سگکُشی فیلمی ساختهٔ بهرام بیضایی به سال ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ خورشیدی است؛ که سال ۱۳۸۰ به نمایش درآمد. کتابِ فیلمنامهٔ سگکشی نیز به سال ۱۳۸۰ به قلم بیضایی چاپ شدهاست.
این تریلر دوازدهمین فیلمِ بهرام بیضایی است و مانند بیشترِ فیلمهای دیگرش «کاری از گروه فیلم لیسار». این فیلم پس از آن ساخته شد که بیضایی ده سال امکان فیلمسازی نداشت. سگکُشی سال ۱۳۸۰ در سینماهای ایران به نمایش درآمد و پرفروشترین فیلم سال شد.
سگکشی از فیلمهای مهمّ سینمای ایران بهشمار میرود و برخی ناقدان ایرانی وجوهی از این فیلم را با آثار کلاسیک تاریخ سینما سنجیدهاند.
از هنرپیشههای نامیِ ایران، شمار بسیاری در این فیلم بازی کردهاند--ماجرای فیلم از اواخر پاییز ۱۳۶۷ تا اندکی پس از آن - کمابیش یک سال - در تهران و باغستان میگذرد.
یک بانوی نویسندهٔ ایرانی به نامِ گلرخ کمالی، که سال گذشته شوهرش ناصر معاصر را به حال قهر، و به گمان رابطهای میان او و منشی شرکتش ترک کرده بوده، با پایان جنگ به تهران برمیگردد و شوهرش را میبیند که ورشکست شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه میشود که شریکِ شوهرش با صحنهسازی تمامِ سرمایهٔ شرکت را برداشته و به طور غیرقانونی از مرز خارج شده و شوهرش مانده با همهٔ بدهیهای شرکت و فشارهای طلبکاران. گلرخ بر خود میداند که در جبران بدگمانیِ بیجایش، حالا به نجات شوهرش بشتابد و با کوشش برای خریدِ چکها و اثبات بیگناهی او، و گرفتن رضایت شاکیان از شوهرش، برای آزادیش از زندان بکوشد.فیلم در فستیوال فجر سال ۱۳۷۹ روی پرده رفت و فیلم برگزیدهٔ تماشاکنان شد و جایزههای دیگری نیز گرفت. سرانجام سال ۱۳۸۰ نسخهٔ کاملش در سینماهای ایران به نمایش درآمدسگکشی فیلمِ برگزیدهٔ تماشاگران در جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۹ و برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه نیز شد. بازیگران دیگر و عوامل فیلم هم جایزههایی بردند؛ از جمله ایرج رامینفر برای بهترین طراحی صحنه و لباس و مژده شمسایی برای بهترین بازی نقش اوّل زن. داریوش ارجمند سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در دورهٔ نوزدهم جشنواره فیلم فجر بُرد و دورهٔ شانزدهم نیز برگزیدهٔ نویسندگان و منتقدان به خاطر بازی در این فیلم شد. این فیلم از آثار مطرح دهه هشتاد سینمای ایران و همچنین در میان ساختههای بهرام بیضایی بهشمار میرود. کارگردانیِ فیلم در پنجمین جشن بزرگ سینمای ایران (۱۳۸۰) جایزه گرفت.
فیلم، همانطور که برخی از جمله شهرام جعفرینژاد پیشبینی میکردند فروش چشمگیری داشت و با فروش ۳۳۰ میلیون تومان در نمایش سینماهای تهران، پرفروشترین فیلم ایران در سال ۱۳۸۰ شددامون نوردین نیز ترانهای به نام «رگبار» خوانده که در آن به فیلمهای بیضایی، از جمله سگکشی، و به شخصیت ناصر معاصر اشاره میشودهانیه توسّلی در یکی از سکانسها (سکانس لابی هتل) در نقش مسافری چمدان به دست ظاهر شدهاست.