحو احسن بهره برداری نشد؟ اگر آگوئرو بدترین بازیکن زمین نبود، بدون شک یایا توره را می توان بدترین بازیکن زمین دانست. او که طبق نظر مربی باید در پشت مهاجم بازی می کرد، در عمل به عنوان یک هافبک وسط ایفای نقش نمود و دیدیم که در نهایت پیگرینی از دست او هم عاصی شد و وی را بیرون کشید.
توره حتی یک بار هم قادر به توپیگیری از یاران حریف نشد و تنها دستاوردش از این بازی، یک و فقط یک تکل موفق بود. شاید برای شما باورنکردنی باشد که منچستر سیتی با این همه ستاره های گران قیمت، در 4 بازی از 5 بازی اخیر لیگ قهرمانان اروپا، توانسته فقط یک شوت داخل چارچوب را بزند. منچستر سیتی در 5 بازی اخیر لیگ قهرمانان اروپا، فقط در بازی مقابل پاریس سن ژرمن در پارک دو پرنس، 3 شوت داخل چارچوب داشت وگرنه در سایر بازی ها، تعداد شوت های داخل چارچوب شاگردان پیگرینی فقط یک شوت بود. (Sky Sports Statto)
تک گل رئال مادرید هم که با ضربه گرت بیل به ثمر رسید ولی به علت برخورد توپ به پای فرناندو و انحراف آن به درون دروازه جو هارت، در اغلب منابع خبری یک گل به خودی ثبت شد. فارغ از این صحنه که حتی می توان جو هارت را نیز تا حدودی مقصر دانست، بدشانسی و تصمیمات نادرست پیگرینی هم کم نبودند. بزرگ ترین بدشانسی سیتی، مصدومیت ونسان کمپانی و تعویض زودهنگام رهبر خط دفاعی این تیم محسوب می شد اما بیشتر از بد شانسی، تصمیمات نادرست بر پیکره سیتی ضربه وارد کرد. شاید خیلی ها انتظار حضور کلچی ایهیناچو را در خط حمله داشتند ولی پیگرینی با همان تفکر گرفتن یک تساوی بدون گل و کشاندن بازی به ضربات پنالتی، از ایهیناچو در ترکیب اصلی استفاده نکرد.
فرناندینیو را یک خط جلوتر برد تا به جای پست هافبک دفاعی، نقش هافبک وسط را ایفا نماید و چگونه می توان از یک بازیکن تخریبی انتظار داشت تا همچون یک هافبک خلاق و پاسور و توپ پخش کن، موتور تیمش را روشن بکند؟ با اینکه یایا توره بسیار بد بود، اما سایر بازیکنان سیتی هم دست کمی از او نداشتند و می شد به جای تعویض زودهنگام او، گزینه دیگری مثلاً همین دو هافبک دفاعی برزیلی را بیرون کشید. وقتی رحیم استرلینگ هم به بازی رفت، عملاٌ کاری نکرد چرا که مشکل از عمق خط هافبک سیتی بود یعنی همان جایی که حتی به اندازه سر سوزنی ابتکار و خلاقیت دیده نمی شد.
با اینکه پیگرینی از دست دادن داوید سیلوا و سمیر نصری را باعث پدید آمدن عدم خلاقیت در خط هافبک تیم خود می داند، با اینکه حرف او منطقی است، اما باید به او بگوییم که مگر بازیکنانی مانند کوین دی بروین یا خسوس ناواس از لحاظ خلاقیت چه چیزی کمتر از آن دو بازیکن داشتند؟ آیا مشکل اصلی در چیدمان نادرست تیم و انتخاب سیستم غیر منطبق با حریف و شرایط بازی در سانتیاگو برنابئو نبود؟ وقتی آگوئرو و دی بروین دو یار کهکشانی منچستر سیتی خوب نبودند، از سایر بازیکنان این تیم چه انتظاری می توان داشت؟
هواداران سیتی هم که بیشترین انتقاد را به بازی یایا توره داشتند اما شاید بی انصافی باشد از بازی بد سایر بازیکنان این تیم نیز یادی نکنیم. به راستی اگر پست به پست بازیکنان سیتی را با بازیکنان هم پست خود در تیم مقابل مقایسه کنیم، در کدام پست، یک بازیکن منچستر سیتی عملکرد بهتری از بازیکن هم پست رئالی داشت به جز دروازه بان که در واقع کیلور ناواس تا حدود زیادی بیکار بود ولی جو هارت ستاره میدان. سیتی به عنوان نماینده لیگ برتر انگلیس نمی بایست تا این حد خودش را دست کم می گرفت.
عطش رسیدن به فینال و عزم سفر به سن سیرو در چهره بازیکنان سیتی و پا به توپ های آنها دیده نمی شد. شاید هم با وقار بودن و آرام بودن برای یک مرد را بتوان شاخصه خوبی دانست، اما حداقل برای مربیان فوتبال این جمله را نباید به صورت مطلق به کار ببریم. کمی شور، کمی داد و فریاد، کمی اشتیاق و عطش در چهره یک مربی می تواند موتور محرکه ای برای تک تک بازیکنان جوان باشد. باور کنید اگر فریادهای کارلوس کیروش در کره جنوبی نبود، ما به آن راحتی به جام جهانی 2014 صعود نمی کردیم و باور کنید که اگر دیگو سیمئونه و فریادهایش نبود، اتلتیکو مادریدی هم در کار نبود! می توان کت و شلوار و کراوات هم پوشید ولی فریاد زد و بازیکنان را کنار زمین تهییج کرد به شرطی که شلوارتان به تنگی شلوار زیدان نباشد!
حالا سیتی ممکن است در بازی های باقیمانده تا اتمام فصل، از وجود کمپانی نیز بی بهره باشد و با توجه به بازی دشواری که مقابل آرسنال پیش روی آنهاست، شکست یا کوچک ترین اشتباه به معنای از دست دادن سهمیه لیگ قهرمانان اروپا در فصل آینده و محروم شدن گواردیولا از حضور در این تورنمنت معظم است. به قول ریو فردیناند کارشناس کانال تلویزیونی BT SPORTS، پپ گواردیولا در منچستر سیتی کار بسیار دشواری را در پیش دارد و باید تیمی را تحویل بگیرد که نه به اندازه بایرن مونیخ خوب است و نه به اندازه بایرن مونیخ، اعتماد به نفس دارد. مارک آگدن نویسنده ایندپندنت معتقد است که گواردیولا برای کسب موفقیت در منچستر سیتی باید 5 عامل زیر را مورد توجه قرار دهد:
اول- باشگاه را به خودباوری برساند، یعنی همان چیزی که در دو بازی اخیر مقابل رئال مادرید دیده نشد.
دوم- تکلیف ماندن یا رفتن ونسان کمپانی را مشخص نماید.
کمپانی 30 ساله از هنگام پیوستن به سیتی در سال 2008 از هامبورگ، 33 بار مصدوم شده ولی یک رهبر واقعی در خط دفاعی است و پپ باید آینده او را مشخص نماید.
سوم- تقویت کردن تیم که یکی از پرسش های همیشگی کارشناسان می باشد.
پپ باید تصمیم بگیرد که آیا ستاره های همچون توره، سیلوا و کمپانی که اساس تیم بوده اند، در آینده چه جایی دارند و همچنین بازیکنان نیمکت نشینی مانند کولاروف، زابالتا، ناواس و ویلفرد بونی 25 میلیون پوندی به درد او خواهند خورد با خیر؟ اغلب این بازیکنانی که نام بردیم، حدود 30 ساله و یا بیشتر هستند و برای برنامه دراز مدت پپ، کمی مسن به نظر می رسند. سیتی به خون تازه ای نیاز دارد، بازیکنانی تشنه و پر انگیزه مانند تونی کروس.
چهارم- ترس سرخیو آگوئرو از بازی های اروپایی را بریزد.
این ستاره آرژانتینی با اینکه بهترین گلزن ادوار باشگاه منچستر سیتی در رقابت های اروپایی می باشد، به جز هت تریک فصل قبل در برابر بایرن مونیخ، هرگز نمایش فوق العاده ای مقابل تیم های بزرگ در لیگ قهرمانان نداشته است. او در 5 بازی اخیر لیگ قهرمانان حتی یک ضربه داخل چارچوب نزده و فقط 52 لمس توپ طی 90 دقیقه بازی با رئال مادرید برای او هرگز آمار خوبی تلقی نمی شد با علم به این موضوع که حتی یک لمس توپ آگوئرو در داخل محوطه جریمه حریف نبود. این آگوئرو یعنی یک کبریت بی خطر!
پنجم- استعدادهای جوان را ارتقاء بدهد.
منچستر سیتی در دو تابستان گذشته، 142 میلیون پوند بابت خرید سه بازیکن جوان یعنی مانگالا، استرلینگ و دی بروین هزینه کرد تا علاوه بر تزریق خون تازه به شاهرگ باشگاه، یک آینده نگری را هم انجام داده باشد اما مانگالا بسیار ضعیف بوده و رحیم استرلینگ نیز دست کمی از او نداشته است. تنها خرید جوان موفق سیتی کوین دی بروین است. پپ وظیفه دارد که این مسیر جوانگرایی را ادامه داده و علاوه بر آن، این جوان های گران قیمت ولی کم مصرف را به بالاترین سطح ممکن برساند. پتانسیل مانگالا و استرلینگ بسیار بیشتر از این ها می تواند باشد. البته فراموش نکنیم که دی بروین هم در بازی مقابل رئال مادرید عملکرد خوبی نداشت و پاس های اشتباه زیادی داد. آیا پپ گواردیولا قادر است یک رحیم استرلینگ همانند آن فصل رؤیایی لیورپول بسازد و همان کاری را با الیاکیم مانگالا بکند که با جرارد پیکه کرد؟