این مطلب درباره زندگی نامه بازیکنی خوش چهره و شیک پوش و البته محبوب اسپانیایی،داوید ویا سانچز نوشته شده است؛ بازیکنی که می توانست بیشتر از اینها به حقش در دنیای فوتبال برسد البته او به حقش در قلب های ما هواداران دست یافته است.
او در ۳ دسامبر ۱۹۸۱ در لانگرئو، شهری در منطقه آستوریاس اسپانیا به دنیا آمد.
او در همان زمان بچگی اش به لقب مشهور((ال گواخه)) یا همان بچه دادند زیرا او در زمان کودکی اش با بزرگتر از خودش بازی میکرد. زمانی که ۴ سال بیشتر نداشت،استخوان ران پای راستش دچار شکستگی بود و چیزی نمانده بود که رویای کودکی اش یعنی فوتبالیست شدن برایش به پایان برسد اما به سرعت بهبود یافت.او در آن مدت با کمک پدر معدنچی اش بیشتر روی پای چپش کار کرد و همین، اورا به بازیکنی دوپا تبدیل کرد.
او ۸ سال برای تیم شهرش بازی کرد و بازی های درخشان او، باعث شد تا باشگاه های مطرح آستوریاسی به سراغش بروند اما در آن زمان، باشگاه رئال اویدو، مطرح ترین تیم منطقه آستوریاس، به دلیل قد کوتاهش، اورا نپذیرفت اما کمی بعد، باشگاه اسپورتینگ خیخون، او را برای آکادمی اش فرا خواند و داوید، راه الگویش، کینی را ادامه داد.او اولین بازی اش در تیم اصلی اسپورتینگ را در فصل ۰۱_۲۰۰۰ انجام داد. بعد از زدن ۲۵ گل در دوفصل، او تبدیل به انتخاب اول در پست مهاجم شد.او از جان برای تیمش مایه می گذاشت و بسیار پرتلاش بود.
بعد از دو فصل حضور در خیخون و رسیدن به ۴۰ گل برای این تیم، در فصل ۰۴_۲۰۰۳ توسط رئال زاراگوزا به قیمت سه میلیون یورو به خدمت گرفته شد. او نیازی به مچ شدن با تیم نداشت چون در فصل اولش ۱۷ گل به ثمر رساند. او اولین بریس عمرش را یک روز پس از تولدش مقابل سویا کرد و اولین هتریکش را در ۲۵ آوریل مقابل سویا. او نقش بسیار مهمی در رسیدن به فینال و در نهایت قهرمانی در کوپا دل ری داشت به طوری که باعث شد برای اولین بار به تیم ملی اسپانیا راه یابد و همینطور توانست محبوبیت بیشتری از سوی هواداران زاراگوزا به دست آورد.کسب قهرمانی در کوپا دل ری سبب شد تا رئال زاراگوزا به یوفا کاپ ۰۵_۲۰۰۴ راه یابد و این، اولین تورنمنت اروپایی برای ویا بود. او در اولین بازی گروهی این تیم مقابل اوترخت، در دقایق پایانی دو گل بسیار مهم به ثمر رساند و باعث پیروزی ۲ بر صفر زاراگوزا شد. در مرحله یک شانزدهم نهایی مقابل آستریا وین، زاراگوزا با نتیجه ۱_۱ در رفت و ۲_۲ در برگشت نتوانست به دلیل قانون گل زده حریف، به مرحله بعدی راه یابد.
بعد از دو فصل حضور در زاراگوزا، به دلیل مشکل مالی این تیم، مجبور شد با قیمت ۱۲ میلیون یورو در تابستان ۲۰۰۵ به والنسیا بپیوندد. او در اولین بازیش برای والنسیا در اینترتوتو کاپ مقابل خنت گل زد و این آغاز افسانه داوید ویا در تیم والنسیا بود. او در ۵ فصل حضورش در این تیم، موفق به زدن ۱۰۸ گل برای این تیم شد و موفق شد در فصل ۰۸_۲۰۰۷ برای دومین در طول زندگیش به افتخار قهرمانی در کوپا دل ری دست یافت. همچنین او در والنسیا به کسب افتخارات فردی مهمی همچون بهترین بازیکن اسپانیایی سال، ۴بار جایزه زارا برای آقای گلی آقای پاس گل لالیگا دست یافت و به ترکیب منتخب فیفا و یوفا در سال ۲۰۱۰ رسید.
او اولین بازی ملیش را در سال ۲۰۰۶ مقابل سن مارینو تحت سرمربیگری لوییس آراگونس فقید انجام داد و اولین گل ملی اش را مقابل اسلواکی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ زد و باعث شد به اسپانیا به تساوی برسد.پس از گذراندن فصلی موفق با والنسیا، به لیست ۲۳ نفره برای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان اضافه شد.او در اولین بازی اش در جام جهانی، مقابل اوکراین بریس کرد و کمک کرد که اسپانیا، اوکراین را با نتیجه ۴ بر صفر درهم بکوبد.در مرحله بعدی با وجود گلزنی در برابر فرانسه، اسپانیا ۳ بر ۱ شکست خورد و حذف شد.با این حال او و فرناندو تورس با سه گل، آقای گل تیم ملی اسپانیا در جام جهانی شدند.
اما دوران اوج او با پیراهن تیم ملی اسپانیا در یورو ۲۰۰۸ اتریش_سوییس و جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی رقم خورد به طوری که او در یورو ۲۰۰۸ با آمار خیره کننده ۴گل در ۴ بازی،کفش طلای تورنمنت را از آن خود کرد و همچنین در تیم منتخب این تورنمنت در کنار فرناندو تورس قرار گرفت.
در جام جهانی ۲۰۱۰ نیز خوش درخشید و نقش بسزایی در قهرمانی این تیم برای اولین بار داشت.او ۵ گل از ۸ گل تیم ملی اسپانیا را به ثمر رساند و علیرغم مساوی بودن تعداد گل او با توماس مولر از آلمان، به دلیل دقایق بیشتر بازی نسبت به مولر، او کفش نقره را دریافت کرد و در ترکیب منتخب جام جهانی قرار گرفت و همینطور او آقای گل اسپانیا در رقابت های جام جهانی شد.پس از جام جهانی، والنسیا به دلیل مشکلات مالی و پیشنهاد وسوسه کننده بارسلونا، او را به قیمت ۴۰ میلیون یورو به این تیم فروخت.از این پس او راه الگوهایش،کینی و لوییز انریکه را ادامه داد که از خیخون شروع و در بارسلونا از فوتبال خداحافظی کردند.او در ۲۱ می در حضور ۳۵ هزار نفر تماشاچی، رسما معرفی شد. او شماره محبوب و مقدس ۷ را برگزید،شماره ای که آخرین بار روی پیراهن ایدور گودیانسن حک شده بود.او اولین بازیش را برای بارسلونا در بازی رفت سوپرکاپ اسپانیا مقابل سویا انجام داد که به عنوان یار تعویضی وارد زمین شد.این بازی با نتیجه ۳_۵ به سود بارسلونا با هت تریک لئو مسی به پایان رسید و ویا به اولین جامش با بارسلونا رسید و این تازه شروع افتخارآفرینش با بارسلونا بود.
او در فصل اولش گل های بسیار حساس و مهمی همچون به رئال مادرید و منچستر یونایتد در فینال چمپیونز لیگ ومبلی زد و نقش کلیدی در کسب دوگانه این تیم رویایی داشت.او به گلزنی هایش در فصل بعد ادامه داد. او یکی از زیباترین گلهای بارسلونا را با یک شوت زاویه بسته دیدنی به رئال مادرید در بازی رفت سوپرکاپ زد و البته در بازی برگشت اخراج شد.او تا جام باشگاه های جهان توانست بازی های خوبی ارائه دهد ولی روزی که قرار نبود برای ویا برسد،رسید؛ او در بازی نیمه نهایی مقابل السد دچار مصدومیت شدید از ناحیه قوزک پا شد و نه تنها کل فصل را از دست داد، بلکه به یورو ۲۰۱۲ نرسید و این برای کسی که در مقدماتی این تورنمنت با دو گلش به جمهوری چک، به رکورد رائول رسید و بهترین گلزن تاریخ تیم ملی اسپانیا شد، بسیار تلخ بود.او در فصل بعد، تبدیل به نیمکت نشین شد، با این حال او توانست ۱۶ گل به ثمر برساند و فصل را با قهرمانی در لالیگا به پایان برساند.
او از نیمکت نشینی متوالی بسیار ناخشنود و تشنه ی بازی کردن بود و اگر مصدومیت به او اجازه میداد، می توانست سال ها برای بارسلونا بدرخشد اما به هر حال تصمیم گرفت به عنوان جانشین فالکائویی که به موناکو پیوسته بود، با قیمت ۵.۱ میلیون یورو به اتلتیکو مادرید پیوست.او توانست اولین گلش را برای اتلتیکو مادرید مقابل تیم سابقش بارسلونا در بازی رفت سوپرکاپ به ثمر برساند. او برای تیمش در ۳۶ بازی، ۱۳ گل به ثمر رساند و عضو تیم رویایی و شگفتی ساز اتلتیکو مادریدی شد که برای اولین بار از سال ۱۹۹۶ لالیگا گرفت و در فینال چمپیونز لیگ ۲۰۱۴ لیسبون حاضر بود که رئال مادرید ۴_۱ رقیب سنتی اش را در وقت های تلف شده شکست داد.
او دیگر سرخورده شده بود، آن مصدومیت لعنتی امانش را برید و امیدش را دیگر از دست داد. پس تصمیم گرفت خود را خارج از دید قرار دهد و به تیم تازه تاسیس شده نیویورک سیتی حاضر در لیگ mls آمریکا پیوست، سپس تا شروع این لیگ، به صورت قرضی به تیم ملبورن سیتی استرالیا پیوست و برای این تیم در ۴ بازی، ۲ گل به ثمر رساند و به نیویورک برگشت. او هم اکنون در نیویورک سیتی بار بسیاری از بازیکنان این تیم و سرمربی جوان و البته معروفش، پاتریک ویرا را به دوش می کشد و نیویورک با کمک رهبری او به تیمی زهردار و خطرناک تبدیل شده که میتواند عنوان قهرمانی را از ان خود کند.او همین چند روز پیش، چهارصدمین گل حرف ایش را به ثمر رساند و درخشش او موجب شد تا جولن لوپتگی،سرمربی وقت تیم ملی اسپانیا او را برای بازی با ایتالیا در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه دعوت کرد و بدین ترتیب او پس از سه سال دوری از تیم ملی، به تیم بازگشت.
-----------------------------------------حرف آخر: داوید ویا، مهاجمی خوشتیپ و خوش چهره و در عین حال زهردار و کشنده و البته محبوب همه ی مردم بود که افتخارات زیادی کسب کرد و البته می توانست بیشتر از اینها هم کسب کند اگر آن مصدومیت لعنتی می گذاشت. ویا، شاهزاده آستوریاس و محبوب دل هر اسپانیایی شاید وقت رفتنش رسیده باشد اما هنوز همان مهاجم کلاس جهانی است که دوران اوج او در مقایسه با دیگر مهاجمین حال حاضر لیگ های اروپایی از همه سرتر بود.
دوستت داریم ال گواخه❤
تولدت مبارک❤