دوران ها به پایان می رسند. و در چلسی با تناوب بیشتر. در دو سال گذشته آنها با اشلی کول، فرانک لمپارد، پیتر چک، دیدیه دروگبا و ژوزه مورینیو خداحافظی کرده اند. اما قطع همکاری با جان تری شاید دردناکترین آنها باشد.
نه برای هیئت مدیره چلسی، که تصمیم گرفته اند قرارداد تری را تمیدید نکنند بلکه برای هواداران استمفورد بریج. و مطمئناً برای خود تری که از پایان بندی "شاه پریانی" که از آن گفت محروم شد. بهترین تیم های چلسی همیشه یک جور بی رحمی به نمایش گذاشته اند. و به همین شکل مردان در قدرت در باشگاه بی رحمی دائمی را به نمایش می گذارند.
تری ثبات کم نظیری داشته است. در باشگاهی که مربیان مدام در آن در رفت و آمد هستند، او رهبری است که باقی ماند. در حالیکه دیگر جادوگران تیم باشگاه را ترک کرده بودند او تنها قدیمی تیم بود که در قهرمانی فصل گذشته چلسی نقشی اساسی ایفا کرد. او برای نسل ها دوام آورد. اولین بازی اش را در قرن بیستم انجام داد و به نظر امید داشت تا بیست سال هم به حضور ادامه دهد.
کاپیتان تیم قهرمان بودن در فاصله یک دهه اتفاق کمیابی است. همینطور 12 سال کاپیتان یک تیم بزرگ بودن. تری در این زمینه رکورد جرارد را تکرار کرد، درست همانطور که احتمالاً سفر او به خارج از کشور به سمت بازنشستگی را تکرار خواهد کرد. هیچکدامشان دقیقاً بازیکنان یک تیمه نیستند. اما هر دو مطلقاً با یکی گره خورده اند.
از زمان اولین بازی اش در سال 98 تعهد بزرگی داشته است. و وقتی به سمت غروب خورشید به راه بیفتد بیش از 700 بازی برای آبی ها انجام داده است. تا همین حالا هم بازوبند کاپیتانی را بیش از 500 بار به بازو بسته است و تازه این بدون به حساب آوردن زمان های محرومیت اش است. این اعداد خارق العاده اند.
بعد از یک دوره قرضی در تیم دسته دومی ناتینگهام فارست، تری اولین بازی اش برای چلسی را در برابر آستون ویلا انجام داد
تری سمبل برند جدید چلسی است. پیش از او آنها با استایل بودند اما شکننده. با او تبدیل شدند به مظهر ثبات. هیچ دفاعی در تاریخ انگلستان کمتر از خط دفاعی 5-2004 چلسی گل نخورده است. فقط 15 بار گل خوردند. تری سنگ بنای آن خط دفاعی آهنین بود. او آخرین مدافعی است که به عنوان بهترین بازیکن لیگ انتخاب شده است. امتیازی که شاید تا سال های سال آن را در اختیار داشته باشد.
او با موفقیت های تاریخی غریبه نیست. چلسی برای قهرمانی در لیگ 50 سال صبر کرد تا آن را با تری بدست آورد. او در چهار قهرمانی لیگ، دو قهرمانی جام حذفی و یک قهرمانی لیگ اروپا کاپیتان تیم بوده است. این مسئله که آیا او چلسی را به قهرمانی چمپیونزلیگ رساند یا نه بی اهمیت است چونکه حرفه او با موفقیت های داخلی و حوادث مختلف و ناامیدی های اروپایی تعریف می شود. او سُر خورد و پنالتی از دست رفته اش به قیمت از دست رفتن قهرمانی اروپا در سال 2008 تمام شد. و به طرز شگفت انگیزی اخراج احمقانه اش برابر بارسلونا در نیمه نهایی اروپا آنها را از رسیدن به فینال 2012 بازنداشت.
تری با 40 گل زده رکورددار بیشترین تعداد گل زده توسط یک مدافع در تاریخ لیگ برتر است
تری در باشکوه ترین روز تاریخ باشگاه یک نظاره گر بود؛ البته یکی که تلاش کرد تا خودش را وارد ماجرا کند. فصل بعد از آن او بیشتر و بیشتر مشغول تماشا شد. اما رنسانس او بعد از آنکه به دست بنیتز به تیم ذخیره ها نزول کرده بود نشان از عزم راسخ او داشت. همانطور که خیلی ها متوجه شده بودند از قبل کندتر شده بود، اما مدافعین معدودی در تاریخ لیگ برتر در حفظ توپ به اندازه او موفق و یا در محوطه جریمه حریف به اندازه او موثر بوده اند. توانایی در بازیخوانی و بیمه کردن هم تیمی هایش این امکان را به مورینیو داده بود تا حتی در سال های نزدیک به بازنشستگی هم محکم ترین تیم انگلستان را حول او بچیند. و او اینکار را با تبدیل شدن به دومین بازیکن با بیشترین دقایق بازی در تیم قهرمان انجام داد. مثل خیلی چیز های دیگر درباره تری، این هم تحسین برانگیز بود.
نادیده گرفتن رسوایی ها و رفتار های غیرقابل درک او کار اشتباهی است. با وجود روابط غیراخلاقی اخیرش او فردی تاثیرگذار باقی خواهد ماند. هیچکس دیگری تا به حال دوبار از کاپیتانی تیم ملی انگلیس ساقط نشده است و هر بار که چلسی در زمینه ای اخلاقی اظهار نظر کند، حمایت آنها از بازیکنی که در پرونده آنتوان فردیناند و از طرف اتحادیه به توهین نژادی به حریف گناهکار شناخته شد به رخ کشیده خواهد شد.
با این وجود آنها تا زمانی پای او ایستادند که دفاعشان متکی به او بود. شاید این فصل تاسف برانگیز روشنگر تصمیم چلسی باشد. فصل وداع تری در چلسی فاجعه بار ترین فصل او خواهد بود؛ مگر آنکه تری با بالا بردن کاپ قهرمانی جام حذفی در ومبلی و یا حتی غیر محتمل تر با قهرمانی در اروپا فصل را به اتمام برساند. در این زمینه او مثل رایان گیگز و یا رفیقِ دشمن شده اش ریو فردیناند که یونایتد را با کسب یک رتبه هفتمی ترک کرد خواهد بود.
هرکدام از آنها خلایی برجا گذاشتند. چلسی شاید به عنوان یک فرصت به این مسئله نگاه کند؛ یک بوم سفید برای سرمربی جدید تا تصور خودش از دفاع را برای یک ترکیب اصلاح شده ترسیم کند. شاید بعد از تلاش دیوانه وارشان برای خرید استونز در فصل گذشته بالاخره یک جای خالی برای او پیدا کرده اند. شاید جانشین او کرت زوما، مت میازگا و یا کیهیل باشد.مایکل هکتور نخواهد بود و اگر دیلوبوجی باشد باید نگران شد. هرکسی که باشد، با تعلق گرفتن تری به گذشته، آینده بسیار متفاوت خواهد بود.
او در دسامبر 36 ساله خواهد شد. هیچ چیز تا ابد باقی نمی ماند حتی با اینکه تری گاهی تلاش می کرد تا اینطور بنمایاند. اگر مورینیو بزرگترین سرمربی آنها بود، لمپارد بزرگترین بازیکن و دروگبا و چک معماران بزرگترین موفقیت آنها، هیچکس مثل تری چلسی را نمایندگی نکرد. احتمالاً هیچوقت هم نخواهند کرد.