Mani Bananiوالا اگه من نظر خودمو بدم همه میریزن سرم .
فقط در این حد بگم موفقیت دورتموند مثل یونان بود، مثل موناکوی ده سال پیش و تیم های دیگه ای که تو تاریخ اومدن قهرمان شدن و بعد دیگه رفتن که رفتن تا شاید ده بیست سال دیگه برگردن. مثل عراق تو جام ملتهای ۲۰۰۷.
چهارتا به رئال زدن، پنج تا به بایرن زدن و ... اینها همه اتفاقایی هست که توی یه برهه زمانی خاص رخ میده. یعنی همه چیز تاریخ باید دست به دست هم بده تا دوزتموند بشه این دوزتموند. تا لوا باز چهارتا بزنه.
البته کلوپ نقشش خیلی زیاده اما این فصل بدجوری سقوط کرده.
آره دو فصل پیش وقتی کاگاوا بود، دورتموند فوق العاده بود.
ولی این فصل، تیمی که نیم فصل نشده به بهونه مصدوم حتی مربی و مدیرش می گن دیگه قهرمان نمیشه، عاقبتی مثل رئال فصل قبل پیدا می کنه.
رفتن لوا وسط فصلی، رفتن گوتزه و اعلام خبرش تو حساسترین مقطع فصل قبل، مصاحبه عجیب رییس دورتموند و گفتن اینکه بیست سال از بایرن عقبن، مصاحبه های الان کلوپ، همه نشون از تموم شدن دوره دورتموند دارن.
والا بلا من دورتموند رو دوست دارم، چون از بایرن بدم میاد.
اما این دورتموند احتمال اینکه دوباره تاریخ ساز بشه کمه.
البته منظوزم این نیست که با
دو قرعه آسون بره تو چهارتای اروپا و بعد حذف شه،
منظورم مقابله با بایرنه.
و الا دورتموند فقط باید تیم دوم و سوم همه ی هوادارای فوتبال باشه و ستاره هاش به عشق دیده شدن توسط تیم های مورد علاقشون به این تیم بپیوندن نه به عشق پوشیدن پیرهن دورتموند.