مطلب ارسالی کاربران
روی ریتم رولینگ استونز(فوتبال هلند؛مینیاتور)
دیوانه سرایی
یک پانچ از رویا،جاودانگی،بازمی گردند با موهای طلایی و ذهن های جیوه ای،آژاکس ،راک اند رول دهه هفتاد با آن سولو های بی نظیر و گوش پُر کن،دستِ رد،رنسبرینگ که روی مود بچه های رولینگ استونز راه می رود،پشت کرده به تمامی القاب،پشت پا به همه ی آن چیزها،پرتاب استوک ها به خبرنگاران،آن طور که آلبر کامو روایت می کند؛ همشهری خودش را بیگانه میخواند ،د با آن پاهایی که مثل بال های هواپیما بودند،بازمانده های جنگ ،مسئله کذایی،یهودی های که این بار دست روی آژاکس گذاشته اند،دُردانه ی هلند،هولیگان های قومیتی که این بار میخواهند آژاکس را در بانک هایشان نقد کنند،ستاره های حلبی، پرچم داوود،یهودی هایی که چندبار با پلیس سلطنتی درگیر می شوند،آن ادعای مضحک،باتوم های سرد،بعد از جام جهانی هفتاد و زهر، غرق شدن در استخر تکیلا ،شیشه های شکسته همسایه و بچه های که بزرگ شده اند اما این بار مایه شرم ندرلند می شوند،سر تاسف،بهانه های من درآوردی،برای اینکه،متاسفیم ،عذر میخواهیم و ..
گورتان را گم کنید بی اصالت ها
ستاره های داوود
ورقه زدن تورات برای سپاس گذاری،صدای تاخوردگی،مادران جود که آمستردام را خانه موقت می دانند اما پسران هولیگان یهود آژاکس را خانه پدری خود می خواندند،پیام واضح؛هولوکاست را محکوم می کنیم اما خانه هایمان را هم به یهودی ها مفت نمی دهیم ،طاعون و طغیان،بازکردن درِ تخته شده ،رجزخوانی،پایان چمباتمه زدن بعد از نزدیک به بیست سال،گرفتن یکدیگر در آغوش،درج این مسئله که ۷۵ درصد هلندی ها هنگام خوشحالی گل یک نفر غریبه را در آغوش می گیرند،هزار نهصد و نود وپنج،بازیگوشان لویی فن خال،شرح دادن یک جنایت زیبا،پر کردن تفنگ ها با باروت هلندی ،روزی آفتابی برای آفتابگردان،بلیط همیشه برنده،برادران دسته سر جوخه دی بوئر که ترس را به چهارمیخ می کشند،متلک پرانی به نور چشم ایتالیا،ماهیتابه ی آقای کاپلو،استادیوم ارنست هاپل که فوتبال را یک بار دیگر به نبردهای قرن هفدهمی تشبیه خواهد کرد،انفجار آتش فشان ،بریدن گوش بچه های بی تربیت کاپلو،گل زنی کلایورت هدیه خداوند،مجسمه اش را خواهند ساخت،مهمانی ادامه خواهد داشت ،شب،شام،شامپاین
به عیسی باز خواهیم گشت.بیست سال بعد بعد از آن شبی که درِ بطری های شامپاین را به آسمان فرستادیم.کوچولوهای که در گهواره بزرگ کردیم،جوانانی با بازوهای لاغر و آثار بلوغ،پایان کفران نعمت ،گذر از چهارراه بدبیاری،کوچک کردن رئال مادرید در برنابئو ،ادرار روی تمام تاریخ،تاتی تاتی تا جام،میراث پدر بزرگی که ریه های اش خراب بود،سالها بعد از بغضش در استخر المپیک مونیخ،آنجا که سیگار اورا کشید،نشانه هایی از رجعت، جمله هلندی ها؛حتی اگر هم نرسیم بچه های مهد کودک را برای گردش آورده بودیم،تیغ بیخ گردن،نوجوان های تن هاخ با رویاهای بزرگ و طاقت کم،ترسیم رویاهای کرایف که آرزوی اوج گرفتن آژاکس را داشت ،توتال فوتبال پنجاه سال بعد،نظم تاکتیکی که خیلی ها را به گیرنده های کوچک باز خواهد گرداند،مادر بزرگ هایی که یاد شقیقه های روی گوش می افتند و دلبری های جوانان میشل،نیسکنس،رپ و کرایف،زنجیره ای که متصل خواهد ماند،دیونگ،دلیخت،ون د بیک،چشمک به شفق های قطبی ،هفتاد و شش سال یک بار یا ستاره دنباله دارِ هالی،اعماق شادی ،شبیه آن آهنگ رولینگ استونز ؛
My love will laugh with me before the morning comes