مطلب ارسالی کاربران
نکاتی د مورد منچستر سیتی1
عرض ادب و احترام خدمت اساتید بزرگوار. با توجه با بازی های انجام شده در لیگ انگلستان، در نظر دارم نکاتی رو در مورد بازی منچستر سیتی و وستهم خدمت دوستان عرض بکنم. البته در درجه ی اول میخوام نکات کلی رو خدمتتون عرض بکنم و سپس جزئیات انالیز گونه رو قرار بدم.در این بازی من سیتی با سیستم 451 وارد بازی شد و نکته ی جالب استفاده از فابین دلف به عنوان هافبک دفاعی بود. این بازیکن به طور فوق العاده ای پیشرفت داشته و حتی جزو بازیکنانی بود که احتمال خروجش در تابستان از من سیتی زیاد بود ولی نشون داد میتونه با تلاش و یکم شانس به عنوان بازیکن ثابت در دیدار های من سیتی وارد بازی بشه. هرچند نمیشه شباهت هایی بین دلف و مندی قائل شد ولی بازیکنی هستش که به طور معمول وظایف دفاعی و تهاجمیش رو عالی انجام میده و لااقل میشه این نتیجه رو از بازی هایی که انجام داده متوجه شد. امتیاز 7.7 برای این بازیکن که تحت نظر گواردیولا بازی کرده یک موفقیت بزرگ محسوب میشه . بازی من سیتی به عنوان یک سیستم خاص که همه ی بازیکنان در این سیستم هماهنگ عمل میکنن نشون میده این بازیکن به چنان سطحی رسیده که توانایی انجام تفکرات بزرگ رو داره.
اما در رابطه با خط دفاعی من سیتی باید بگم نقطه ی قوت تیم من سیتی خط دفاعیش هستش. جایی که به عنوان یه تکیه گاه بزرگ و مطمئن تلقی میشه ، یه نوع حس اعتماد بین تمام بازیکن به خط دفاعی وجود داره، جایی که استونز و اوتامندی یک زوج عالی رو تشکیل دادن . هر دو بازیکن قدرت حمل توپ بالایی دارن اما با این تفاوت که اوتامندی شتاب خوبی داره ولی سرعت بالایی نداره ولی استونز هر دو مشخصه رو به طور خیلی خوبی دارا هستش. البته با مصدومیت این بازیکن هدف بعدی برای این پست کمپانی هستش که با اینکهجثه ی بزرگی داره ولی طراوت بازی عالی داره انعطاف بدنی عالی و به نوعی بازیکنی هستش که اقای گواردیولا علاقه ی خاصی به سبک بازیش داره.دقیقا مثه اوتامندی قدرت حمل توپ داره و وظیفهی انتقال رو به صورت خیلی خاصی انجام میده که این واژه ی انتقال فوق العاده جای بحث داره!
اما توضیحات درباره ی دو هافبک مرکزی تهاجمی و طراح من سیتی زیاده . جایی که شما دو بازیکن نخبه رو در اختیار دارین و دست شما برای اینکه تفکرات خلاق گونه تون رو بتونین به اجرا دربیارین بازه! استایل فوق العاده ی دی بروین در پاس و حتی میشه گفت نابغه ی هنری در مورد نقطه ی منعطف و شگفت انیگز فیزیک توپ! اینکه بر چه محوری از توپ ضربه وارد کنیم تا شدت و عکس العمل فیزیکی توپ با گذشت زمان جوری باشه که ما میخوایم! که اینهم خودش یک مبحث فوق العاده جذاب برای مربیان هستش! اینکه دی بروین در کنار استرلینگ با چه تفکراتی و با چه حرکاتی حتی دفاع های 5 نفره روهم میتونن باز کنن نیاز به تحقیق بیشتر داره و حتی باید در مورد اون تمریناتی هم طراحی کرد! و اینکه چه بازیکنی میتونه جایگزین دی بروین بشه جای بحث داره.
اما سیلوا، به شخصه به اعتقاد من بهترین بازیکن حال حاضر لیگ با متوسط امتیاز 8 که میشه گفت بازیش بی نظیره! یک نابغه ی به تمام عیار ! بازیکنی که در انتقال توپ رو نقش عالی رو ایفا میکنه، از پرس حریف در بازی سازی های از خط دفاعی میکاهه، شم بالایی در گلزنی داره و نکته ی جالب در کنار سانه دو بازیکن چپ پا رو در سمت چپ تشکیل میدنکه میشه گفت سومین مورد بنده برای بحث هستش! یعنی تاثیرات استفاده از بازیکنان چپ پا در بازی و یا در منظقه ی خاص!
اما توضیحات در مورد اگوئرو متفاوت هستش. نمیشه کتمان کرد اقای گواردیولا به سیستم چرخشی اعتقاد داره و یا حتی در طول یک فصل مکررا سیستم بازی رو تغییر میده ولی این فصل اکثرا از سیستم 451 یا 4141 البته با یه تفکر ثابت در چینش استفاده کرده . ابتدای فصل ژسوس تک مهاجم من سیتی بود ولی در حال حاضر اگوئرو این وظیفه رو به عهده داره. اگه تیم من سیتی رو به دو حالت با توپ و بدون توپ تفکیک کنیم ، متوجه میشم که شاید عدم اعتماد پپ به اگوئرو در ابتدای فصل ،رفتار تهاجمی اگوئرو نسبت به مدافعین حریف زمانی که توپ رو در اختیار نداشتن هستش! دویدن برای تحت فشار قرار دادن بازیکن مدافع حریف در 4 ثانیه به گونه ای که زمان برای اگاهی محیطی حریف کم و کمتر بشه، ارتباط مستقیم بین مدافع مالک توپ و هافبک جهت دریافت توپ قطع بشه و به نوعی یک پرس سنگین که جزوی از برنامه ی تهاجمیست اجرا بشه! اگوئور نسبت به فصل قبل با توجه به امار ،دوندگی بالایی رو نشون داده که نشون میده انتظار پپ از اگوئرو چیه . البته این بازیکن در این 3 هفته ی اخیر فوق العاده در بازی بدون توپ در حالت دفاعی عالی پیشرفت کرده ولی به شخصه معتقدم به هیچ عنوان توانایی ژسوس رو در استایل دویدن نداره! بیشترین حضور اگوئرو پشت قوس محوطه بوده.
در ادامه باید چند نکته رو در مورد تیم من سیتی اشاره کنم:
1: زمانی که تیم شما مالک توپه و یا زمانی که تیم شما توپ رو در اختیار نداره سعی کنید همیشه نگاهتون رو به جلو باشه. یعنی در انتقال جایگیری فیزیکیتون جوری باشه که نسبت به جایگیری تیم حریف اگاهی داشته باشید. زمانی که توپ رو در اختیار ندارید هم رو به جلو بودن به این معنی است که شتاب و زمان کافی داشته باشین تا نسبت به توپ تهاجمی حرکت کنین و حریف رو وادار به اشتباه کنین
2:برتری عددی در فاز تهاجم دو مزیت فوق العاده زیاد داره! اول اینکه ضریب اشتباه killer pass به حداقل میرسه که در بخش های بعد توضیحات کاملش رو ارائه خواهم داد . و در درجه ی دوم attacking time برای شما زیاد و defensive time برای حریف زیاد تر میشه و طبیعتا تفکرات تدافعی حریف فرسایشی میشه و درصد موفقیت شما بالاتر خواهد رفت.
3: یک مربی باید نسبت به عملکرد تیمش صبور باشه. به نحوی که بازی 90 دقیقس و هیچی تیمی توانایی 90 دقیقه دفاع کردن و یا 90 دقیقه حمله رو نداره!
4: به نظرم گاهی باید به تیم حریف زمان داد . یک تیم، همیشه و برای هر شرایطی فلسفه ی هجومی نداره ! پس باید یه زمان خاص برای ایجاد ساختار دفاعی بر علیه تیم حریف قائل شد.
5: تیمی همچون منچستر سیتی چیزی بجز بازی با بالانس تیمی فوق العاده بالا نیست! هر تیمی توانایی شکست این بالانس، چه با بازی تحت ابتکار عمل و چه بابازی تعریف شده، رو داره!
6: تا اینجای کار فکر کنم چندین سوال مهم رو دررابطه با فوتبال از لحاظ فنی مطرح کردم که باید روش بحث بشه.
اما در ادامه باید به نکات فنی تیم من سیتی و تفکرات اقای گواردیولا اشاره میکنم. یکی از مهمترین مشخصه های تیم های اقای گواردیولا ، مالکیت توپ با درصد بسیار بالاست. اینکه یه تیمی مالکیت توپ رو داشته باشه بسیار عالیه چون نشون میده یک مربی هدفش از تمرینات با توپش چیه! و اینکه سبک و متد تمرینات با توپش چقدر از زمان کل تمرینات یک تیم رو شامل میشه. اگه این مالکیت رو به سه قسمت کمی، کیفی و موضعی طبقه بندی کنیم مشخص میشه هر سه ویژگی به کرات در تیم من سیتی مورد اجرا قرار میگیره . چون تیمی که صرفا دفاعی کار میکنه این شانس رو به تیم حریف میده تا با تفکر حمله بکنه و شانس موفقیت تک به تک مشخصه های بالاتر میره. در تیم من سیتی و بالاخص بازی مقابل وستهم، در نیمه ی اول ، دی بروین و استرلینگ به عنوان دو بازیکن در سمت راست حضور دارن و نکته ی جالب اینکه همیشه 4بازیکن از وستهم در این منطقه برای دفاع حضور دارن ولی جابجایی های منحصر بفرد این دو بازیکن اکثرا در مقابل این 4 بازیکن برتری نسبی داره و در واقع یک ویژگی کیفی از دو بازیکن رو به رخ میکشه. جابجایی ها یا حرکت همزمان با انتقال توپ ، فضاهایی رو هدف قرار میده که متناسب با ویژگی هجومی اون بازیکن هستش . اینکه در تصویر زیر heat map نشون میده دی بروین با 132 بار لمس توپ عملا در چه منطقه ای بیشترین حضور رو داشته که تاکیدی بر گفته های بنده هستش.