ترانه Take This Waltz یکی آثار مورد علاقه بنده از کوهن هست که در اصل سال 1986 به عنوان یکی از آهنگ های سی دی بزرگداشت فدریکو گارسیا لورکا (یکی از شاعرای مورد علاقه کوهن (گاد بلس جفتشون :دی) ) منتشر شد. در واقع CBS اون سال توی بزرگداشت لورکا آلبومی به اسم "شاعر در نیویورک" رو منتشر کرد که توش آهنگ هایی بود که از روی اشعار این خواننده بزرگ اسپانیایی ساخته شده بودن و یکی از این آهنگ ها همین اثر کوهن بود. متن ترانه هم ترجمه خود کوهن (که ترجمه تحت الفظی نیست) از شعر اصلی لورکا به زبان اسپانیایی به اسم "Pequeño vals vienés" (والس کوچک وینی) هست.
Now in Vienna there are ten pretty women
There's a shoulder where Death comes to cry
There's a lobby with nine hundred windows
There's a tree where the doves go to die
There's a piece that was torn from the morning
And it hangs in the Gallery of Frost
I, I-I-I
Take this waltz, take this waltz
Take this waltz with the clamp on its jaws
Oh, I want you, I want you, I want you
On a chair with a dead magazine
In the cave at the tip of the lilly
In some hallway where love's never been
On a bed where the moon has been sweating
In a cry filled with footsteps and sand
I, I-I-I
Take this waltz, take this waltz
Take its broken waist in your hand
خب، ده زن زیبا در وین هستند
شانه ای هست که مرگ گریان برآن سر می گذارد
سرسرا ای هست که نهصد پنجره دارد
درختی هست که قمریان آنجا می روند تا بمیرند
قطعه آهنگی است که از صبح گسیخته
و از دیوار تالار شبنم آویخته است
آی، آی آی آی
این والس را بپذیر، این والس را بپذیر
این والس را، با دهان بندش، بپذیر
آه! می خواهمت، می خواهمت، می خواهمت
بر یک صندلی با مجله ای مرده
در غار نوک گل زنبق
در سالنی که عشق هرگز قدم بر نداشته است
بر بستری که ماه آنجا عرق می کرده
درناله ای پر از صدای پاها و شن
آی، آی آی آی
این والس را بپذیر، این والس را بپذیر
کمر شکسته اش را در دستانت بگیر
This waltz, this waltz, this waltz, this waltz
With its very own breath of brandy and Death
Dragging its tail in the sea
این والس، این والس، این والس، این والس
که با نفس آمیخته به بوی براندی و مرگش
دُمش را به دریا می کشد
There's a concert hall in Vienna
Where your mouth had a thousand reviews
There's a bar where the boys have stopped talking
They've been sentenced to death by the blues
Ah, but who is it climbs to your picture
With a garland of freshly cut tears?
I, I-I-I
Take this waltz, take this waltz
Take this waltz, it's been dying for years
سالن کنسرتی در وین هست
که دهانت هزار بار مرور شد
یک "بار" هست که پسرها دیگر سخن نمی گویند
اندوه "بلوز" آنان را به مرگ محکوم کرده
آه، این کیست که از تصویرت بالا می کشد
با تاجی از اشک های تازه چیده
آی، آی آی آی
این والس را بپذیر، این والس را بپذیر
این والس را بپذیر که سالهاست در حال مرگ است
There's an attic where children are playing
Where I've got to lie down with you soon
In a dream of Hungarian lanterns
In the mist of some sweet afternoon
And I'll see what you've chained to your sorrow
All your sheep and your lillies of snow
I, I-I-I
Take this waltz, take this waltz
With its "I'll never forget you, you know!"
اطاقکی زیر شیروانی هست که بچه ها در حال بازی اند
که باید زود با تو آرام گیرم
در رویایی از فانوس های مجار
در رخوت شیرین یک بعد از ظهر
و خواهم دید آنچه را که به اندوهت زنجیر کرده ای
تمامی گوسفندان و زنبق های برفی ات را
آی، آی آی آی
این والس را بپذیر، این والس را بپذیر
همراه با "هرگز فراموشت نخواهم کرد، می دانی!" اش
This waltz, this waltz, this waltz, this waltz
With its very own breath of brandy and Death
Dragging its tail in the sea
این والس، این والس، این والس، این والس
که با نفس آمیخته به بوی براندی و مرگش
دُمش را به دریا می کشد
And I'll dance with you in Vienna
I'll be wearing a river's disguise
The hyacinth wild on my shoulder
My mouth on the dew of your thighs
And I'll bury my soul in a scrapbook
With the photographs there, and the moss
And I'll yield to the flood of your beauty
My cheap violin and my cross
And you'll carry me down on your dancing
To the pools that you lift on your wrist
Oh my love, oh my love
Take this waltz, take this waltz
It's yours now, it's all that there is
و با تو در وین خواهم رفصید
به جامه ی رود در خواهم آمد
سُنبل خودرو بر شانه ام
دهانم بر شبنم ران هایت
و در دفترچه ی یادگار ها روحم را دفن خواهم کرد
آنجا، پیش خزه ها و عکس ها
و در مقابل سیل زیبایی ات تسلیم خواهم کرد
ویالون کم ارزش و صلیبم را
و مرا بر رقص خود خواهی برد
تا آبگیرهایی که بر مچ دست بر میداری
آه عشق من، آه عشق من
این والس را بپذیر، این والس را بپذیر
حالا مال توست، و جز این چیزی نیست
اگه میخواد چندتا شعر از لورکا بشنوید به لینک زیر برید:
https://www.tarafdari.com/node/1099321