حضور بیش از 75 هزار نفر تماشاگر اولین نقطه اوج این دیدار حساس بود. استقلالی ها که به شدت به حمایت هوادرانشان نیاز داشتند از این حضور پر شور بسیار روحیه گرفته بودند. امیر قلعه نوعی با قرار دادن مجیدی در ترکیب اصلی امیدوار بود که تیمش خیلی زود به گل برسد. حضور جمشیدیان در خط هافبک از دیگر نکات مثبت و امیدوار کننده در ترکیب استقلال بود. خسرو حیدری نیز بر خلاف بازی رفت در ترکیب حضور داشت. با همه این نکات مثبت استقلال موفق به کسب نتیجه لازم نشد و این تیم کره ای بود که راهی بازی فینال شد. در این مطلب نگاهی داریم به ترکیب استقلال و عواملی که باعث شد استقلال نتواند نتیجه لازم را در این دیدار کسب کند.
نیمه اول، نیمه قاضی بود اما...
عدم حضور محمد قاضی در نیمه اول کمی عجیب بود. این مهاجم انرژیک و خستگی ناپذیر می توانست با حضور در بازی به کمک مجیدی بیاید و موجبات رسیدن استقلال به گل اول را فراهم کند، گل اولی که می توانست استقلال را به فینال نزدیک کند. 45 دقیقه اول بازی در حالی انجام شد که فرهاد مجیدی در خط حمله تنها بود و بارها در موقعیت هایی قرار گرفت که می توانست به بازیکن کناری پاس دهد ولی کسی نبود تا پاس وی را دریافت کند. در چند صحنه نیز اکبرپور پاس های مجیدی را دریافت کرد ولی استفاده لازم را از آنها نبرد. حضور قاضی در نیمه دوم و عملکرد خوبش نشان داد که عدم استفاده نود دقیقه ای از او یک اشتباه محض از سوی امیر قلعه نوعی بوده است.
فشار لازم در ابتدای بازی، کاری که استقلال نکرد
در چنین بازی های حساس و سرنوشت سازی که تیم میزبان نیاز به زدن گل دارد، ابتدای بازی بسیار اهمیت بالایی دارد و به ثمر رساند گل در این لحظات می تواند به پیروزی تیم میزبان منجر شود. استقلال در 15 دقیقه ابتدایی با اینکه بیشتر صاحب توپ و میدان بود ولی نتوانست آن طور که باید حملات خطرناکی را روی دروازه اف سی سئول طراحی کند. همین اتفاق باعث شد تا استرس ناشی از جو ورزشگاه از روی حریف برداشته شود و کم کم کره ای ها بر بازی مسلط شده و حتی موفق به زدن گل اول بازی نیز شوند.
استرس بالای خط دفاعی
با توجه به اینکه استقلال در صورت دریافت تنها یک گل کار صعودش بسیار دشوار می شد مدافعان این تیم بشدت تحت فشار بودند و همین مساله تمرکز آنها را پایین آورده بود. گل اول بازی نیز روی همین سراسیمه گی خط دفاعی رقم خورد. خطاهای فراوان از سوی حنیف عمران زاده و امیرحسین صادقی که بدلیل عقب ماندن از بازیکنان حریف صورت می گرفت باعث کاستن از سرعت بازی آبی پوشان شده بود. البته در این میان پژمان متظری عملکرد بسیار خوبی داشت.
پژمان نوری سردگم بود
از روزی که پژمان نوری پیراهن استقلال را بر تن کرد تا به امروز هنوز مشخص نیست که پست وی چیست و استقلال چه هدفی از خرید این بازیکن داشته است. نوری در این دیدار نیز به مانند اکثر بازی های قبلی اش در زمین سردگم بود و نتوانست پتانسیل واقعی خود را به نمایش بگذارد.
استفاده نادرست از مهاجمان
امیر قلعه نوعی در ابتدای بازی با قرار دادن فرهاد مجیدی در خط حمله و نشاندن محمد قاضی و آرش برهانی روی نیمکت عملاٌ کارایی هر سه بازیکن را مختل کرد. آرش برهانی که معمولاٌ با دوندگی های خوب و گلزنی در چنین دیدارهای حساسی همیشه یک مهره کار آمد بشمار می رود می توانست مهاجم فیکس استقلال در کنار قاضی باشد. حضور فرهاد مجیدی در نیمه دوم نیز می توانست تقویت مناسبی برای خط حمله آبی ها باشد، با توجه به بالا بودن سن مجیدی حضور نود دقیقه ای او در میدان کارایی اش را پایین آورده بود.
مصدومیت نابهنگاه حیدری و نبود جانشینی مناسب
مصدومیت خسرو حیدری در نیمه اول باعث شد تا قلعه نوعی به ناچار دست به تعویض وی بزند. قاضی که در نیمه دوم به بازی آمده بود می توانست سانترهای حیدری را به گل تبدیل کند اما نبود این بازیکن باعث شد تا سانتر از جناحین در نیمه دوم در دستور کار آبی ها قرار نگیرد و این مساله یکی از راه های به گل رسیدن را از استقلالی ها گرفت. نبود جانشین برای حیدری نیز مساله قابل تاملی است که باید استقلالی ها فکری برایش بکنند.
به هر ترتیب استقلال این بازی را با تساوی به پایان برد و رویای قهرمانی سوم این تیم در آسیا نقش بر آب شد. تحلیل های بالا تنها مواردی بودند که از نظر نویسنده عامل نتیجه نگرفتن استقلال بودند و شاید در پشت هر کدامشان دلایل دیگری باشد و هر یک از فوتبال دوستان نظر متفاوتی با این موارد داشته باشند که امری بسیار عادی است.