مجله «سایت اند ساوند» (Sight & Sound) که از مجلههای معتبر سینمایی جهان به حساب میآید هر ده سال یکبار از منتقدان و کارگردانان صاحبنام سراسر جهان میخواهد لیستی از فیلمهای برتر تمام تاریخ سینما ارایه کنند. سایت اند ساوند نهایتا هر دهه دو لیست از بهترین فیلمهای تاریخ سینما معرفی میکند، یک لیست از بهترینهای تاریخ سینما از نظر منتقدین و یک لیست از برترین فیلمهای تاریخ به انتخاب کارگردانها. آخرین باری که این مجله دست به انتخاب این دو لیست زد سال ۲۰۱۲ بود؛ ۸۴۶ نفر از منتقدین، اساتید دانشگاه، پخشکنندگان و توزیعکنندگان، نویسندهها و افراد مطرح حوزه سینما از ۷۳ کشور جهان در بخش منتقدین دست به انتخاب زدند و نتیجه آرای این افراد در قالب یک لیست ۲۵۰ فیلمه که با عنوان ۲۵۰ فیلم برتر سایت اند ساوند مشهور است منتشر شد. همچنین ۳۵۸ کارگردان هم فیلمهای محبوبشان را در قالب ۱۰ فیلم برتر معرفی کردند که از این رایها هم لیستی تحت عنوان ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما بیرون آمد. در میان کارگردانها چندین کارگردان ایرانی هم حضور داشتند که از آنها میتوان به اصغر فرهادی و مانی حقیقی اشاره کرد. در حال حاضر چند سالی است که هر دو لیست منتشر شده و از اعتباری ویژه و جهانی در میان اهالی سینما بهرهمند است. در این مطالب فقط لیست مربوط به منتقدان را مدنظر قرار داده ایم. |
هر کدوم از ما یه متشابه دیگه تو یه جای دیگه ی دنیا داریم ، کسی که احساسات و رویاهامون با اون به اشتراک گزاشته میشه
ژانر : درام ، عاشقانه ، فانتزی ، معمایی ، موزیک
سال انتشار : 1991
محصول کشور : فرانسه ، لهستان ، نروژ
کارگردان : Krzysztof Kieslowski
خلاصهی داستان : «ورونیکا» (ژاکوب) به کراکوف می آید و در مدرسه ی موسیقی به تحصیل آواز می پردازد، اما پس از مدتی بیمار می شود و در نخستین اجرای عمومی اش روی صحنه می میرد. در همین زمان در پاریس، «ورونیک» (ژاکوب) آرزوهایش را برای بدل شدن به یک خواننده ی حرفه ای کنار می گذارد تا معلم مدرسه شود و در ضمن گویی با نوعی تله پاتی وجود همزادش را حس می کند
.
دوگانهی ورونیک یا The Double Life of Veronique فیلمی ماورائی از کیشلوفسکی بزرگ است که سال های متمادی است در خاطره ی جمعی مان نفوذ کرده و جاودانه شده است. یک اثر بدون تاریخ مصرف با امضای مؤلف و موضوعی جهان شمول و غریب در دنیائی از نورهای تنبل و آرام پاییزی با بازی خیره کننده ی ایرن ژاکوب که در ۲۴ سالگی با نبوغی سرشار ورونیک و ورونیکا را متولد می کند؛ در پرسوناژی با فیزیکی معصومانه و همزمان اروتیـک که بی پرواست و مانند کودکی سرشار از زندگی اما با غمی غریب که تصویرش را برایمان صمیمی و آشنا می کند.
The Double Life of Veronique همراه با اتمسفر ماورائی موسیقی جاودانه ی زبیگنف پرایزنر که برای اولین بار در سال ۱۹۹۱ به بازار آمد و توانست جایزه ی صفحه ی طلائی را در فرانسه بگیرد؛ به بار می نشیند و کامل می شود. ایرن ژاکوب برای بازی در این فیلم موفق شد جایزه ی نخل طلای بهترین بازیگر نقش اول را از آن خود کند. کیشلوفسکی در The Double Life of Veronique سعی دارد پیوند نادیدنی بین جهان محسوسات و معقولات را با هم به نمایش بگذارد و برای رسیدن به این مهم یک موضوع جذاب را دستمایه قرار می دهد: حضور همزاد در دو دنیای موازی. ورونیکا دختر جوانِ با استعدادی است که در لهستان زندگی می کند. نوازنده و خواننده است و صدائی جادوئی دارد. او که با پدر خود زندگی می کند و در کودکی مادرش را از دست داده به طور تصادفی در میدان شهر کراکوو که تظاهراتی درگرفته است، در میان توریست هایی که در حال عکاسی از اتفاق حاضر هستند؛ با دختری مواجه می شود که کاملاً شبیه خودش است...