اگر بخواهیم در مورد فیلمی حماسی با محوریت جنگ صحبت کنیم که برگرفته از یک داستان واقعی در جنگ جهانی دوم باشد، اما در عین حال کاملا به وقایع اصلی داستان وفادار باشد و در قهرمان زدایی و ضد قهرمان زدایی نیز موفق عمل کرده باشد، می توانیم به اثر متفاوت کارگردان صاحب سبک یعنی کریستوفر نولان اشاره کنیم.
نولان در این فیلم تقریبا تمام اصل ها و عناصر پایبند به فیلم های جنگی را که ما میشناختیم زیر سوال میبرد. شما در این فیلم دشمن را نمیبینید. مانند نجات سرباز رایان در این فیلم حمله از سوی نیروی های خودی صورت نمیگیرد و هدف تنها فرار است. نیروی های خودی که حتی اسلحه و مهمات درست و حسابی هم ندارند و راه های ارتباطیشان با دنیای بیرون از محاصره نازی ها به صورت کامل از بین رفته است.
شما در دانکرک با قهرمان ها یا ضد قهرمان ها طرف نمیشوید، شما با یک مشت انسان طرف هستید. انسان هایی که میخواهند از هر راهی برای زنده ماندن استفاده کنند و در چنین موقعیتی به هیچ اصلی جز غریزه بقا پایبند نیستند.
هدف نولان از ساخت این اثر به تصویر کشیدن همزمان جهنم جنگ و زیبایی ایثارگری ها (نبوده) است! نولان در واقع با ساخت دانکرک این پیام ساده اما حقیقی را می دهد که:
"جنگ، به هیچ عنوان جای اتفاقات جالب نیست."
داستان فیلم (بر اساس واقعیت)
سربازان متحد از بلژیک، کانادا، انگلیس و فرانسه توسط سربازان مسلح نازی در سواحل دانکرک محاصره شده اند و بدین صورت عملیات تاریخی تخلیه دانکرک از 26 مه تا 4 ژوئن 1940 شکل میگیرد.
نمرات منتقدان
Metacritic: 94/100
Rotten Tomatoes: 92/100
(دانکرک از نگاه منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما شناخته شد)
اسکار
دانکرک در نودمین دوره ی مراسم اسکار در در 8 رشته نامزد دریافت جایزه بود که در نهایت موفق شد 3 جایزه بهترین تدوین صدا، بهترین تدوین و بهترین میکس صدا را به خود اختصاص دهد.