باد خارید
ابر بارید
رود طغیان کرد و جارید
آی آدم ها که تا گردن فرو رفتید در آب و پناهی هم ندارید
یک نفر خونسرد بر ساحل نشسته
تا ببیند کی همه جان می سپارید
خانه ها امسال ابری بود
کودکی می گفت بابا آب داد و آب بابا را نداد
سال نیکو از بهارش بود پیدا
سال سال دادن تاوان سنگین بود
سیل هم امسال جزء هفت سین بود
مرد همسایه به مادر گفت:
سال نو مبارک!
آی آدم ها که سرهاتان به زیر آب رفته آشکارا
یک نفر خوشحال و خندان است
می کشید از قبل انگار انتظار دیدن این روزها را
باد خارید
ابر بارید
رود طغیان کرد و جارید
آی آدم ها که هنگام گرفتاری
تازه می افتید یاد حضرت باری
یک نفر ایمانش اینجا از شما باشد قوی تر
دیدن این سیل ویرانگر
بُرده او را سی - چهل سالی عقب تر
یادش آمد باز آن رویای دیرین
خوب و شیرین
آب سنگین
کاش می شد آب از سر بگذرد مارا
آی آدم ها که غرق رحمت پروردگاریدید
آمین
رحيم رسولى