حامد چشم براه (ادیتور و نویسنده بخش انگلستان): بارسا را از پیش صعود کرده ندانید
در نیمه اول نه بارسلونا، بارسلونا بود و نه منچسترسیتی، منچسترسیتی. ترس از گل خوردن در هر دو تیم به وضوح دیده میشد و به همین دلیل پلگرینی برای اولین بار در این فصل تیم خود را با یک مهاجم به زمین فرستاده بود، گرچه شاید با توجه به بازیکنان در دسترس این بهترین ترکیبی بود که میتوانست بازی دهد. اما چیزی که بیشتر از هرچیزی به سیتی آسیب رساند تنها بودن داوید سیلوا در میانه زمین و نبودن آگوئرو در خط حمله بود. نبود آگرو و نیمکت نشینی نصری (سمیر نصری اخیرا از بند مصدومیت رهایی یافته بود و هنوز کاملا آماده نبود) فاز هجومی آبی های منچستر را کاملاً مختل کرده بود و خط حمله سیتی دیگر ترسناک نبود. نگردو بیش از حد کند بازی میکرد و اگرچه در یک صحنه روی پاس سیلوا با والدز تقریبا تک به تک شد اما نتوانست از آن استفاده کند.
در آنطرف زمین، مارتینو نیز روی نیمار ریسک نکرد و با توجه به اینکه ستاره برزیلی تازه از مصدومیت بازگشته بود وی را روی نیمکت نشاند. آهنگ بازی بارسلونا در نیمه اول مثل همیشه بود، پاس های کوتاه و تک ضرب تا بتوانند دفاع سیتی را باز کنند اما عملکرد خوبی بازیکنان منچسترسیتی به خصوص دمیکلیس فرصت چندانی با آنها در نیمه اول نداد.
نیمه دوم نیز کند آغاز شد و دقیقا در همان دقایقی که سیتی حملات خود را آغاز کرده بود در یک ضد حمله مسی روی پاس فوق العاده اینیستا با هارت تک به تک شد و مهم ترین صحنه بازی رقم خورد. دمیکلیس روی مسی خطا کرد و پنالتی اخراج، کار منچستری ها را تمام کرد. بعد از پنالتی مسی که تبدیل به گل شد پلگرینی دست به یک حرکت احساسی زد. آوردن نصری، ژکو و لسکات هیچ دردی از تیم 10 نفره دوا نمیکرد بلکه برعکس سیتی را کندتر میکرد. همین کندی تیم باعث شد در دقیقه 88 روی یک ضد حمله دنی آلوز گل دوم را بزند.
شاید قویتر کردن سیستم دفاعی و شکست 1-0 برای سیتی بهتر بود. تلاش کردن برای گل زدن هنگام 10 نفره شدن آن هم مقابل بارسلونا بسیار سخت است. پلگرینی میتوانست بازی را 1-0 تمام کند و در بازی برگشت بارسلونا را غافلگیر کند اما تفکرات او چیز دیگری بود.
در مقابل مارتینو نیز نشان داد علیرغم انتقادات وارده در بازی های حساس بسیار سنجیده عمل میکند. بعد از گل اول، بارسا به هیچ وجه برای زدن گل دوم به تیم 10 نفره سیتی فشار نیاورد و سعی در کنترل بازی داشت چرا که پیروزی با یک گل نیز بسیار با ارزش بود در مقابل با آوردن سرجیو روبرتو و نیمار سرعت تیم را برای ضد حمله بالا برد و بالاخره روی همین تاکتیک بارسلونا به گل دوم نیز رسید.
- با تمام این تفاسیر بارسا را از پیش صعود کرده ندانید، باید منتظر بازی برگشت بود. پلگرینی مربی بسیار خوشفکر است و با برگشت آگئرو و نصری و دفاع عجیب و غریب کاتالان ها همه چیز ممکن است. به نظر بنده بازی برگشت از بازی رفت تماشایی تر خواهد بود.
زانیار بهروش (نویسنده بخش آلمان): لورکوزن و یک ناکامی بزرگ دیگر در اروپا
در واقع قبل از بازی هم کمتر کسی انتظار معجزه از لورکوزن را داشت، اما لورکوزن نه تنها معجزه نکرد بلکه باختی سنگین تر از حد انتظار نیز نصیبش شد. حضور لورکوزن در بازی های این فصل لیگ قهرمانان در همان روز قرعه کشی مرحله حذفی به پایان رسید. تیمی که در چند سال اخیر در آلمان نتایج قابل قبولی کسب کرده است اما در رقابت های اروپایی یک ناکام بزرگ بوده است.
بازی با پاری سن ژرمن هم داستان بازی با بارسا و منچستر برای لورکوزن تکرار شد، باختی پرگل، آن هم در خانه، باختی که باعث بیشتر شدن نفرت هوادارن آلمان از این تیم شد. لورکوزن از لحاظ مالی و به بازیکن قابل مقایسه با پاری سن ژرمن نبود و فقط با تکیه بر اتفاقات فوتبال می توانست کور سوی امیدی به صعود داشته باشد، اما بازی ضعیف شاگردان سامی هیپیا باعث شد در همان بازی رفت پرونده این بازی بسته شود.
عمده ضعف لورکوزن در این فصل زوج خط دفاعی آن ها بوده است، اصرار بیش از حد هیپیا بر استفاده از امیر اسپاهیچ 32 ساله واشتباهات مکرر او. هوادران فوتبال آلمان اشتباه های اسپاهیچ در بازی رفت و برگشت مقابل منچستر را به خوبی به یاد دارند، در بازی با غول فرانسوی دوباره این قضیه تکرار شد، دقیقه 3 زایمون رولفز در میانه میدان توپ را لو داد و پاس لوکاس مورا از بین دو دفاع لورکوزن به بلیز ماتیودی رسید و خیلی زود کار لورکوزن سخت تر شد.
در ادامه لورکوزن نتوانست بازی معمول خود را انجام دهد و بجز چند حمله پراکنده چیزی نداشت. در دقیقه 39 باز اسپاهیچ روی لاوتزی مرتکب خطای پنالتی شد و زلاتان گل دوم را به ثمر رساند. در آخرین دقایق نیمه اول زلاتان گل سوم را هم زد و لورکوزن در پایان نیمه اول رسم چند ساله خود در مسابقات اروپایی را تداوم بخشید.
شاید بتوان برجسته ترین نکته بازی لورکوزن در نیمه دوم را بازی دادن به یولیان برانت دانست، جوان 17 ساله ای که از ولفسبورگ در نیم فصل به لورکوزن پیوسته است و خیلی ها او را یکی از آینده دارن فوتبال آلمان می دانند.
اسپاهیچ در ادامه اشتباهاتش دقیقه 59 از بازی اخراج شد و بازی تا دقایق پایانی کم افت و خیز دنبال می شد، پاری سن ژرمن نتیجه مطلوب را کسب کرده بود و لورکوزن 10 نفره هم توان ایجاد موقعیت گل جدی نداشت. در دقیقه 88 یوهان کابای گل چهارم را برای تیم پاریسی به ثمر رساند و باعث شد قبل از به صدا در آمدن سوت پایان بازی اول تکلیف یکی از تیم های حاضر در مرحله ¼ مشخص شود.
به نظر من یکی از عوامل عوامل اصلی کسب نتیاج ضعیف لورکوزن ترس سرمربیان این تیم از بازی های بزرگ و انتقال آن به بازیکنان است و گرنه لورکوزن با هر شیوه و روشی بازی می کرد بدتر از این نمی باخت. سئوالاتی از این قبیل در این چند روزه ذهن هواردان فوتبال آلمان را به خود مشغول کرده است :
- لورکوزن تا کی در مسابقات اروپایی بدین شکل عمل می کند؟
- مسئولان لورکوزن چرا استفاده بهینه از قدرت مالی کارخانه بایر انجام نمی دهند؟
- چرا لورکوزن با از دست دادن بازیکنانی نظیر، ویدال و شورله نتوانست جایگزین مناسبی برای آن ها پیدا کند و چرا بازیکنان موثری مثل سیدنی سم را به آسانی از دست می دهد؟