برای اولین بار در دهه ی گذشته,شاهد مسابقات چمپیونزلیگ در غرب لندن نخواهیم بود و با توجه به رتبه دهمی چلسی ان ها به لیگ اروپا نیز راه نخواهند یافت;یعنی ابی های لندن برای نخستین بار از اواسط دهه ی نود در هیچ رقابت اروپایی حضورندارد.
بنابراین از کنته باید چه انتظاراتی مبنی بر بازگرداندن چلسی به جمع قهرمانان داشته باشیم؟
او چگونه در پی ارتقای سطح بازی ابی ها خواهد بود؟
سیستم
این فصل شاهد بازگشت تیم ها به سیستم هایی قدیمی اما محبوب مانند 4-3-3 بودیم,چرا
که تیم ها به دنبال اراییه ی بازی های به نسبت تهاجمی تری بودند,اما چلسی همچنان به 4-2-3-1 که فصل قبل با ان جام را به دست اورد,وفادار ماند.در سال های اخیر این سیستم باب میل خیلی ها بوده,اما شرایط در حال تغییر کردن است و چلسی نیز باید خود را با ایده های جدیدتر وفق دهد.
دو هافبک میانی چلسی در این فصل عملا به جز قدم زنی کاری نکردند,خصوصا وقتی زوج میکل-ماتیچ را در زمین می دیدیم.ان ها همچنین در خط حمله نیز مشکلات عدیده ای دارند,که کمبود عناصر تهاجمی و فرم بد ادن هازارد نیز به ان دامن زده.
به هیدینک تیمی در حال تحول رسید,تیمی که مورینیو پس از بازگشتش به باشگاه در سال 2013 نتوانست کارش را در ان به پایان برساند.با گزینه های کمی که هیدینک داشت(به جز 11 بازیکن اصلی)حتی اگر می خواست نیز نمی توانست سیستم 4-2-3-1 را تغییر دهد.
در این جا کنته با بزرگترین چالش خود مواجه است,همچنین باشگاه نیز باید یک بازنگری نسبت به سیاست های نقل و انتقالات خود داشته باشد,چرا که ترکیب فعلی انعطاف پذیری لازم را ندارد.در حال حاضر 4-2-3-1 تنها چیزیست که چلسی در چنته دارد.
با نگاه به مرحله مقدماتی یورو 2016 می توان دید که کنته به سیستم هایی مانند 3-5-2,4-3-3, 4-4-2علاقه نشان می دهد پس می توان انتظار داشت که چلسی با مربی جدیدش از سیستم کهنه ای که نزدیک به 5 فصل است که از ان استفاده می کند,فاصله بگیرد.
دو مهاجم
از ان جایی که بازی با دو مهاجم انتخاب اصلی کنته در ایتالیاست,می توان تغییرات گسترده ای را در خط حمله ی چلسی متصور بود.از زمان کلودیو رانیری تا به الان,اگر زوج موفق انلکا-دروگبا را فاکتور بگیریم,شاهد همکاری های دو نفره ی زیادی در خط حمله ی چلسی نبوده ایم.زمانی که مورینیو در سال 2004 به باشگاه امد,خط اتش چلسی بر پایه ی تک مهاجمی به نام دیدیر دروگبا بنا شده بود و الارقم تغییرات دایمی پشت سر وی,باشگاه همچنان با یک مرد در جلوی زمین به کار خود ادامه می داد.اگر کنته بخواهد مانند ایتالیا در چلسی عمل کند,کوستا باید به حضور یک مهاجم در کنارش عادت کند که البته شاید خیلی هم بد نباشد.کوستا همانند دروگبا مهاجمی نیست که با نگه داشتن توپ دیگران را نیز وارد جریان بازی کند.او بیشتر منتظر موقعیت مناسب می ماند تا با نفوذهای خود از پاس های عمقی فابرگاس استفاده کند.
اما وقتی که میبینیم این ملی پوش اسپانیایی در دو فصل اول حضورش در چلسی 35 گل به ثمر رسانده,نمیتوان به سیستمی که او را تغذیه می کرده انتقادی وارد کرد.
با توجه به ان چه گفته شد,بارها شده که کوستا را در زمین منزوی و در محاصره ی مدافعان ببینیم اما چلسی با اتکای بر سه هافبک هجومی پشت سر او به گل رسیده.این فصل,ان ها این کار را انجام ندادند و چلسی به مشکلات بزرگی برخورد.بازیکنان باید در حملات حضور بیشتری داشته باشند وتهدید بزرگ تری برای حریف ایجاد کنند.
بازی با دو مهاجم,در این امر کمک بزرگی به چلسی خواهد کرد.مشکل بزرگ دیگر این است که به جز کوستا,چلسی گل زن دیگری در ترکیبش ندارد.بنابراین حضور مهاجمان جدید در فصل اینده,کاملا یحتمل است.
هافبک ها
همانند دو مهاجم,ورود کنته به چلسی می تواند حضور وینگ بک ها در این تیم را نیز به دنبال داشته باشد.در ایتالیا او از بازیکنانی مثل متیو دارمیان و ماتیا دی شیلیو استفاده می کند.
ایوانوویچ و ازپیلیکوتا در بعد دفاعی عملکرد نسبتا خوبی داشته اند اما 3-5-2 احتمالی کنته نیازمند بازیکنانی است که در حمله بسیار فعال تر باشند,بدون این که به وظایف دفاعی شان لطمه بخورد.
ازپیلیکوتا فیزیک و دینامیک خوبی برای این پست دارد,در سمت چپ نیز کندی جوان می تواند ایفای نقش کند.هم چنین بابارحمان نیز نباید نادیده گرفته شود;عملکرد فصل اولش در باشگاه چندان جالب نبود,اما او تنها 21 سال سن دارد و با استعداد نشان داده.
بازی با وینگ بک ها به بازی عرض بیشتری می دهد که می تواند باعث شناورتر شدن بازی چلسی در فاز حمله شود.چلسی دراکثر بازی های این فصل,در میانه ی میدان به شدت متراکم و سردرگم بود و نمیتوانست ان طور که می خواهد به دروازه ی حریف نزدیک شود.حضور وینگ بک ها علاوه بر ان که استفاده از فضاهای کناری را برای چلسی ممکن می سازد, باعث می شود ادن هازارد بیشتر متمایل به مرکز میدان بازی کند که می تواند خط هافبکی بسیار خلاق و پویا را در استمفوردبریج ایجاد کند.
طبعا,ان چه گفته شد تنها حدس و گمان هایی از اقدامات احتمالی کنته در چلسیست,اما بنابر عملکرد دوسال گذشته ی وی در تیم ملی ایتالیا میتوان دید که او به عنوان یک تکنسین و مربی,تا چه اندازه تطبیق پذیر است.یوونتوس فعلی که از قدرت های اصلی اروپاست,حاصل همین انعطاف فکری انتونیو کنته است.در ان زمان او خود و تیمش را به عالی ترین نحو ممکن با 3-5-2 وفق داد و نتیجه ی ان سه اسکودتوی پیاپی و سلطه دوباره یووه بر ایتالیا بود.
البته اگر قرار است کنته در چلسی ایده هایش را عملی کند,شیر های لندنی باید به تجدید قوا بپردازند,چرا که ترکیب فعلی به هیچ وجه پویایی لازم را ندارد.
به قلم گری هیس,نویسنده ی بخش چلسی در وبسایت بلیچر ریپورت.
دوستان این مقاله ترجمه ی خودم هس,پیشاپیش بابت اشتباهات احتمالیش ازتون عذر میخوام.