سامان قاسمیتا اون زمان من واقعاً عاشق میلان بودم و اتفاقاً بازیکن محبوبمم همین اینزاگی بود که درسته همیشه تو آفساید بود اما موثر بازی می کرد! البته همه ی اینها تا زمانی بود که حماسه استانبول رخ نداده بود، بی شک لیورپول 2005 از نظر داشتن ستاره حتی نزدیک های میلان هم نبود، وقتی لیورپول 3 تا خورد حس تیم همیشه بازنده امید رو بهش داشتم (همون تیم معروف فوتبالیست ها که کاشیرو چاق و ایشی توش بازی می کردن !) اما اونا خواستن با همون بضاعت کمشون بازی رو تغییر بدن و تغییر هم دادن، میلان مالدینی و نستا رو داشت ولی خوب من صحنه ای رو که هیچوقت از یه دفاع آخر یادم نمی ره صحنه ای بود که جیمی کرگر برای اینکه جلوی گل شوچنکو رو بگیره با کمر خورد به تیرک دروازه، وقتی لیورپول قهرمان شد ناخودآگاه ایستاده برای تیم رقیب که البته الان 11 ساله طرفدارشم دست می زدم، اون بازی بی نظیر بود...