مطلب ارسالی کاربران
معرفی کتاب
کتاب پیش رو کتابی است ارزشمند از گنجینه سخنان حضرت فاطمه (س) که در آن می توان حدود ۲۱۳ حدیث ارزشمند از ایشان را خواند و سرلوحه کارها قرار داد. نویسنده کتاب درباره کتابش می گوید: از سالهای ۶۵ تا ۷۲ که کار استخراج «سخنان حضرت زهرا علیه السلام» را برای رهنومنی بانوان مسلمان که در جستجوی الگوی کامل زندگی بودند، آغاز کردیم، و گوهر های درخشنده ی کوثر قرآن را از لا به لای صدها کتاب گرد می آوردیم، و گل های همیشه معطر بوستان فاطمی را می بوئیدیم. نمی دانستیم که عطر کلمات بزرگ بانوی جهانیان در فرصت کوتاهی جان و جهان را این گونه معطر میسازد،و با این سرعت از مرزهای خاکی ما میگذرد و همه ی مرزها را در مینوردد، و نسیم دل انگیز آن در فضای دورترین کشورهای اسلامی وزیدن آغاز کرده روح و روان مسلمانان جهان را شاداب می کند. به طوری که پیرمرد هندی با پیمودن 400 کیلومتر راه در کشور هند خود را به خانه فرهنگی جمهوری اسلامی رسانده . و با گریه میگوید : یک جلد نهج الحیاه به من بدهید .زیرا ما فقط نامی از حضرت فاطمه (ع) شنیده بودیم و نمیدانستیم که فرهنگ سخنان او موجود است .
بخشی از کتاب :
حدیث (84) خیارکم الینکم مناکبه و اکرمهم لنسائهم (بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر است و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند)
حدیث (178) فلسفه وصیت نامه سیاسی حضرت زهرا : امتی که عهد و پیمان خدا و پیامبرش را در ولایت و رهبری علی (ع) شکستند و نادیده گرفتند،حق ندارند بر پیکر من نماز بگزارند . انها که نسبت به حق ما ظلم روا داشتند و ارث مرا غاصبانه تصرف کردند . و سند مالکیت فدک را که پدرم برایم نوشته بود، از دست من ربودند و به اتش کشیدند ، انها که گواهان و شاهدان مرا تکذیب نمودند، سوگند به خدا که گواهان من حضرت جبرئیل و میکائیل و امیرالمومنین علی (ع) و ام ایمن بودند .
انها که در روز یاری و حمایت از ما در خانه های خود خزیدند و دست از یاری ما کشیدند . امام علی (ع) مرا همراه با حسن (ع) حسین (ع) شب و روز برای بیداری امت غفلت زده ، به خانه های مهاجر و انصار میبرد و انها را نسبت به خدا و پیامبر و حقوق الهی هشدار میدادم و میگفتم : به ما اهل بیت ظلم روا مدارید و حق مسلمی را که خدا به ما بخشیده است، غصب نکنید . در تاریکی شب جواب مساعد می دادند که شما را یاری میکنیم ، اما در روز روشن ، دست از یاری ما برداشتند تا انکه به خانه ما هجوم اوردند و با جمع اوری هیزم فراوان و اتش زدن ان، خواستند خانه و ما را که در ان بودیم در اتش بسوزانند . ایا چنین امتی سزاوار است که بر من نماز بگذارد ؟! )