این روزها وقتی صحبت از وفاداری در فوتبال می شود، همه به یاد الساندرو لوکارلی می افتند که پس از ورشکستگی و سقوط پارما به دسته چهارم ایتالیا، با این تیم ماند و کمک کرد تا پارما به سری آ بازگردد. اما در سال های نه چندان دور، یک ایتالیایی وفادار دیگر هم بود که چنین فداکاری بزرگی در حق تیمش کرد.
در تابستان سال ۲۰۰۲ آنجلو دی لیویو با تیم ملی ایتالیا در جام جهانی و استادیوم های پر زرق و برق ژاپن و کره بازی می کرد. تنها دو ماه بعد، او در دسته چهارم فوتبال ایتالیا و در استادیوم هایی بازی می کرد که به سختی گنجایش چهار هزار نفر را داشتند. این یک سقوط از عرش به فرش نبود. این انتخاب خودش بود.
یک سال پس از قهرمانی در کوپا ایتالیا، فیورنتینا اعلام ورشکستگی کرد. آنها در انتهای فصل ۲۰۰۱/۰۲ از سری آ سقوط کردند. سقوطی که از لحظه مصدومیت زانوی طولانی مدت انریکو کیه زا، قابل پیش بینی بود. باشگاه غرق مشکلات مالی بود و دی لیویو کاپیتان فیورنتینا در تمام این مدت نقش یک رابط بین هواداران و مدیریت را ایفا می کرد.
پس از اعلام خبر انحلال فیورنتینا، دی لیویوی ناراحت گفت: “من همچنان منتظرم که مطمئن شوم هر راهی برای خروج از این وضعیت، بررسی می شود. نمی دانم آینده ام چگونه رقم خواهد خورد. صادقانه بگویم به فکر بازنشستگی افتاده ام. اما همه ما بازیکن آزاد اعلام شدیم و همه پیشنهاداتی داریم که بررسی کنیم.“
فیورنتینا بازیکنان خوبی داشت و آنها راهی تیم های خوبی شدند. انریکو کیه زا به لاتزیو رفت، نونو گومژ به بنفیکا، ازکیل گونزالز به بوکاجونیورز، امیلیانو مورتی به یوونتوس و دنیله آدانی و دومنیکو مورفئو هم راهی اینترمیلان شدند.
دی لیویو هم بازیکن دیگری بود که اینتر به سراغش آمد. او از چند باشگاه دیگر سری آ از جمله تورینو و یک پیشنهاد جذاب از سوی دوست قدیمی اش فرانکو بارزی که در آن برهه مدیر ورزشی فولام بود داشت.
اما دی لیویو تصمیم بزرگی گرفت و در فیورنتینا ماند. باشگاهی که او سه سال قبلش پس از امتناع یوونتوس از تمدید قرارداد با وی به آن پیوسته بود. علی رغم اینکه باشگاه فیورنتینا دیگر وجود خارجی نداشت و باشگاه جدید نیز قانونا اجازه استفاده از نام فیورنتینا را نداشت. با این حال علی رغم پیشنهادات فراوان، دی لیویو به نخستین کاپیتان تیم تازه تشکیل شده فلورنتیا ویولا تبدیل شد که در سری C2 که سطح چهارم فوتبال ایتالیا بود کارش را آغاز کرد.
او گفت: “من نمی خواستم به عنوان کاپیتان یک تیم سقوط کرده و ورشکست شده به یاد آورده شوم.“
زمانی که او قرارداد امضا کرد، تیم ۱۱ بازیکن، هیأت مدیره و حتی لباس نداشت. آنها فقط یک مربی داشتند: پیترو ویرچوود. کسی که دی لیویو از زمان حضورش در یوونتوس او را می شناخت. دی لیویو گفت: “مردم این شهر محبت زیادی به من نشان دادند و من می خواهم جواب این محبتشان را با ماندنم در فلورانس بدهم. من نمی خواهم به این شهر و مردمش پشت کنم.“
او پذیرفت که ۸۵ درصد از دستمزدش را کاهش دهد و در این مورد گفت: “این هرگز تصمیم سختی نبود. چون در زندگی ارزش هایی وجود دارند که از پول مهم تر هستند. امیدوارم که حالا همسرم از من راضی باشد. او به من گفت ’همین جا بمان. تو به این شهر و هواداران مدیونی. باید همراه آنها و برای آنها بجنگی.’ من حتی چند تماس از سوی هواداران هم داشتم. من این کار را به خاطر عشقی که این شهر به من نشان داد کردم.“
او همچنان به زندگی کردن در مرکز فلورانس ادامه می داد که تا استادیوم آرتمیو فرانکی ۲۵ دقیقه فاصله داشت. ماشین پورشه گرانقیمت او که در یک پارکینگ زیرزمینی پارک می شد، تنها چیزی بود که او را با بقیه متمایز می کرد.
بدون تعهد و تعصب او، معلوم نبود که فلورنتیا ویولا هرگز برخواهد خاست یا خیر. باشگاه حمایت شهر را داشت اما آنها باید از تیمی حمایت می کردند که از زمان تشکیل شدنش تا نخستین بازی اش در کوپا ایتالیا برابر پیزا فقط بیست روز فاصله بود.
بیشتر بازیکنان به صورت رایگان جذب شدند. بعضی از آنها، حتی آنهایی که هنوز به سی سال نرسیده بودند، به خاطر ناتوانی در پیدا کردن باشگاه به فکر بازنشستگی بودند. پیشنهاد فلورنتیا ویولا برای آنها یک بارقه امید بود و آنها به جای بازی در دیگر تیم های دسته چهارم که نهایتا چند صد هوادار داشتند، می توانستند در مقابل سی هزار هوادار در دیدارهای خانگی بازی کنند. رکورد تماشاگران در آن سطح شکسته شد و تنها سه بازی سری آ تماشاگر بیشتری نسبت به آنها به خود دید.
دی لیویو یک بازیکن جنگنده بود. لقب او سرباز کوچک بود که روبرتو باجو به او داده بود وقتی در مصاحبه پس از یک بازی گفته بود: “او به مانند یک سرباز کوچک تخریب چی می دود.“
او همواره بازیکن فروتنی بود و از محدودیت هایش آگاه بود. طوری که وقتی از زمان پیوستنش به تیم شهرش آ اس رم حرف می زد، گفت: “من می توانستم کمی بدوم. بنابراین آنها به من اجازه دادند تست بدهم.“
این توانایی در دویدن به این معنی بود که او در سطح بالا باید در کناره ها بازی می کرد. اما در دوران ابتدایی حضورش در فلورنتیا ویولا او در قلب خط هافبک فیورنتینا بازی کرد و نبض بازی را در دست می گرفت.
آنجلو دی لیویو در مورد نقش خود در تیم گفت: “من مثل برادر بزرگتر این جوان ها هستم.“
او کسی که بود که در اوج زمان پیچیدگی شرایط فیورنتینا، رابط و منبع اطلاعات قابل اطمینان برای هواداران بود و در تیم نیز به رشد بازیکنان دیگر نیز کمک زیادی کرد. پس از چند ماه چند بازیکن دیگر تبدیل به بازیکنان محبوب هواداران شدند. بازیکنانی همچون رافائله لونگو که یک هافبک باکس تو باکس بود، کریستین ریگانو که یک مهاجم زهردار بود که قدرت سرزنی بالایی داشت، آندرا ایوان دروازه بان فلورانسی که سیوهای فوق العاده ای داشت و شاید اگر کمی قد بلندتر بود می توانست در سری آ بازی کند و همچنین کلودیو بونومی که یک هافبک چپ بود. نخستین زوج خط حمله ریگانو، فابیو کوالیارلای جوان بود که چندین بازی موفق به گلزنی نشده بود و اعتراف کرده بود که شب قبل از بازی ها نمی تواند بخوابد. چون به شدت در تلاش بود تا جواب اعتماد هواداران را با گلزنی بدهد.
تیمی که در مدت زمان کوتاهی جمع شد، مدتی طول کشید تا به شرایط آرمانی برسد. ویرچووود در میانه راه برکنار شد و آلبرتو کاواسین باتجربه جایگزین وی شد. اوضاع برای ویولا خوب پیش رفت و برتری ۲-۰ برابر ریمینی که شانس اصلی قهرمانی به حساب می آمد، آنها را در فوریه به صدر جدول رساند. جایی که آنها تا پایان فصل باقی ماندند.
دی لیویو اما در این برهه به خاطر مصدومیت لیگامنت، فصل برایش به اتمام رسیده بود و اعتراف کرده بود که این مصدومیت ممکن است دوران بازی اش را به اتمام برساند. او گفت: “دوباره شروع کردن و دوباره ریکاوری کردن آسان نیست. واقعا روحیه خوبی ندارم.“
با این حال او بازنشسته نشد و در ماه سپتامبر مجددا به میادین بازگشت. در تابستان همان سال باشگاه مجددا حق استفاده از نام فیورنتینا را در یک مزایده خریداری کرد. آنها همچنین حق استفاده مجدد از پیراهن بنفش را به دست آوردند. رنگ پیراهنی که یکی از متفاوت ترین ها در بین باشگاه های اروپایی است و نکته جالب این بود که فلورنتیا ویولا قانونا نمی توانست از پیراهن ویولا یا همان بنفش استفاده کند. چون از آن به عنوان نشان تجاری باشگاه سابق یاد می شد.
یک تصمیم جنجالی از فدراسیون فوتبال ایتالیا در سازماندهی مجدد سیستم لیگ ها موجب شد فیورنتینا از سری سی به یکباره به سری بی برسد. در نتیجه فصل عجیبی برای بازیکنان رقم خورد. هرگز آسان نیست پس از صعود از دسته چهارم به دسته سوم، تیمتان را برای دسته دوم آماده کنید. در آن فصل ۳۷ بازیکن مختلف برای فیورنتینا بازی کردند. اما دی لیویو مهره ثابت بود و در ۴۳ بازی از ۴۸ بازی به میدان رفت. از جمله در دیدار پلی آف برابر پروجا که منتج به صعود و بازگشت فیورنتینا به سری آ شد. آنجلو دی لیویو پس از سه دسته سقوط و ماندن در فلورانس و دوران بازی که پایان یافته شمرده می شد، حال بار دیگر کاپیتان یک تیم در سری آ بود.
شرایط سخت شد وقتی دی لیویو پس از صعود به سری آ درخواست افزایش دستمزد کرد. یک خودفروخته؟ به هیچ وجه. چون رقمی که او درخواست کرده بود، تنها یک چهارم مبلغی بود که قبل از ورشکستگی فیورنتینا می گرفت. پس از مدتی معطل کردن، سرانجام مدیریت تیم تصمیم عاقلانه ای گرفت و قرارداد جدیدی با وی امضا کرد.
او که حالا ۳۸ ساله شده بود، بیشتر فعالیتش در خارج از زمین بود. فیورنتینا در آن فصل سه سرمربی استخدام کرد. امیلیانو موندونیکو، سرجیو بوسو و دینو زوف که همگی دوران سختی را پشت سر گذاشتند. دی لیویو اما مهره کلیدی باشگاه بود. علی رغم اینکه تنها در شش بازی از ابتدا به میدان رفت.
با این حال او همچنان نقش اساسی اش را در زمین ایفا کرد. فیورنتینا که فصل سختی را سپری کرده بود، هفته آخر نیاز به یک برد برابر برشا داشت تا بقایش را تضمین کند. دی لیویو از ابتدا در ترکیب قرار گرفت تا آرامش را به تیم تزریق کند و او کمک کرد تا فیورنتینا به نهمین برد فصلش دست پیدا کند و برشا را با سه گل شکست دهد و دی لیویو سازنده دو گل از سه گل بازی بود. فیورنتینا باقی ماند و دی لیویو در دقیقه ۸۸ در میان تشویق ایستاده تماشاگران زمین بازی را ترک کرد، پیراهن بنفش را از تنش درآورد و بر آن بوسه زد و آن را به سمت سکوی کوروا فیسوله گرفت و رفت. این آخرین بازی او به عنوان بازیکن بود.
وقتی دی لیویو یوونتوس را ترک کرد، ناامید و غمگین بود. او گفته بود: “در فوتبال چیزی به نام قدرشناسی وجود ندارد.“ او در ادامه به خودش ثابت کرد که اشتباه کرده است. فلورانسی ها تا ابد قدردان وفاداری او هستند.
منبع: Michael Cox از وبسایت theblizzard.co