درخشش در این تورنمنت مهم و انجام بازیهای کمنقص چقدر میتواند در آینده یک بازیکن نقش داشته باشد؟ زیاد یا کم؟ این پرسشی است که شاید قبل از آغاز جام جهانی در ذهن خیلی از بازیکنان ایرانی نقش بست اما بعدها همه فهمیدند که بازی در جام جهانی نه تنها نقش آنچنانی ندارد بلکه در شرایطی خاص، تاثیر منفی هم میگذارد.
وضعیت بازیکنان کلیدی تیم ملی ایران در جام جهانی 2018 را بررسی میکنیم. اول از همه علیرضا بیرانوند. او در سه بازی درخشید، با مهار پنالتی کریستیانو رونالدو نام خود را مطرح کرد، تا هفتهها سوژه نخست رسانههای ایرانی و خارجی بود. بلیچرریپورت دربارهاش نوشت و گاردین به تمجید از او پرداخت اما در نهایت به کجا رسید؟ چه پیشنهاد جذابی دریافت کرد؟ جز یکی دو تیم معمولی در ترکیه که نامشان نه بشیکتاش بود و نه فنرباغچه. علیرضا در پرسپولیس ماند و جام جهانی نتوانست آنچنان که باید در آینده او تاثیر بگذارد.
بعد از بیرانوند به مرتضی پورعلی گنجی میرسیم. دفاع وسط مقتدر تیمملیایران که چمدان خود را بست تا از قطر به اروپا کوچ کند. ببینید چه پیشنهادهایی به دست او رسید. ترابزون اسپور، اوپن و چند باشگاه قطری نظیر الغرافه و الدحیل. همه این اتفاقها در شرایطی رقم خورد که پورعلی گنجی بازیکن آزاد بود و هیچ باشگاهی مالکیت او را بر عهده نداشت. درخشش در سه بازی جام جهانی و هدایت خط دفاع ایران در روسیه، پورعلی گنجی را به اوپن در بلژیک وصل کرد. تیمی قعرنشین در ژوپیلرلیگ که در 3 بازی 13 گل دریافت کرده است.
نفر بعدی رامین رضاییان است. یک فصل حضور نصف و نیمه در ترکیب اوستنده و انجام بازیهایی کم نقص برای تیم ملی ایران هم نتوانست دفاع راست سابق پرسپولیس را به شرایطی ویژه برساند. اوستنده رامین را نمیخواست اما هیچ تیمی هم-جز تراکتورسازی- به او پیشنهاد بازی نداد. به بازیکنی که در جام جهانی جزو بازیکنان کلیدی تیم ملی ایران بود و نشان داد میتوان روی او بهعنوان یک دفاع راست آماده حساب باز کرد.
سعید عزت اللهی هر چند در بازی نخست تیم ملی محروم بود اما مقابل اسپانیا و پرتغال در ترکیب ثابت قرار گرفت و آنقدر درخشید که همه را انگشت به دهان کرد. او بعد از جام جهانی هم پیشنهادهایی دریافت کرد اما نه روستوف موافق جداییاش با مبلغ پایین بود و نه تیمهای خواهان برای به دست آوردن او تلاش کردند. نتیجهاش هم شرایط مبهم سعید عزتاللهی است و اینکه هنوز نمیداند فصل بعد برای چه تیمی بازی میکند.
احسان حاجیصفی را هم میتوان به این جمع اضافه کرد. چپپای تیم ملی ایران که در جامجهانی، نقش مدافع کناری را بر عهده داشت و ضعیف هم کار نکرد. حاجیصفی بعد از بازگشت به یونان، از فهرست اروپایی المپیاکوس خط خورد و حالا هم بحث انتقال او به یک تیم دیگر شنیده میشود. بازیکنی توانا با حدود 100 بازی ملی برای تیم ملی ایران که مشخص نیست چرا پیشنهاد چرب و نرمی به دستش نرسیده است.
مسعود شجاعی بعد از بازی در جام جهانی و همچنین اشکان دژاگه که در هر سه بازی روی نیمکت نشست نیز سرنوشت متفاوتی را تجربه نکردند. این دو بازیکن باتجربه، وقتی دیدند در اروپا پیشنهاد مهمی ندارند ترجیح دادند به لیگ ایران بیایند و پیراهن تراکتورسازی را بپوشند. اتفاقی که این دو حداقل در یک دهه گذشته هرگز تصورش را نمیکردند.
در خط حمله نیز رضا قوچاننژاد از هیرنفین جدا شد و در انتقالی عجیب به لیگ قبرس رفت تا برای آپوئل بازی کند. یا سردار آزمون که در روبین کازان ماند تا همچنان در لیگ روسیه به فوتبال خود ادامه بدهد. کریم انصاریفرد هم که در جام جهانی بازیهای بهتری نسبت به قبل انجام داد عاقبت به خیر نشد. هیچ باشگاهی تا امروز با او به توافق نرسیده و یا اگر هم رسیده موفق نشده مبلغ سنگین رضایتنامه او را پرداخت کند.
البته دو، سه بازیکن بودند که بعد از جام جهانی به لیگهای خارجی منتقل شدند. امید ابراهیمی و محمدرضا خانزاده به الاهلی قطر رفتند و مجید حسینی و وحید امیری نیز پیراهن ترابزوناسپور ترکیه را پوشیدند. انتقالهایی که اگر جام جهانی هم نبود، انجام آنها چندان دور از دسترس و غیرممکن نبود.
علیرضا جهانبخش تنها بازیکن ایرانی بود که به یک لیگ معتبر رفت. بازیکنی که در جام جهانی و به دلیل تاکتیک دفاعی تیم ملی نتوانست مطابق انتظارها بازی کند و بدرخشد اما پیشینه درخشان او در لیگ هلند، مهمترین دلیل انتقال علیرضا به برایتون بود. جهانبخش و حضور او در انگلیس این نکته را اثبات میکند که بازی در جام جهانی شق القمر نمیکند و بازیکنانی به باشگاههای بهتر و لیگهای معتبر منتقل میشوند که فصل قبل از آن، کارنامه قابل توجهی برای خود ساخته باشند.
عیلرضا جهانبخش را فاکتور میگیریم و به نکته جالبتری میرسیم. از فوتبال ایران، بازیکنانی به اروپا منتقل شدهاند که حتی در جام جهانی نیز حضور نداشتند. امید نورافکن و علی قلیزاده نمونههایی از این دست بازیکنان هستند که یکی در فهرست کی روش قرار نگرفت و دیگری در روسیه خط خورد. یا محمد نادری، مدافع سابق تراکتورسازی. او بدون حتی یک بار دعوت به تیم ملی، پیراهن کورتریک در لیگ بلژیک را پوشید. آنوقت رامین رضاییان تا امروز برای انتخاب تیم جدید دست و پا میزند، احسان حاجیصفی در فهرست فروش المپیاکوس قرار گرفته و مرتضی پورعلی گنجی هم به تیم آخر لیگ بلژیک رفته.
به اردیبهشت و خرداد 97 برمیگردیم، چند روز قبل از آغاز جام جهانی. قریب به اتفاق بازیکنان تیم ملی انتخاب باشگاه بعدیشان را به پایان جام جهانی موکول کردند. انگار که جام جهانی میخواست سکوی پرتاب آنها باشد. این بازیکنان، بدون توجه به آماری که فصل قبل و در باشگاه ثبت کرده بودند، در آرزوی درخشش در جام جهانی و حضور در یک لیگ معتبر بودند. اتفاقی که رخ نداد و حالا میبینیم که عدهای از آنها همچنان در جست و جوی تیم هستند و گروهی دیگر هم با قراردادهایی اندک به لیگهایی نه چندان معتبر رفتهاند. مسالهای تلخ که ناآگاهی بازیکنان، نکته پنهان آن است.
منبع :ایران ورزشی