منچستریونایتد بزرگتر از آن است که خیلی ها علل ناکامی آن را بیان کنند؛ اما عملکرد بدِ سال گذشته ی آنها نمود یک تیم متوسط در لیگ برتر انگلیس در فصل گذشته بود. باشگاه منچستر یونایتد یکی از قدیمی ترین باشگاه های لیگ جزیره است که با اختیار سرمربیانی بزرگ و بازیکنانی قدرتمند، فوتبال خود را به جهان عرضه نمود. مالک این باشگاه «خانواده ی گلیزر» و مدیرعاملان آن «جوئر و آورام گلیزر» می باشند.
اما بیش از این بیاییم علل ناکامی منچستر یونایتد را در فصل اخیر بررسی کنیم که چگونه تیمی با این همه افتخار یک فصل نه چندان خوب را در لیگ جزیره سپری کرد. افتخارات منچستر یونایتد شاید با اولین قهرمانی آنها در جام باشگاه های اروپا با سرمربی گری "مت بازبی" شروع می شود. اما این پایان کار نبود.. در نوامبر سال 1986 ورود "«سر» آلکس فرگوسن" دروازه ای به روی باشگاه منچستر یونایتد باز کرد که تاکنون گشوده نشده بود.
بدست آوردن 38 جام مختلف کار کم تر مربی ای است و درحالیکه فرگوسن این امر را به ثمر رساند. روزگار بر مراد منچستریونایتد می چرخید تا اینکه بعد از سال ها آلکس فرگوسن در مه ی 2013 از سِمَت خود کناره گیری کرد و آن را به "دیوید مویس" سرمربی پیشین اورتون سپرد. اما سپردن این سمت به دیوید مویس نتیجه ی مطلوبی نداشت تا آنجا که منچستر یونایتد در رده ی هفتم جدول لیگ برتر انگلیس جا خشک کرد و نه تنها به جام باشگاه های اروپا بلکه به لیگ اروپا هم صعود نکرد.
1) عملکرد نامطلوب دیوید مویس؟!
بسیاری از منتقدان این ناکامی را ناتوانی دیوید مویس در امر مربیگری می دانند. اما اگر بیاییم عملکرد دیوید مویس را در چند سال اخیر بررسی کنیم می بینیم که تیم اورتون را که از سال 2000 به بعد هیچ ستاره ای در خود ندیده بود را به یکی از بهترین تیم های لیگ برتر انگلیس تبدیل کرد و همواره این تیم را در رده های 5 تا 7 جدول نگه داشت. پس چگونه می توان بر عملکرد این مربی خُرده گرفت.
2) نبود ستاره در تیم؟!
این که ستاره ای چندان در منچستر یونایتد نیست نه تنها سخنی اشتباه است بلکه در مکان خود جای بحث دارد. وجود ستارگانی چون ولبک، وین رونی، فن پرسی، هرناندز، یانوزای، خوان ماتا، اشلی یانگ و والنسیا نشانگر یک قدرت تهاجمی گسترده در تیم منچستر یونایتد است.
3) مصدومیت بازیکنان؟!
هر چند مصدومیت بازیکنان باعث ضرر و زیان های بسیاری در تیم می شود ولی نباید این نتیجه گیری های بد را به گردن مصدومیت بازیکنان انداخت؛ چه بسا که در سال های اخیر که فرگوسن نه ستاره ی چندانی داشت و بسیاری از بازیکنان خوب خود را به علت مصدومیت حتی تا آخر فصل از دست داده بود باز هم توانست جام های قهرمانی بسیاری را بر بالای سر ببرد.
****
پس علت ناکامی منچستر در فصل گذشته کجا بود؟!
«تغییر ناشیانه ی تاکتیک قبلی منچستر یونایتد توسط دیوید مویس» تنها عامل عملکرد بد شیاطین در فصل گذشته بود. تاکتیکی که فرگوسن با ورود خود به منچستر به راه انداخته بود بیشتر به صورت یک نمونه ی بارز اعتیاد در این تیم درآمده بود. این تاکتیک مطمئنا از بین نمی رفت مگر به صورت مستمر و پیوسته. کناره گیری کامل فرگوسن راه را برای اندیشه های متفاوت مویس باز گذاشت. اندیشه های تاکتیکی مویس که کاملا با تفکرات فرگوسن تفاوت داشت شیاطین را به تیمی درجه دومی در لیگ جزیره تبدیل کرد. به عنوان مثال از تاکتیک های منچستر در این فصل می توان به پاس کاری های متعدد در میانه ی میدان و سپردن توپ به بازیکنان بازی سازی چون وین رونی، ماتا و یانوزای اشاره کرد. تاکتیکی که منچستری ها را نسبت به تاکتیک قبلی خود سر در گم کرده بود. از آنجا که تاکتیک قبلی منچستر یونایتد حرکت از کناره ها و ارسال توپ به صورت کات بک بود به کلی از اندیشه های مویس محو گشته بود. از آنجا که جوشش و خروش بازیکنان نسبت به قبل(دوران فرگوسن) کاهش یافته بود و بازیکنان از لحاظ روانی ضعیف شده بودند منچستر را به تیمی متوسط در لیگ جزیره تبدیل کرد. مویس نیز بدون نظر به اندیشه های قبلی فرگوسن تاکتیک منچستری ها را تغییر داد.
اما نباید این را فراموش کرد که تغییر تاکتیکی ای که توسط مویس صورت گرفت به نفع منچستری ها بود؛ چرا که این امر، کار را برای مربی های بعد از خودش آسان تر می کرد. اکنون تاکتیکی دیگر و متفاوت از قبل، منچستر را احیاء خواهد کرد. اکنون ورود فن خال با اندیشه هایی بزرگ، تیم منچستر یونایتد را به تیمی بزرگ به مانند گذشته تبدیل خواهد کرد و مجددا نبرد این تیم با بزرگان در فصل پیش رو شدت خواهد گرفت.